تمثیلات قرآن‌ صفحه 145

صفحه 145

نمودند، در نتیجه خود حواس ظاهر را نیز نور خواندند، مانند حس سامعه و شامه و ذائقه و لامسه که هم نورش خواندند و هم نورانی. و پس از این هم آن را عمومی‌تر کرده شامل غیر محسوسش هم نمودند، در نتیجه عقل را نوری خواندند که معقولات را ظاهر می‌کند و همه این اطلاقات با تحلیلی در معنای نور است، که گفتیم معنایش عبارت است از ظاهر بنفسه و مظهر غیر.

و چون وجود و هستی هر چیزی باعث ظهور آن چیز برای دیگران است، پس مصداق تام نور همان وجود است، و از سوی دیگر، چون موجودات امکانی وجودشان به ایجاد خدای تعالی است، پس خدای تعالی کامل‌ترین مصداق نور می‌باشد. او است که ظاهر بالذات و مظهر ما سوای خویش است و هر موجودی به وسیله او ظهور می‌یابد و موجود می‌شود. «1»

به این معنا دیگر هیچ چیزی در مقابل خدا نور نیست، یعنی همه نورها در مقابل خدا ظلمت‌اند، چون آن چیز که در ذات خودش «پیدا» و «پیدا کننده» است فقط خدا است، سایر اشیاء اگر پیدا و پیدا کننده هستند در ذات خودشان تاریک هستند. خدا آنها را «پیدا» و «پیدا کننده» کرده است.

در قرآن می‌خوانیم: هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ ... «2» خدا «ظاهر» است یعنی پیداست، خدا خالق اشیاء است یعنی پدید آورنده و پیدا کننده اشیاء است.

... و اینکه در برخی ادعیه از جمله در دعای کمیل از خداوند با تعبیر: «یا نور و یا قدّوس» (ای نور و این بسیار منزّه و دور از نقص) یاد شده است، شاید علّت اینکه «یا قدّوس» پشت سر عبارت «یا نور» آمده این است که کسی توهّم نکند خدا نور جسمانی است، آن طور که مانویان خیال می‌کردند، خدا منزّه از این نسبتها است، نور هست ولی نه از این نورها. «3»


__________________________________________________

(1). تفسیر المیزان، ج 15، ص 172.

(2). حدید/ 3.

(3). آشنائی با قرآن، ج 4، ص 101.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه