- به جای پیشگفتار 1
- اهداء به 1
- ضرورت تشکیلات و اهمّیّت مدیریّت 5
- 1 .ضرورت تشکیلات و اهمّیّت مدیریّت 5
- زمینه بحث 6
- وجود هر انسان یک نظام تشکیلاتی است 9
- اهداف اصلی مدیریّت اسلامی 12
- حکومت اسلامی اهرمی برای وصول به چهار هدف بزرگ 13
- 2 .پیامبر اسلام مدیر و فرمانده بی نظیر! 18
- اشاره 18
- نگاهی گذرا به زندگی پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) 19
- اختناق در مکّه و آغاز هجرت 20
- اختناق در مکّه و آغاز هجرت 20
- 1 ارائه عدل اسلامی در آغاز ورود 24
- 2 عقد مُواخات 25
- 4 پیمان عدم تعرّض 26
- 3 مسجد پایگاه عبادت و حکومت 26
- 6 ارسال نامه برای سران کشورهای بزرگ جهان 27
- 5 پرهیز از جنگ در جبهه های مختلف 27
- 7 بیعت گرفتن و ایجاد روحیه تازه در لحظات بحرانی 28
- 8 بینش دقیق پیامبر در آئین نبرد 30
- 3 .مسؤولیّتها و وظایف دهگانه یک مدیر و فرمانده 33
- وظایف دهگانه یک مدیر و فرمانده 33
- 1 تصمیم گیری 34
- الف «آگاهیها» و «تجربه های گذشته» 34
- اشاره 34
- اشاره 35
- ب بهره گیری هر چه بیشتر از مشاوره 35
- خطر استبداد! 38
- مشورت، یک وظیفه اخلاقی است یا الزامی؟ 39
- تصمیم گیری در روایات اسلامی 42
- زیانها و ضایعات شورا 42
- آفات تصمیم گیری 43
- 2 برنامه ریزی 44
- 3 سازماندهی 47
- 4 ایجاد هماهنگی 50
- ایجاد انگیزه 52
- 5 ایجاد انگیزه 52
- نمونه ای از ایجاد انگیزه 57
- نمونه دیگر 59
- نمونه دیگر (خطبه معروف طارق بن زیاد) 61
- 6 چاره جوئی در برابر حوادث پیش بینی نشده 62
- قسمت اول 62
- قسمت دوم 67
- اشاره 71
- 7 بررسی عوامل پیروزی و ناکامی و بهره گیری از آنها 71
- غزوه «اُحُد» نمونه ای از شکست پیروزی آفرین! 73
- گزارش به موقع 74
- تشکیل شورای جنگی 75
- تصفیه لازم 77
- آرایش صفوف جنگجویان 77
- تخلّف از دستور فرماندهی 78
- شایعه شهادت پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) 80
- تحلیل عوامل شکست «اُحُد» به عنوان پلی برای پیروزیهای آینده 83
- 8 جمع آوری اطّلاعات و آمار 85
- جمع آوری اطّلاعات و آمار 85
- تاکتیکهای جالب بعضی از مأموران اطّلاعاتی پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) 91
- نکات قابل توجّه در جنگ احزاب 92
- نفاق افکنی در لشگر کفر 95
- ویژگیهای یک سازمان اطّلاعات اسلامی 98
- 9 جذب نیروهای صالح 104
- آفت بزرگ در گزینش ها! 104
- جذب نیروهای صالح 104
- 10 قدردانی، تشویق و توبیخ 109
- اشاره 109
- جنبه های منفی تشویقها 111
- شرایط تنبیه 112
- 4 .صفات و شرایط: مدیران و فرماندهان اسلامی 115
- اشاره 115
- 1 ایمان به هدف 119
- 2 و 3 «علم» و «قدرت» 122
- 4 امانت و درستکاری 124
- 5 صداقت و راستی 129
- 6 حُسن سابقه 130
- 7 وراثت صالحه 132
- 8 سعه صدر 133
- 9 دلسوزی و عشق به کار 135
- 10 تجربه و آزمودگی 137
- 11 شجاعت و قاطعیّت 138
- 12 عدالت و دادگری 141
- 13 پایگاه مردمی 143
- 14 پایبند بودن به اصول و ضوابط 145
- 5 .آفات مدیریّت! سی آفت مهم برای مدیریّت 149
- 6 .نمونه هائی از ویژگیها و شرایط مدیریّت و فرماندهی در اسلام 152
- ویژگیهای پنجگانه فرمانده بزرگ اسلام پیغمبراکرم(صلی الله علیه وآله وسلم)در قرآن مجید 152
- یک فرمانده نمونه از دیدگاه علی(علیه السلام) 155
- ویژگیهای دهگانه فرماندهان سپاه و لشگر در فرمان علی(علیه السلام) 158
- شرایط فرماندهان رده های بالای سپاه و لشگر 160
- توصیه های مهم به فرماندهان و مدیران 161
- 7 .توصیه های مهم به فرماندهان و مدیران 161
- 1 توصیه امام(علیه السلام) به «محمّد بن ابی بکر» 162
- 2 توصیه به «عبداللّه بن عبّاس» 163
- 3 توصیه به «قُثَم بن عبّاس» فرماندار مکّه. 164
- 4 توصیه برای هنگام رویارویی با دشمن 165
- 5 توصیه دیگر برای رویاروئی با دشمن 165
- 6 دستور العملی برای قدردانی از خدمات یک فرمانده 166
- 7 توصیه برای بزرگداشت یاد فرماندهان شهید 167
در اوصاف پنجگانه ای که قرآن در آیه 128 سوره توبه برای پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله وسلم)ذکر می کند، یکی از صفات ویژه این رهبر بزرگ، این مدیر و فرمانده بی نظیر را «عشق به هدایت مردم» می شمرد و از آن تعبیر به «حَریصٌ عَلَیْکُمْ» می کند که تعبیری است بسیار رسا و گویا و یقیناً اگر آن عشق سوزان به امر هدایت خلق نبود، آنهمه ناملایمات را با آغوش باز استقبال و تحمّل نمی کرد.
شاید تعبیر به «أب» (پدر) در مورد پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) و علی(علیه السلام) در آنجا که می فرماید: «اَنَا وَعَلِیٌّ اَبَوا هذِهِ ألأُمَّه; من و علی دو پدر این امّت هستیم»(1) نیز اشاره به همین مطلب است که رابطه ما با این امّت رابطه عاطفی پدرانه است; پدری که برای نجات و پیشرفت فرزندش دل می سوزاند و به او عشق می ورزد.
10 تجربه و آزمودگی
هیچ مدیر و فرماندهی در آغاز کارش تجربه قابل ملاحظه ای در مورد آن ندارد; ولی کارهای قبلی او در مشاغل و مناصب دیگر
می تواند زمینه ساز برای منصب فعلی او باشد; و منظور از تجربه و سابقه کار نیز همین است. فی المثل، نباید و نمی توان یک سرباز عادی را بدون طیّ سلسله مراتب، به فرماندهی لشکری منصوب کرد، و اگر ضرورتهای حاصل از انقلاب و کمبودها چنین مطلبی را در بعضی سطوح ایجاب کند، این یک استثنا است، نه یک ضابطه و قانون.
دلیل آن هم روشن است، زیرا مسائل مربوط به «مدیریّت» و «فرماندهی»
بیش از آنچه جنبه علمی و آموزشی دارد، دارای جنبه عملی و تجربی است.
یک فرد ممکن است حدّاکثر استعداد را برای مدیریّت و فرماندهی داشته باشد،
و بالاترین دانشکده های مدیریّت و فرماندهی را نیز بگذراند; مسلّماً چنین کسی
نمی تواند به عنوان یک مدیر یا فرمانده قوی و مطمئن عهده دار مسؤولیّتهای مهم شود; چرا که قسمتهای مهمّ این برنامه را باید به آزمایش و تجربه و کار
فراگرفت.
پاورقی
1 بحار الانوار، ج 16، ص 95.