تاریخ فلسفه و تصوف صفحه 123

صفحه 123

محروق از جای برخاست و کنار جوی آب رفت و پس از شست و شوی سر و صورت و خشک نمودن آن عرقچین را بر سر گذاشت و شال ظریف زیبایی به سر بست.

آقایان هر کدام به نوبه خود تبریک گفته اظهار سرور نمودند.

حاجی خلیل آقا: چون نزدیک غروب است، در صورتی که آقایان مایل به اصلاح باشند، به فردا موکول فرمایند.

حضار: خیر، ما تازه اصلاح کرده ایم و نیازی به آن نیست.

چایی ریخته شد و آقایان بعد از آشامیدن آن، آماده رفتن به اتاق شدند.

صباحی هم برای تجدید وضو به کنار جوی نشسته مشغول وضو گرفتن شد.

تطبیق و تأویل در مطالب فلاسفه و عرفا

بعد از نماز، آقای صباحی گفت: چندی قبل، در کتاب بحارالانوار، باب «صفات علما» را مطالعه می کردم. برخوردم به خطبه ای شریف از مولا امیرالمؤمنین† که صفات عالِم حقیقی و عالِم بد را بیان فرموده است که به نظر من منطبق بر حکما و عرفا و اهل تصوف است. اگر اجازه می دهید، بخوانم.

همه آقایان گفتند: اختیار دارید؛ بفرمایید.

صباحی شروع به خواندن خطبه نمود تا این که رسید به این قسمت از خطبه که حضرت می فرماید:

وَآخَرُ قَدْ تَسَمَّیٰ عَالِماً وَلَیْسَ بِهِ. فَاقْتَبَسَ جَهَائِلَ مِنْ جُهَّالٍ وَأَضَالِیلَ مِنْ ضُلَّالٍ وَنَصَبَ لِلْنَّاسِ أَشْرَاکاً مِنْ حَبَائِلِ غُرُورٍ وَقَوْلِ زُورٍ.قَدْ حَمَلَ الْکِتابَ عَلَی آرَائِهِ (رَأْیِهِ) وَعَطَفَ الْحَقَّ عَلَی أَهْوائِهِ، یُؤَمِّنُ النَّاسَ مِنَ الْعَظائِمِ وَیُهَوِّنُ کَبیرَِ الْجَرَائِمِ. یَقُولُ: أَقِفُ عِنْدَ الشُّبُهاتِ، وَفِیهَا وَقَعَ. وَیَقُولُ: أَعْتَزِلُ الْبِدَعَ، وَبَیْنَهَا اضْطَجَعَ.فَالصُّورَهُ صُورَهُ إِنْسَانٍ وَالْقَلْبُ قَلْبُ حَیْوانٍ.لَایَعْرِفُ بَابَ الهُدیٰ فَیَتَّبِعَهُ وَلَا بَابَ الْعَمیٰ فَیَصُدَّ عَنْهُ.فَذَلِکَ مَیِّتُ اَلأَحْیَاءِ.فَأَیْنَ تَذْهَبُونَ وَأَنَّیٰ تُؤفَکُونَ؟! وَالأَعْلَامُ

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه