نقش ائمه علیهم السلام در احیای دین جلد 2 صفحه 323

صفحه 323

عرش در زبان عربی:

در لغت عرب،عرش در اصل به معنای جایی است که سقف دارد.

سپس در معانی دیگر نیز آمده که از آن جمله است«عرش سلطان»که به جایگاه سلطان اطلاق می شود.در بیشتر موارد،استعمال عرش در لغت،کنایه از مملکت و سلطنت و حکومت کردن می باشد. (1)

معنی استوی:

در قرآن کریم شش بار عبارت«استوی علی العرش»آمده، (2)و یک بار اَلرَّحْمنُ عَلَی الْعَرْشِ اسْتَوی (3)آمده است.

راغب در شرح معنی«استوی»در مفردات القرآن گوید:

«متی عدّی بعلی اقتضی معنی الاستیلاء؛کقوله: «الرَّحْمنُ عَلَی الْعَرْشِ اسْتَوی»

«هرگاه«استوی»با«علی»بیاید،به معنی استیلا می باشد.»

بنابراین معنای آیه چنین می شود:

«رحمان بر عرش مستولی و مسلّط شد.»

و همین معنی در شعر عرب آمده است؛همچنان که شاعر در مدح«بشر»،امیر عراق، (4)گفته است:

قد استوی بشر علی العراق

من غیر سیف و دم مهراق

«بشر،بی شمشیر زدن و خونریزی کردن،بر عراق مسلّط گردید.»

کرسی:

کرسی در لغت عرب،به معنای چهار پایه ای است که زیر پای شاهان گذارده


1- 1) -مفردات القرآن(راغب اصفهانی)،واژۀ«عرش».و نیز رجوع کنید به:الزینه فی الکلمات الاسلامیه العربیه(ابو هاشم، احمد بن حمدان رازی،متوفّای 322 ق)155/2 و 158،چ قاهره 1957 م؛لسان العرب،واژۀ«عرش»؛صحاح اللّغه(جوهری)، واژۀ«عرش».
2- 2) -اعراف:54؛ [1]یونس:3؛ [2]رعد:2؛ [3]فرقان:59؛ [4]سجده:4؛ [5]حدید:4. [6]
3- 3) -طه:5. [7]
4- 4) -بشر بن مروان،برادر خلیفۀ اموی،عبد الملک بن مروان،و والی از قبل او بر عراق در سال 74 هجری بوده،و در بصره وفات نموده است. رجوع کنید به:تاریخ مدینه دمشق(ابن عساکر)،شرح حال او بشر بن مروان. این شعر را قاضی عبد الجبّار(متوفّای 415 ق)در کتاب تنزیه القرآن157/ و 159، [8]چ قاهره 1329 ق،آورده است. عبد الرحمن بن احمد،مشهور به«ایجی»(متوفّای 756 ق)در کتاب:المواقف297/، [9]چ قاهره 1357 ق،نیز آورده و به جای «بشر»،«عمرو»آمده است.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه