- مقدمه 1
- نماز 2
- اصول عقاید 2
- ذکر 3
- دعا 4
- شناخت توحیدی 5
- مرگ و زندگی 6
- صبر در توحید 7
- صراط مستقیم 7
- کعبه 8
- معراج حق 9
- هاله ای از نور 11
- جبهه 13
- امر به معروف و نهی از منکر 14
- توبه 15
- غدیر خُم 16
- حج 16
- ولایت فقیه 17
- توحید را در نهایتی به کمال ، معنا بخشید . 18
- حسین علیه السلام در کربلای توحید 18
- قیام برای خدا 19
- حکمت ، نور تشخیص و هدایت بسوی خداوند تعالی 20
- قیود : در رابطه با یکتاپرستی 21
- سپاس از فوز شهادت 22
- شهید 22
- غیب 23
- وحی 24
- شکر 24
- افسانه حیات 25
- آزمون های عمر 28
- جهاد اکبر 29
- نگاه 30
- شنیدن 30
- زبان 31
- دل 32
- سفاهت 32
- مَقام 33
- ازدواج 34
- ازدواج (1) 34
- ازدواج (2) 35
- عینیّت در کمکهای غیبی 36
- جنگ 36
- ادب 37
- حجاب 38
- تبلیغ 38
- ظلم 39
- کتاب 40
- شومانِ خوش خبر 41
- فریاد 42
- ثروت 43
- حیا و بی شرمی ها 43
- پرسش تا پرستش 44
- سواد و کتابت 45
- کار 46
- جمعه ، در نماز جمعه 47
- اعتکاف 47
- قضاء 48
- قَدَر در قضا و قدر 49
- فردا (قیامت ) 50
- سرنوشت 50
- دانش ها 51
- نور 52
- نماز شب 53
- غفلت 54
- روحانیّت 55
- بیدادِ دود 55
- تخدیر 56
- سه ریشه و این همه فجایع 57
- فاصله 58
- پیروزی 59
- اوامر معنوی 60
- وُجُوهٌ مُکْفَهِرّه 61
- غبار آلودگان جبهه 61
- الفبای عبادت 62
- روزه 63
- خلا ذهنی 64
- صلح 66
- فتنه 67
- خدایا ! 68
- عهد 69
- خوابِ زندگی 70
- منیبین الیه 70
- برکات 71
- موعظه 72
- توحید 72
- وسوسه 73
- تعالی 73
- زیبائی 74
- زنگار زندگی 75
- هنگامه بامدادی 76
- سرآغاز 76
- رحمت 77
- فقر 78
- غرور 79
- اشک 80
- چرا 81
- اخلاق 82
- بت 82
- هَوی 83
- فتنه سیما 84
- بسیج 84
- تفرقه 85
- خمس 86
- توسل 87
- فرقان 88
- داستان 89
- نیّت 89
- زُهد 90
- اَشباه الرجال 91
- بسم اللّه الرحمن الرحیم 91
- تَهْلُکَه 93
- إِنْ ش اءَ اللّه 94
- کلمه 95
- طعام 96
- شیطان 97
- خود فراموشی 98
- معجزه 99
- هجرت 99
- نقطه های شکست 100
- بد حجابی 100
- منافق 101
- اهل قبور 102
- صلوات 103
- فرار 104
- ما لا یَعْنیک (آنچه که به کارت نمی آید) 104
- شُکُوه جبهه 105
- مدیریت 106
- استمرار 107
- خمینی ، این گونه شکفته شد 107
- فاطمه الزهراء سلام اللّه علیها 108
- ضوابط و روابط 109
- خشیهَ املاق 110
- استخاره 110
- انفاق 111
- موسیقی 112
- بهاء 113
- مکاشفه 113
- گذر عمر 114
- نماز و بسیج 114
- دروغ 115
- حیات طیّبه 116
- ورزش 117
- قرآن 118
- عرفان و عارف 119
- احتضار 119
- سلام 120
- ریاء 121
- استاد ما ز درس و دبستان خوش آمدی 122
- سعید و شقی 122
- پناهگاه 124
- خلیفه 125
- جهنم 126
- زمان و مکان 127
- استدراج 128
- شبهه 129
- آزادی 130
- ترجمه قرآن کریم 130
- اکثریت 131
- ردّ مظالم 132
- مشورت 133
- حجاب اسلامی 135
- صله رحم 135
- پی نوشتها 136
بلیّه وسواس نیز گاهی در ریاء چهره می نماید و مسئله را بغرنج تر می سازد ، و در نتیجه مدّتها شخص را سرگردان و عمل خیر او را به تاءخیر می اندازد . در این گونه مواقع بایسته است که به مشابه وسواس در نماز و طهارت رفتار شود ، یعنی به همان صورت که وقتی در نماز و طهارت شخص به حد وسواس می رسد نباید به آن اعتناء نماید ، وسواسی در ریاء نیز نباید به وسواس خود ترتیب اثر دهد ، و نه با کنجکاوی های افراطی در مورد امور مخفی و آشکارِ آن ، ذهن خود را مشوب سازد ، و به این اصول توجّه نماید که فلسفه انجام آشکارِ امور خیر ، از جمله آن است که تدریجا به صورت سنّتی حسنه بر جامعه حاکم گردد و اصلاح اجتماعی را سبب شود ، و آنجا هم که عمل خیری باید مخفی انجام گیرد برای حفظ شخصیّت و آبروی خود و خانواده فرد کمک شونده و اثرِ
تربیتی آن است ، در عین اینکه وقتی کار خیری مخفیانه انجام می گیرد مقابله با ریاء در آن آسانتر و هم از شائبه های شیطانی دورتر است .
س ه 72
سعید و شقی
مگر با ضایع نمودن آن ))(143) . مسلّم اینکه کارگزاران دستگاه آفرینش ، در نظم و نَسَق جهان ، از حضرت آفریدگار جلّ است ، امتحان و آزمایش است که هر دقیقه عمر قسمتی از آن را در بر می گیرد تا انسان را به خودشناسی و از آنجا به امر به معروف و نهی از منکر ، ابلاغ هدایت و اتمام حجّت است که اگر با اقامه حدود الهی همراه نباشد ، به تدریج معنای خود را از دست می دهد ، و در قالب امری تشریفاتی و فاقد ضمانت اجرائی تثبیت و تعمیم می شود ، و در نتیجه شریعت معطّل می ماند ، آنجا که مولای متّقیان می فرماید : ((قِوَامُ الشَّرِیعهِ الامْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهیُ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ اِقَامَهُ الْحُدُود)) . (144) و این اقامه حدود الهی است که هر کس را به جای خود می نشاند ، وسوسه های ویرانگر را از ذهن ها قلع و قمع می کند ، به تجاوزات و تعدیّات فیصله می دهد ، امنیّت و آرامش و قداست انسانی را تضمین می کند .
ولی اجرای حدود الهی پشتوانه الهی می خواهد ، نترسیدن و نلرزیدن و توکّل به خدا می خواهد ، آن چنان کیفیّتی که آمادگیِ دفاعی و فکری را استمرار می بخشد و این همه مؤ یدِ ایمان کامل ، توحیدِ خالص و یقینِ مطلق است ، عَقَباتی که لازمه رسیدن به
قُلّه سعادت است . اما تاریکی های حاصله از طفره رفتن ها و مصلحت اندیشی های شبهه ناک شقاوت و بدبختیِ فرد و اجتماع را نُضج می دهد ، و در این مقطع ، شیّادانْ پیرامون می گیرند آن چنان که هر حرکت و تفکّری مفید ، در نطفه خفه می شود . آری اگر در کنجی از زمین ، حتّی به قدر چند ذراع هم ، حدود الهی اقامه شود ، رشد می کند مهمّی که یک مجتهد عادل و وارسته می تواند آن را کفایت نماید ، در صورتی که به مسئولیت عظیمی اندیشناک باشد که همیشه در پیش روی دارد .
س ه 17/6/72
استاد ما ز درس و دبستان خوش آمدی
ای ماه من چو بدر درخشان خوش آمدی ! (145)