جلوه های نور صفحه 57

صفحه 57

فهم خودنپنداری ، از قیدها می رهاند؛ اکنون بنگریم که ((می خندد اجل به آرزوها)) و ((قضا به حیله ها)) و گذر عمر با این همه تخدیرها !

تخدیر از سُکر مال ! تخدیر از لذّت ها و سلامت ها ! تخدیرهائی از دردها و دواها ! تخدیر از قهقهه مَقام و سرگردانیِ اندیشه ها ! که گوئی دنیا همه تخدیر است و هم هر تخدیر ، پای در آلودگی ها و سایه از تباهی ها دارد ، و آنجا هم که علْم اکنون بیائیم در کناری از اندیشه بیتوته کنیم ، بیائیم در کنارِ به خواب رفته ها وضوی بیداری بگیریم ، بیائیم بااخلاصِ اشک ، و در یاد خداوند تعالی قصّه ای بخوانیم در واقعیّت ، آن مرد را که وقتی طبیب لابد پایش را می برید ، او رضا نداد تا با داروئی بیهوشش نمایند و گفت دوست ندارم در حال بیهوشی از ذکر خدا غافل بمانم ، او را با ارّه ای گداخته پای بریدند ! و او همچنان ذاکری ناظر بود ! و او را درد هم تخدیر نکرد !

بودند لقاء پروردگار را ، و در شاهکاری از زیبائی ، عروج کردند و امّا بر خود بنگریم که در چه فاصله ایم ؟ که

س ه 27/11/63

سه ریشه و این همه فجایع

آنگاه گام بر راستای مستقیم داریم که رحمت الهی تار و پود ذهنیِ ما را در ترکیبی نورانی تجسّم بخشد ، و به حول و قوّت حضرتش در گستردگیِ متغیّر زمان و مکان ، و عوامل کمّی و کیفیِ گوناگون در قوام باشیم . چه دنیا در همه ابعادش ، و در همه شئون مختلفه

عوامل وجودی ، در قبضه قدرت آفریدگار جلّت عظمتُه است ، و ذات مقدّسش حال و گذشته ، و آینده های دور و نزدیک را در مشیّت دارد ، و زیبائی از آنِ اندیشه ای رساست ، که از این واقعیّتْ حاشیه گرا نباشد و خویشتن را به تحیّر نسپارد .

چه انسانی که خاطرات کامل دیروز را به خاطر ندارد و از آنچه در فرداست بی خبر است ، باید به خود آید ، و بنگرد که آنچه در اندیشه جز بر مبنای هدایت الهی باشد ، مسلّما پنداری نادرست و لرزان است .

و در بیراهه ها ، آنان که خلایق را از متن الهی به حاشیه شیطانی می کشانند ، اگر چه بسیارند ، اما در راءس آنان حکّام و امرای جور قرار دارند ، و روحانی نماهای فرمایشی و وعّاظ السلاطین ، مکمّل آنان اند که اندیشه مردم را از ظاهری به هدایت ، به باطنی از شقاوت منحرف می سازند ، و این هر دو ، اندک اندک بر کدورت های درونی می افزایند و اجتماع را به قهقرا سوق می دهند ، و هم مردمِ ناسپاسِ اجتماع اند که در گیرودارهای آزمونِ زندگی ، از خدا می برند و در کرنش به حکام و عاملانشان به خدا شرک می آورند ، چه آن کس که بگوید لا اِل هَ اِلاّ اللّهُ و جز بر خدا کرنش آورد ، در این نامردمی بر خود گواه است که عهد با خدا را شکسته است .

از اینجا و از این سه ریشه (امرای جور ، عالمان نابکار ، و مردم گناهکار) دنیای فجایع در

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه