عصمت از دیدگاه شیعه و اهل تسنن صفحه 183

صفحه 183

درامری نزاع نمودید، آن را به امام برگردانید. لذا تفسیر صحیح این است که ما مراد از اولی الأمر را اهل حل و عقد بدانیم.(1)

جواب نقضی:

همانگونه که معرفت و شناخت امام - به نظر آنها - ممکن نیست، اهل حل و عقد هم نیاز به معرفت دارند و چه بسا معرفت اهل حل و عقد از معرفت و اطلاع بر آراء آنها مشکل تر باشد؛ زیرا در اهل حل و عقد اجتماع جمیع مجتهدان لازم است و استقرای آرای تمام آنها کار آسانی نیست. پس این اشکال بر نظریه فخر رازی هم وارد است.

جواب حَلّی:

اشاره

فخر رازی از آیه شریفه استفاده کرده است که مراد از اولی الأمر اهل اجماع واهل حل و عقد هستند و این نظریه مبتنی بر این است که معرفت متعلق حکم از شروط خود تکلیف دانسته شود و با انتفای این شرط بخاطر تعذر معرفت أئمه، مشروط نیز منتفی می شود؛ «اذا فات الشرط فات المشروط».

این نوع استفاده و برداشت، برداشت غریبی است؛ زیرا لازمه اش این است که تمام قضایای مطلقه تبدیل به قضایای مشروطه شود؛ زیرا هیچ قضیه ای وجود ندارد مگر اینکه امتثال آن متوقف بر معرفت متعلق آن است. اگر معرفت متعلق شرط خود تکلیف و قضیه دانسته شود، لازم می آید که قضیه مشروطه باشد.


1- همان، ج10، ص 144.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه