مدیریت و فرماندهی در اسلام صفحه 10

صفحه 10

به همین دلیل، برای پی بردن به اصول صحیح تشکیلات و ضوابط مسأله مدیریّت و فرماندهی، راهی بهتر از این نیست که از این دو جهان «بزرگ» و «کوچک» الهام و الگو بگیریم و به این دستور پر معنی قرآن تحقّق بخشیم:

«وَ فِی الاَْرْضِ آیاتٌ لِلْمُوقِنینَ وَ فی أنْفُسِکُمْ اَفَلا تُبْصِرُونَ; و در زمین آیاتی برای جویندگان یقین است، و در وجود خود شما (نیز آیاتی است); آیا نمی بینید!(1)»

وظیفه یک انسان موحّد و متعهّد و هوشیار این است که قبل از هر چیز خویشتن و جهانی را که در آن زندگی می کند، بشناسد; و از اصول و نظاماتی که بر این عالم وسیع حاکم است، تا آنجا که در توان دارد آگاه گردد; و همان اصول را در زندگی اجتماعی خود به کار گیرد که بزرگترین رمز پیروزی، شناخت همین نظامهای تکوینی، و به کارگیری این سنّتهای الهی در نظامات تشریعی است.

انسان نمی تواند به گونه ای ناموزون، و به صورت وصله ای ناهمرنگ، در این جهان هستی زندگی کند; و به همان اندازه که از «نظام» و «تشکیلات» و «مدیریّت صحیح» فاصله می گیرد، با شکست و ناکامی رو به رو خواهد شد و محکوم به فناست.

از همه اینها که بگذریم، از ویژگیهای زندگی انسان، این است که تمام کارهای اصلی و مهمّ او به صورت جمعی انجام می شود، و کار جمعی، بدون تشکیلات و سازماندهی و

مدیریّت، محصولی جز هرج و مرج; به هدر دادن نیروها; و از بین بردن امکانات و استعدادها نخواهد داشت.

اگر تمام ابزار و وسائل لازم برای انجام یک کار را به منزله «جسم» فرض کنیم، مدیریّت صحیح به منزله «روح» آن است و با جدا شدن این روح، چیزی جز لاشه گندیده ای باقی نخواهد ماند.

امیرمؤمنان علی(علیه السلام) نقش فرمانده و مدیر را در جامعه به رشته و نخ گردنبند تشبیه کرده است که دانه ها و مهره ها را به هم ارتباط داده و از مجموع آنها یک واحد به هم پیوسته به وجود آورده است; و اگر آن رشته از هم بگسلد، مهره ها پراکنده گردیده و هماهنگی خود را از دست می دهند.

پاورقی

1 سوره ذاریات، آیات: 20 و 21.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه