- سخن ناشر 1
- پیشگفتار 1
- جایگاه فرهنگ در نظام بین الملل 2
- جایگاه فرهنگ در امور انسانی 2
- زمان و چگونگی پیدایش واژه بیگانه 3
- جهانگرایی و فرهنگ 4
- برخورد تمدنها 5
- بیگانه ای به نام اسلام 6
- تاریخ گسترش اسلام 7
- واکنش تمدن اسلامی نسبت به غرب 9
- ظهور پدیده ای به نام اسلام مبارز 11
- تشیع و تسنن، دو مذهب اصلی دین اسلام 12
- استقبال توده مردم از حرکتهای اصلاح طلبانه اسلامی 13
- تعارض فرهنگی اسلام و غرب 14
- شفافیت تهدیدات تمدن اسلامی برای غرب 15
- اوج گیری اسلام احیا طلب از اواخر دهه 1970 به بعد 17
- نتیجه گیری 19
- پرسشها 19
هم مسلمانان و هم غربی ها، نبردهای تاریخی خویش را از یاد نبرده، بلکه در برجسته نمایی آن تلاش بسیار کرده اند.
نکات اصلی
فرهنگ، معرف چگونگی زندگی اجتماعی و هویت فردی است. فرهنگ مبین رسوم و سنن و سبکهایی است که الهام بخش حیات اجتماعی، هنری و سیاسی جوامع می باشد.
تمدن، کلی ترین مبنای نمایانگر هویت است که ممکن است فرا مرزی و فرا ملی باشد.
در نظام بین المللی از دیرباز، برخی فرهنگها، سایر فرهنگها را بیگانه و غیرخودی لقب داده اند.
تمدن غربی در دوران معاصر به نوعی گوی سبقت را از سایر تمدنها ربوده است و این امر باعث شده است که هر تمدن یا فرهنگی که با آن رویارویی کند از سوی تمدن غربی به عقب ماندگی یا تهدیدگری متهم گردد.
با پایان جنگ سرد، این تفکر در غرب رواج یافته که (برخورد تمدنها) جایگزین کشمکشهای ایدئولوژیکی خواهد شد که در دوران جنگ سرد مشهور بود. مبارزان اصلی این آوردگاه فرهنگی، اسلام و غرب می باشند.
بیگانه ای به نام اسلام
تقابل میان اسلام و غرب ریشه در تاریخ دارد؛ بطوری که تفکرات و احساسات حاکی از بدگمانی و ترس این دو تمدن نسبت به یکدیگر، در میان جوامع تشکیل دهنده آنان سینه به سینه منتقل شده است.
اسلام از همان بدو تولد یعنی پس از قرن هفتم میلادی چالشی سخت برای دولتهای مسیحی محسوب شده است. تمدن اسلامی خود را بالاتر و برتر از تمدن مسیحی می یافت و در واقع چنین نیز بود، زیرا در آن دوران انتقال اندیشه و فناوری از جانب شرق به غرب بود. در قرن هشتم میلادی اعراب و موها (اعراب مغربی) به فتوحات گسترده