نظام خانواده در اسلام صفحه 411

صفحه 411

کاتب آمد ، از او عذرخواهی و دلجوئی نمود .

جوانان بزرگوار این قدرت را حضرت حق به شما مرحمت فرموده که استقلال خود را حفظ کنید ، و از آلودگان و ناپاکان گرچه پدر شما باشد رنگ نگیرید ، پس رنگ نگیرید ، و در صراط مستقیم حق بمانید ، یا وارد شوید و استقامت کنید .

پدری باکرامت

صدر المتأهلین شیرازی فیلسوف بی نظیر و حکیم اندیشمند ، و عارف وارسته ، که انقلابی عظیم در فلسفه بوجود آورد ، و در این زمینه علمی ترین کتابها را نوشت ، فرزند ثروتمندی معروف در شهر شیراز بود ، پدرش در شغل عتیقه فروشی ، و خرید و فروش لؤلؤ و مرجان و شغل دولتی مقامی بس ارجمند داشت .

علاقه شدیدی قلب او را تسخیر کرده بود ، که فرزندش همپای خودش در شغل خرید و فروش لؤلؤ و مرجان وارد شود ، مدتی نزد پدر بود ، مدتی هم در بوشهر جهت ادامه شغل پدر مقیم شد ، چندی هم در بصره بسر برد ، پس از یکی دو سال به شیراز برگشت ، به پدر خود همراه با احترامی خاص پیشنهاد ترک شغل ، و حضور در حوزه علمیه شیراز را داد ، پدر باکرامت به فرزندش گفت آنچه را به مصلحت خود می دانی در پذیرفتنش حاضرم ، به مدرسه آمد ، ثروت و تجارتخانه را رها کرد ، از خانه و لذت مادی و خوشی چشم پوشید ، چیزی نگذشت که در سایه گذشت و محبت پدر در سنین جوانی دانشمندی بنام شد ، در حوزه شیراز فردی را نیافت که وی را

از نظر علمی تغذیه کند ، از پدر اجازه سفر به اصفهان گرفت ، بلافاصله مورد قبول واقع شد ، به اصفهان آمد ، به درس شیخ بهائی ، میرداماد ، و میرفندرسک رفت و پس از مدتی صدرالمتأهلین شد .

آری ، اخلاق پدر ، نرمخوئی سرپرست خانواده ، و فهم و بینش او ، وی را از شاگردی در مغازه عتیقه فروشی ، به استادی فلاسفه و حکما رساند .

راستی یک پدر باکرامت ، یک پدر بابصیرت ، یک پدر دلسوز و آگاه ، چه محصولی شیرین تحویل جهان بشریت ، و علم و دانش می دهد ؟ !

حرام خوری علی اکبر تربیت نمی کند

در ایام کودکیم پیرمردی بزرگوار ، باتقوا ، منظم ، در محل ما زندگی می کرد ، در بازار تهران واسطه بود ، تجار به خاطر تدیّن و ادب و سلامت او عجیب به خرید و فروشش اعتماد داشتند ، سه وقت به نماز جماعت می آمد ، جاذبه عجیبی برای جذب بچه ها به مسجد داشت ، من از جمله کودکانی بودم که به عشق او حتی به نماز جماعت صبح می رفتم ، داستانهای عجیبی از دوران هشتاد ساله عمرش برای ما تعریف می کرد که عجیب آموزنده و بیدارکننده بود ، می گفت جوانی مؤمن و نورانی در منطقه ناصر خسرو ، همراه با پدر و مادرش زندگی می کرد ، پدرش مسائل شرعی را رعایت نمی کرد ، او که با اهل علم و مجالس مذهبی سر و کار داشت از وضع پدرش رنج می برد ، نصیحت های دلسوزانه اش در پدر اثر نمی کرد ، به حالت قهر به

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه