- «فهرست اجمالی مطالب» 1
- «فهرست تفصیلی مطالب» 2
- «مقدّمه» 6
- «بخش اوّل» «تمثیل و جایگاه آن» 9
- «فصل 1» «معنای مثل و اقسام آن» 9
- معنای مثل 9
- اقسام مثل 12
- «فصل 2» «اهمیّت تمثیل و نقش شایان آن» 16
- 1- آشکار نمودن روحیات و تجربیات اقوام 25
- «فصل 3» «فواید مثال» 25
- اشاره 25
- 2- حسّی نمودن مسائل عقلی 28
- 4- تأثیرگذاری بر مخاطب 31
- 3- نزدیک کردن راه و تنزّل معارف بلند 31
- 5- از تلخی پند کاستن (پند در پرده کنایه) 35
- 6- ایجاد تنوّع و انبساط خاطر 36
- 7- انتقال معانی بسیار در قالب الفاظ کم (ایجاز) 37
- 8- آرایش و زینت بخشیدن به کلام 38
- 9- خاموش ساختن افراد لجوج و عنود 39
- 2- جایگاه و اهمیّت تمثیل در قرآن 40
- «بخش دوم» «تمثیل در قرآن کریم» 40
- 1- واژه مثل و معانی آن در قرآن: 40
- «فصل 1» «جایگاه و اهمیّت تمثیل در قرآن کریم» 40
- اشاره 43
- فصل 2 «ویژگیهای تمثیلات قرآنی» 43
- 3- نقش تمثیلات قرآن در فهم معارف بلند الهی 43
- 1- جامعیّت و گستردگی 44
- 2- سهولت و قابل فهم بودن 47
- 3- تصویرگری مفاهیم و حیات بخشیدن به الفاظ 53
- 4- استفاده از مظاهر و پدیدههای طبیعی 61
- 5- دقت و واقعیّت (خیالی و خرافی نبودن) 64
- 6- ارتباط و هماهنگی با محیط 68
- 7- تنوّع اسلوب 72
- 8- نظم منطقی (توالی موضوعات) 75
- 9- روش مقایسهای (تقابل و رویاروئی صحنهها 78
- اشاره 78
- الف) روش مقایسهای در یک آیه: 80
- ب) روش مقایسهای در چند آیه 81
- 10- ایجاز (حذف برخی مقاطع و صحنهها) 83
- اشاره 89
- «فصل 1» «اهداف تربیتی تمثیلات قرآن» 89
- «بخش سوم» تمثیل در نظام تربیتی قرآن کریم 89
- اشاره 90
- 1- توجّه دادن به ارزشها و مکارم اخلاقی و بر حذر داشتن از زشتیها و پلشتیها 90
- الف) نمونه هایی از فضایل اخلاقی در تمثیلات قرآنی 91
- 1) انفاق در راه خدا 91
- 2- استقامت و پایمردی در راه هدف 96
- ب) نمونههائی از رذائل اخلاقی در تمثیلات قرآنی 99
- 1) عهد شکنی 99
- 2- غیبت 102
- 3- قساوت قلب 105
- 4- علم بیعمل 109
- اشاره 112
- 5- انفاق توأم با منّت و آزار 112
- الف) تمثیل «مؤمن» و «کافر» در قالب مقایسه 115
- اشاره 115
- [تمثیلات مقایسه ای برای ترسیم ارزشها و ضد ارزشها] 115
- اشاره 115
- 1) تمثیل مؤمن و کافر به «زنده» و «مرده» 116
- 2) تمثیل مؤمن و کافر به «بینا و سمیع» و «کور و کر» 120
- 3) تمثیل مؤمن و کافر به «زمین حاصلخیز» و «زمین شورهزار» 122
- 4- تمثیل مؤمن و کافر به «راستان» و «کژان» 125
- 5- تمثیل مؤمن و کافر به «گشاده سینه» و «سینه سخت» 127
- 6- مقایسه «مؤمن» و «کافر» در تمثیلاتی جامع 128
- اشاره 130
- ب) تمثیل «موحّد» و «مشرک» در قالب مقایسه 130
- 1) تمثیل موحّد و مشرک به «بندهای با یک مولا» و «غلامی چند خواجه» 131
- 2- تمثیل موحّد و مشرک به «انسان آزاده» و «بندهای زر خرید» 135
- 3- تمثیل موحّد و مشرک به «توانمندی گویا» و «گنگی ناتوان» 136
- ج) تمثیل «مؤمن» و «منافق» در قالب مقایسه 138
- اشاره 140
- 2- ترسیم و تصویر حقایق غیبی، مفاهیم اعتقادی و حالات نفسانی و روحی در قالب امور محسوس و ملموس 140
- الف) نقش تمثیلات قرآنی در تبیین حقایق غیبی 143
- اشاره 143
- 1- تمثیل ذات پاک خداوند به نور 144
- 2- تمثیل علم نامحدود و بینهایت الهی 147
- ب) نقش تمثیلات قرآن در تبیین مبانی اعتقادی 149
- اشاره 149
- تمثیل ایمان و کفر به «درخت پاک» و «درخت ناپاک» 150
- اشاره 153
- ج) نقش تمثیلات قرآن در ترسیم و تجسیم حالات روحی افراد 153
- 1- حالت حرص و ولع شدید عالمان دنیاپرست 154
- 2- حالت ظلمانی که کفّار را احاطه نموده 157
- 3- حالت سقوط و سرنوشت دردناک مشرکین 159
- 4- حالت تحیّر و سرگردانی منافقین 160
- 5- حالت بیثباتی و عدم استقلال منافقین 162
- 3- ارائه الگوها و نمونههای عینی 162
- اشاره 162
- 1- الگوهائی از زنان مؤمن و کافر 165
- 2- ترسیمی از موضع مستکبران در برابر مستضعفان 168
- 4- برانگیختن نیروی فکر و اندیشه بشر (تشحیذ ذهنی) 170
- 5- عبرت آموزی از وقایع و حوادث تاریخی و تبیین سنّتهای الهی 176
- اشاره 176
- 1- عاقبت کفران نعمت 178
- 2- سرگذشت عبرتآموز «اصحاب القریه» 181
- 6- آشکار نمودن اصالت حقّ و ناپایداری باطل 186
- اشاره 186
- 1- تعریف حقّ و باطل 187
- 3- چگونگی پیدایش باطل 188
- 2- معیارهای تشخیص حقّ از باطل 188
- 4- ویژگیها و مشخصات باطل 189
- الف) باطل تنها در یک لباس ظاهر نمیشود 189
- ج) باطل طفیلی است! 190
- ب) باطل دنبال بازار آشفته است! 190
- د) باطل جولان دارد! 190
- 5- مبارزه حقّ و باطل همیشگی است 191
- اشاره 192
- 7- تبیین حقیقت دنیا و ناپایداری آن 192
- مثال اول: زینت بیدوام 194
- مثال دوّم: زرق و برق ناپایدار 197
- مثال سوم: متاع غرور 199
- اشاره 204
- 8- تحقیر آرمانها و مبانی فکری و اعتقادی مشرکین و کفّار 204
- الف) طرد مبانی فکری و اعتقادی کفّار در تمثیلات قرآن 206
- 1- تمثیل کفّار به حیواناتی گنگ 206
- اشاره 206
- 2- تمثیل اعمال کفّار به سرابی در بیابان 208
- 3- تمثیل اعمال کفّار به خاکستری بر سینه تندباد 210
- 4- تمثیل ورود کفّار به بهشت به داخل شدن شتر به سوراخ سوزن! 212
- اشاره 213
- ب) طرد مبانی فکری و اعتقادی مشرکین در تمثیلات قرآن 213
- 1- تمثیل تکیهگاه سست مشرکین به لانه عنکبوت 214
- 2- تمثیل معبودهای دروغین مشرکین به موجوداتی ضعیفتر از مگس 218
- 3- تمثیل مشرکین به جوینده آبی که هرگز بدان نرسد! 221
- 4- تمثیل مشرکین به افرادی متحیّر و سرگردان 223
- 9- خاموش ساختن افراد لجوج و عنود 226
- 10- ابتلاء و امتحان برای آشکار نمودن گوهر حقیقت آدمی 229
- اشاره 238
- «فصل 2» «آثار تربیتی تمثیلات قرآنی» 238
- 1- تحوّل آفرینی و نفوذ و تأثیر گذاری عمیق بر دلها 240
- 2- ایجاد نشاط و انبساط خاطر 249
- 3- برانگیختن قوای حسی در جهت اقناع عقلی 251
- 4- گسترش افق فکر و اندیشه انسان 260
- 5- رشد هماهنگ و متعادل غرایز و عواطف بشری 264
- اشاره 270
- 6- ارتباط دادن آدمی با واقعیّتهای زندگی و بازداشتن از تخیّلات و اوهام 270
- 1- گسترش شعاع تأثیرگذاری 271
- 2- ایجاد ارتباط دقیق و مستحکم بین مخاطب و اهداف دینی و تربیتی 272
- «خاتمه» 273
- فهرست منابع 275
- «فهرست آیات» 280
- فهرست اعلام (اشخاص) 289
نمودند، در نتیجه خود حواس ظاهر را نیز نور خواندند، مانند حس سامعه و شامه و ذائقه و لامسه که هم نورش خواندند و هم نورانی. و پس از این هم آن را عمومیتر کرده شامل غیر محسوسش هم نمودند، در نتیجه عقل را نوری خواندند که معقولات را ظاهر میکند و همه این اطلاقات با تحلیلی در معنای نور است، که گفتیم معنایش عبارت است از ظاهر بنفسه و مظهر غیر.
و چون وجود و هستی هر چیزی باعث ظهور آن چیز برای دیگران است، پس مصداق تام نور همان وجود است، و از سوی دیگر، چون موجودات امکانی وجودشان به ایجاد خدای تعالی است، پس خدای تعالی کاملترین مصداق نور میباشد. او است که ظاهر بالذات و مظهر ما سوای خویش است و هر موجودی به وسیله او ظهور مییابد و موجود میشود. «1»
به این معنا دیگر هیچ چیزی در مقابل خدا نور نیست، یعنی همه نورها در مقابل خدا ظلمتاند، چون آن چیز که در ذات خودش «پیدا» و «پیدا کننده» است فقط خدا است، سایر اشیاء اگر پیدا و پیدا کننده هستند در ذات خودشان تاریک هستند. خدا آنها را «پیدا» و «پیدا کننده» کرده است.
در قرآن میخوانیم: هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ ... «2» خدا «ظاهر» است یعنی پیداست، خدا خالق اشیاء است یعنی پدید آورنده و پیدا کننده اشیاء است.
... و اینکه در برخی ادعیه از جمله در دعای کمیل از خداوند با تعبیر: «یا نور و یا قدّوس» (ای نور و این بسیار منزّه و دور از نقص) یاد شده است، شاید علّت اینکه «یا قدّوس» پشت سر عبارت «یا نور» آمده این است که کسی توهّم نکند خدا نور جسمانی است، آن طور که مانویان خیال میکردند، خدا منزّه از این نسبتها است، نور هست ولی نه از این نورها. «3»
__________________________________________________
(1). تفسیر المیزان، ج 15، ص 172.
(2). حدید/ 3.
(3). آشنائی با قرآن، ج 4، ص 101.