آنگاه هدایت شدم صفحه 279

صفحه 279

اجتهادهای عمر:

نخستین کسی از اصحاب که پس از وفات رسول خدا «ص» اخذ به رأی خود کرد و در برابر آیات قرآن، اجتهاد به رأی نمود، خلیفه دوم بود که سهم «مؤلفة قلوبهم» را از زکات برداشت و گفت: «ما نیازی به شما نداریم» !

و اما اجتهادش در برابر احادیث پیامبر که بی‌شمار است. او حتی در زمان حیات پیامبر «ص» نیز اجتهاد به رأی کرد و با حضرت مخالفت ورزید. قبلا اشاره کردیم به مخالفتش در صلح حدیبیه و جلوگیریش از نوشتن پیامبر و قولش «ما را کتاب خدا بس است» .

و همچنین حادثۀ دیگری با پیامبر «ص» دارد که شاید ترسیمی روشن‌تر از درون عمر به ما بدهد؛ همو که بر خود روا می‌دانست که با پیامبر بحث و گفتگو و مخالفت نماید و این حادثه در مورد بشارت دادن به بهشت است که حضرت، ابو هریره را فرستاد و گفت: با هرکه ملاقات کردی که با اطمینان قلب شهادت به وحدانیت خدا (لا اله الا اللّه) می‌داد، پس او را به بهشت بشارت ده. ابو هریره رفت که این بشارت حضرت را ابلاغ کند، در راه با عمر روبرو شد، عمر او را منع کرد و بقدری او را زد که از عقب بر زمین افتاد پس ابو هریره با دیده‌ای گریان به سوی پیامبر بازگشت و او را از کار عمر مطلع ساخت.

پیامبر به عمر فرمود: چرا چنین کاری کردی؟

عمر گفت: آیا تو او را فرستادی که بشارت به بهشت دهد هرکس را که با اطمینان قلب، شهادت به وحدانیّت خدا دهد؟

حضرت فرمود: آری.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه