- مقدمه چاپ سی یکم 1
- مقدمه چاپ هفدهم 5
- مقدمه چاپ هشتم 9
- مقدمه چاپ سوم 13
- بازگشت به ایران 19
- مقدمه مترجم 21
- انگیزه ترجمه 21
- اهداء: 25
- پیشگفتار: 26
- اشاره 30
- گذری کوتاه بر زندگیم 30
- زیارت خانه خدا 34
- در مصر 46
- مسافرت موفقیتامیز 46
- دیدار در کشتی 51
- زیارت عراق، برای نخستینبار 59
- عبد القادر گیلانی و موسی کاظم 61
- بدگمانی و تردید 70
- مسافرت به نجف اشرف 77
- دیدار با علماء 80
- دیدار با سید محمد باقر صدر 90
- شک و سرگردانی 102
- سفر به حجاز 110
- اغاز بحث 125
- اشاره 129
- در ژرفای پژوهش 129
- اصحاب در نظر شیعه و اهل سنت 129
- ١-زیربنای منطقی سالم: 134
- ٢-عقل: 134
- ١-اصحاب در صلح حدیبیه 135
- ٢-اصحاب و مصیبت روز پنجشنبه 140
- ٣-اصحاب در سپاه اسامه 147
- ١-نظر قران درباره اصحاب 165
- اشاره 165
- اصحاب در قران و سنت 165
- اول-ایه انقلاب یا بازگشت به عقب: 168
- دوم-ایه جهاد: 170
- سوم-ایه خشوع: 173
- ٢-نظر پیامبر درباره اصحاب 175
- ١-حدیث حوض: 175
- ٢-حدیث رقابت بر سر دنیا: 176
- ٣-نظر اصحاب درباره یکدیگر 177
- ١-گواهی بر خویشتن به تغییر سنت پیامبر «ص» : 177
- ٢-اصحاب حتی در نماز تغییر دادند: 183
- ٣-اصحاب علیه خودشان شهادت میدهند: 184
- ۴-گواهی شیخین علیه خودشان: 185
- تردید در ادامه تحقیق 206
- اغاز تحول 206
- گفتگو با یکی از علما 209
- علت شیعه شدن 225
- اشاره 225
- ١-نص بر خلافت 226
- ٢-نزاع فاطمه و ابو بکر 230
- ٣-علی سزاوارتر به پیروی است 234
- اشاره 242
- ۴-روایتهای وارده درباره علی، پیروی از او را واجب دانسته 242
- الف-حدیث «انا مدینه العلم و علی بابها»: 242
- ب-حدیث «یا علی انت منی بمنزله هارون من موسی الا انه لا نبی بعدی» : 245
- ج-حدیث «من کنت مولاه فهذا علی مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله و ادر الحق معه حیث دار» : 245
- د-حدیث «علی منی و انا من علی، و لا یودی عنی الا انا و علی» ١: 247
- ه-حدیث دار، در روز انذار: 248
- احادیثی که پیروی اهل بیت (علیهم السلام) را واجب میداند 251
- اشاره 251
- ١-حدیث ثقلین 251
- نزاع فاطمه زهرا با ابو بکر: 255
- مخالفت ابو بکر با عمر: 256
- داستان خالد بن ولید: 260
- خالد بن ولید در زمان پیامبر: 264
- ٢-حدیث کشتی 268
- ٣-حدیث کسی که میخواهد زندگیش، زندگی پیامبر باشد: 271
- اشاره 277
- مصیبت ما در اجتهاد در برابر نص است 277
- اجتهاد در برابر نص 277
- اجتهادهای عمر: 279
- چه کسی اصطلاح «اهل سنت و جماعت» را برگزید؟ ! 287
- دعوت از دوستان برای بحث 290
- استبصار سه نفر از دوستانم 290
- اعلام استبصار 293
- راهنمایی حق 297
از او چه بدعتها (در دین) گذاشتیم! ١(1).
و اگر این صحابی از سابقین و مسلمانان نخستین است که در زیر درخت با پیامبر «ص» بیعت کردند و خداوند از آنها راضی شد و از آنچه در قلبشان است فهمید و فتحی نزدیک به آنها عطا فرمود، اینچنین علیه خود و اصحابش گواهی میدهد که پس از پیامبر بدعتها در دین گذاردند و این شهادت، مصداق خبری است که پیامبر «ص» داده است و پیشگوئی کرده است که اصحابش، پس از او بدعت در دین میگذارند و به قهقرا بر میگردند و مرتد میشوند. پس آیا برای انسان خردمند جائی میماند که بازهم به عدالت تمام اصحاب-بدون استثناء- گواهی بدهد، همان گونه که اهل سنّت میگویند؟ و هرکس که چنین سخنی بگوید، بیگمان با عقل و نقل مخالفت کرده است و بدین سان فرصتی برای پژوهشگر نمیماند که با تکیه بر مقیاسهای فکری به حقیقت دست یابد.
۴-گواهی شیخین علیه خودشان:
بخاری در صحیحش، در باب «مناقب عمر بن خطاب» گوید:
هنگامی که عمر ضربه خورد، از شدّت درد ناله میکرد، ابن عباس که میخواست دلداریش بدهد، بدو گفت:
«ای امیر مؤمنان! هرچه باشد تو مدتی در خدمت پیامبر بودی و صحابی خوبی بودی، آنگاه از او جدا شدی درحالیکه از تو راضی و خشنود بود، سپس همنشین ابو بکر شدی و با او هم بسیار خوب بودی و در حالی فراقش را تحمّل کردی که او هم از تو راضی بود و
1- صحیح بخاری-ج ٣-ص ٣٢-باب غزوۀ حدیبیه.