اسلام چیست؟ صفحه 4

صفحه 4

س: حرام یعنی چه؟ ج: حرام کار یا چیزی است که اسلام انجام دادن آن یا استعمال آن را حرام کرده باشد، یعنی بطور قاطع از آن نهی کرده باشد و دستور دوری و اجتناب از آن را داده باشد. س: اصلاً، چرا اسلام بعضی چیزها را حرام کرده است؟ ج: به خاطر آنکه در چیزهایی که از نظر اسلام حرام شده است زیان فراوانی نهفته بوده است. س: اگر انسان مرتکب کارهای حرام شود یا چیزهایی را که اسلام تحریم کرده است استعمال کند، چه می‌شود؟ ج: در دنیا و آخرت زیان می‌بیند. س: در دنیا چه نوع زیانی می‌بیند؟ ج: مثلاً قماربازی زیان مالی ببار می‌آورد، شرابخواری موجب بیماری می‌شود، موسیقی ضعف اعصاب می‌آورد، زنا نظام توالد و تناسل بشر را درهم می‌ریزد، لواط بیماریهای جنسی می‌آورد، رباخواری موازنه اقتصادی و توزیع ثروت را میان افراد جامعه بهم می‌زند. س: پس چرا با آنکه چیزهایی که دراسلام تحریم شده است غالباً در جامعه رواج دار زیان هایی را که شما برشمردید نمی‌بینیم؟ ج: واقعا نمی‌بینید؟! ـ دادگاهها و زندانها گوشه‌ای از آثار گناهند. ـ موازنه اقتصادی جامعه بیش از هر زمان دیگر بهم خورده است. بعضی افراد میلیون‌ها تومان پول دارند و نمی‌دانند با آن چه کنند، و در برابر آنان هزاران انسان از گرسنگی می‌میرند. ـ بیماریهای گوناگون عرصه را بر مردم تنگ کرده است و از میان بردن یا کم کردن بیماریها دیگر امکان‌پذیر نیست و هزاران بیمارستان، درمانگاه، داروخانه و غیره از عهده مبارزه با این بیماریها بر نمی‌آیند. ـ پریشانی و اضطراب به صورت بی‌سابقه‌ای در تاریخ جهان گریبانگیر مردم شده است. ـ از همه بدتر، شورش‌ها و جنگ‌ها صفحات تاریخ معاصر را به خود اختصاص داده است، و فریاد و اشک و خون و مصیبت همه جا را فرا گرفته است! با اینهمه، آیا بازهم منکر آثار شوم گناه در اجتماع هستید؟ س: محرمات اسلام کدامند؟ ج: کارهایی که در اسلام تحریم شده‌اند، بسیارند، از جمله: 1 ـ کمک به ستمگران. 2 ـ خدا را از یاد بردن. 3 ـ اسراف و تبذیر. 4 ـ زیور آلات طلا و لباس ابریشمی برای مرد. 5 ـ استمناء. 6 ـ مردم آزاری. 7 ـ استفاده از ظروف طلا و نقره. 8 ـ فاش کردن اسرار مردم. 9 ـ اطاعت نکردن از پدر و مادر و اطاعت نکردن زن از شوهر در مواردی که واجب است. 10 ـ رواج دادن فحشاء و بی‌عفتی. 11 ـ احتکار. 12 ـ خود را به هلاکت انداختن. 13 ـ مرد را قفل کردن و مانع باردار شدن همسرش و دیگر انواع طلسم و جادو. 14 ـ دروغ بستن و تهمت زدن. 15 ـ منجمی و غیبگویی کردن. 16 ـ تزویر. 17 ـ عیناً عمل نکردن به وصیت. 18 ـ کنجکاوی در کارهای مردم. 19 ـ کشتن یا زخمی کردن یا ناقص العضو کردن. 20 ـ نپرداختن حقوق خدا و حق الناس. 21 ـ انسانی را بناحق زندانی کردن. 22 ـ حسد بردن. 23 ـ پایمال کردن حقوق مردم. 24 ـ خود را مست و بی‌خبر کردن، با شراب و چیزهای دیگر. 25 ـ خوردن گوشت مردار، گوشت خوک و دیگر گوشتهای حرام، خوردن غذا یا نوشیدنی نجس، و خوردن چیزهایی که حلال نیست، مانند: گل. 26 ـ خیانت، نیرنگ و حقه‌بازی. 27 ـ دزدی. 28 ـ واسطگی برای زنان و لواط دختر و پسر نامحرم و یا دو پسر را بهم رسانیدن. 29 ـ دروغگویی. 30 ـ دشنام دادن به خدا و پیامبران و امامان و دین و کتاب آسمانی و مذهب و مردم. 31 ـ انواع و اقسام دورویی و نفاق. مثلا، آدمی دوزبان داشته باشد، یکی زبان ستایشگر و چاپلوس در حضور اشخاص، و دیگر زبان ملامتگر و عیب شمار در پشت سر همان شخص. 32 ـ رشوه دادن و رشوه گرفتن. 33 ـ ربا خواری. 34 ـ راهزنی. 35 ـ ریش تراشی، خود را ناقص العضو کردن، یا یکی از قوای بدن خود را از کار انداختن، مثلاً خود را نابینا ساختن. 36 ـ معاشرت مختلط دختران و پسران باهم. 37 ـ رضایت دادن به گناهی که دیگران مرتکب می‌شوند. 38 ـ نزدیکی نامشروع زن و مرد باهم، آمیزش جنسی دو پسر یا دو دختر با یکدیگر، نگاه کردن از روی شهوت به نامحرم و لمس بدن او. 39 ـ بناحق مردم را کتک زدن. 40 ـ نسبت زنا یا لواط یا دیگر کارهای حرام به کسی دادن. 41 ـ سخن چینی و غیبت با فتنه‌انگیزی و طرفداری از باطل. 42 ـ ویران کردن مساجد و نجس کردن آنها چه جزئی و چه کلی. 43 ـ جاسوسی و خبرچینی برای ستمگران. 44 ـ ساختن آلات لهو و لعب و وسائل قمار و صلیب. 45 ـ بی‌حجابی و آرایش زنان برای نامحرمان. 46 ـ شکستن سوگند و نذر و عهد. 47 ـ شهادت بناحق و حق کشی. 48 ـ بازی، شطرنج و نرد و غیره. 49 ـ خانواده خود را بی‌سرپرست رها کردن. 50 ـ ظلم و تعدی. 51 ـ تعصب ناروا و غیرت بیجا. 52 ـ موسیقی. 53 ـ فساد در روی زمین. 54 ـ قطع رحم، پدر و مادر را رنجانیدن و رسیدگی نکردن به وضع فرزندان. 55 ـ کم فروشی و گرانفروشی. 56 ـ غزل سرایی برای زنان نجیب و عفیف یا پسران جوان. 57 ـ عورت خود را در معرض تماشای دیگران قرار دادن. 58 ـ کشمکش و گفتگوی بیجا. 59 ـ سرک کشیدن در خانه همسایگان. 60 ـ استعمال هرچیزی که برای بدن ضرر زیاد داشته باشد، و همچنین به دیگری ضرر زدن. چنانکه ملاحظه می‌کنید، چیزهایی که در اسلام تحریم شده‌اند، غالبا علت حرام بودنشان روشن است. و حتی نیازی به تفکر هم ندارد. کیست که منکر زشتی آدم کشی، غارت، زخمی کردن مردم، سرک کشیدن در خانه مردم، آسیب رسانیدن به مردم، و از این قبیل جنایات باشد؟! درست است بعضی از محرمات اسلام، احتیاج به اندک توجهی به علل و اسباب حرمت آنها دارد. مثلا، برای اینکه انسان علت حرمت قمار و شراب و بی‌حجابی زنان را بفهمد، باید به این نکات توجه کند که قمار بازی پریشانی فکر و زیان مالی را سبب می‌شود، و شرابخواری بیماریهای گوناگون را به ارمغان می‌آورد، و بی‌حجابی و بی‌عفتی زنان فحشاء را رواج می‌دهد و خانواده‌ها را متلاشی می‌سازد. از همه اینها گذشته، کدام دین یا قانونی را سراغ دارید که بعضی چیزها را منع نکرده باشد؟ چیزی که می‌ماند این است که آیا ضرورت داشته است اسلام در مورد محرمات، این اندازه محدودیت قائل شود و سختگیری کند؟! جواب این اشکال این است که البته هرچیز که باعث فساد باشد، باید از آن جلوگیری شود و در مورد آن سختگیری بعمل آید و قوانین بشری هم آکنده از اینگونه محدودیت‌ها و سختگیریها هستند.

عبادات اسلام

عبادات اسلام

س: عبادات یعنی چه؟ ج: عبادات اعمالی است که اسلام بر مردم واجب گردانیده است که با قصد قربت باید انجام بدهند. س: قصد قربت یعنی چه؟ ج: قصد قربت به این معناست که نیت انسان باید این باشد که عمل را برای خداوند سبحان انجام می‌دهد، و فرق بین عبادات با دیگر واجبات همین است، عبادت بدون قصد قربت صحیح نیست و قبول نمی‌شود. اما، واجبات دیگر بدون قصد قربت نیز انجام می‌پذیرد و شخص وظیفه‌اش را انجام داده است. س: مثالی بزنید. ج: مثلاً، نماز عبادت است و بدون قصد قربت مفهومی ندارد و صحیح نیست. اما پاک کردن لباس عبادت نیست و بدون قصد قربت هم انجام می‌گیرد. س: چرا در صحت و قبولی عبادت قصد قربت شرط است؟ ج: اولاً تا عمل برای خدا انجام نگیرد، اطاعت خداوند محسوب نمی‌شود و مفهوم عبادت، جز اطاعت خدا چیز دیگری نیست ثانیا، وقتی انسان در حال عبادت دائما بیاد خداوند باشد و متوجه باشد که در پیشگاه خداوند بزرگ و شنوا و بینا قرار دارد، کم کم به یاد خدا بودن و توجه به عظمت پروردگار جهانیان جزو طبیعت او می‌شود و صفات و اخلاق پسندیده را یک به یک دارا می‌شود، و رفته رفته اگر اخلاق زشت و صفت ناپسندی هم دارد، کنار می‌گذارد. س: عبادات اسلام کدامند؟ ج: در اینجا، در باره شش فقره از عبادات اسلام صحبت می‌کنیم و بطور اختصار راجع به هریک توضیحی می‌دهم، و از آنجا که مبنای این کتاب فقط معرفی اسلام است، به ذکر فلسفه و علت تشریع عبادات نمی‌پردازیم. این موضوعات را در کتاب (عبادات الاسلام)(1) به تفصیل مورد بررسی قرار داده‌ایم. س: نماز چند نوع است؟ ج: دونوع: نماز واجب و نماز مستحب. س: نمازهای واجب کدامند؟ ج: نمازهای واجب که در مدت شبانه روز بر هر مسلمانی واجب است که بخواند، عبارتند از: ـ نماز صبح: دو رکعت که وقت آن از طلوع فجر تا طلوع آفتاب. ـ نماز ظهر: چهار رکعت وقت آن از لحظه‌ای که خورشید از وسط آسمان هر منطقه‌ای عبور می‌کند، تا نزدیک غروب آفتاب. ـ نماز عصر: چهار رکعت وقت آن بعد از نماز ظهر، تا غروب آفتاب. ـ نماز مغرب: سه رکعت وقت آن از مغرب ـ تقریبا یک ربع ساعت بعد از غروب آفتاب، که سرخی نور آفتاب از وسط آسمان کنار می‌رود ـ تا نزدیک نیمه شب. ـ نماز عشاء: چهار رکعت. وقت: بعد از نماز مغرب تا نیمه شب. س: آیا نماز مسافر با نماز غیر مسافر فرق دارد؟ ج: آری. نماز در سفر شکسته می‌شود، به این معنی که نمازهای ظهر و عصر و عشاء که چهار رکعتی هستند، مانند نماز صبح دو رکعتی می‌شوند. س: ترتیب خواندن نماز چگونه است؟ ج: ترتیب خواندن نماز دو رکعتی از این قرار است. ـ اول، نیت می‌کنیم به این معنی که توجه داریم چه نمازی می‌خواهیم بخوانیم و متوجه هستیم که نماز را محض اطاعت فرمان پروردگار و بقصد قربت می‌خوانیم. ـ تکبیرةالاحرام می‌گوییم، یعنی با دقت و بطور صحیح می‌گوییم: ( الله اکبر). ـ در حالیکه کاملاً ایستاده‌ایم و بدنمان بی‌حرکت و آرام است، حمد و سوره را می‌خوانیم. ـ بعد به رکوع می‌رویم و ذکر رکوع را می‌گوییم. ـ بعد از رکوع بر می‌خیزیم و دوباره می‌ایستیم. ـ به سجده می‌رویم و ذکر سجده را می‌گوییم و بعد، می‌نشینیم. ـ دوباره به همین ترتیب به سجده می‌رویم و ذکر سجده را می‌گوییم و بار دیگر می‌نشینیم. تا اینجا رکعت اول نماز بپایان رسیده است. ـ برای شروع رکعت دوم دوباره بر می‌خیزیم و می‌ایستیم، حمد و سوره را می‌خوانیم و اگر بخواهیم دو دست را پیش روی می‌گیریم و دعائی می‌خوانیم که این کار قنوت نامیده می‌شود و مستحب است. ـ بعد برکوع می‌رویم و دو سجده بجا می‌آوریم و می‌نشینیم. ـ تشهد می‌خوانیم. اگر نماز دو رکعتی باشد تا همین جا تمام می‌شود و فقط باید سلام نماز را بگوییم، اما اگر نماز سه رکعتی یا چهار رکعتی باشد، باید برای رکعت بعدی برخیزیم و تسبیحات اربعه بخوانیم، تفاوت رکعتهای سوم و چهارم با دو رکعت اول و دوم، در این است که بجای حمد و سوره باید تسبیحات اربعه خوانده شود. البته می‌توانیم بجای تسبیحات اربعه فقط یک سوره حمد بخوانیم. س: شرائط صحت نماز چیست؟ ج: شرائط درست بودن نماز عبارتند از: ـ رو به قبله ایستادن. ـ پاک بودن لباس و بدن و محل سجده. ـ طهارت داشتن یعنی با وضو یا غسل یا تیمم بودن. ـ حرام و غصبی نبودن لباس نمازگزار و مکان نماز. ـ در حال نماز کاری که نماز را باطل نمی‌کند انجام ندهد، مانند: خندیدن و روی از قبله برگردانیدن. س: غیر از نمازهای یومیه، آیا در اسلام نماز واجب دیگری هم داریم؟ ج: آری، نمازهای واجب دیگر عبارتند از: ـ نماز میت. ـ نماز آیات. ـ نماز طواف. ـ نماز قضای میت، اگر برکسی واجب شود. ـ نمازی که با نذر واجب شده باشد. هریک از این نمازهای واجب، کیفیت و خصوصیت و آداب ویژه‌ای دارد که در فقه اسلام به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته است. س: نمازهای مستحبی کدامند؟ ج: نمازهای مستحبی بسیار زیادند. از جمله: ـ نمازهای نافله شبانه روز. ـ نمازهای مستحبی ماه رمضان. ـ نمازهای مستحبی اعیاد دینی و روزهای مهم مذهبی. ـ نمازهائی که از پیغمبر اکرم (ص) و امامان (ع) وارد شده که این نمازهای مستحب را می‌خوانده‌اند، و هر نمازی بنام یکی از آنان نامیده شده است(2). ـ نماز زیارت، نماز استسقاء و نماز خوف. س: روزه چیست؟ ج: روزه داشتن یک روز عبارت است از خود داری از مفطرات از طلوع فجر تا مغرب. س: روزه چند نوع است: ج: چهار نوع: 1 ـ روزه واجب، مانند روزه ماه رمضان. 2 ـ روزه مستحب، مانند روزه ماه رجب. 3 ـ روزه مکروه، مانند روزه روز عاشورا. 4 ـ روزه حرام، مانند روزه عید فطر و عید قربان. س: در ماه رمضان چند روز باید روزه گرفت؟ ج: تمام ماه رمضان را که ماه نهم سال قمری است، باید روزه گرفت. س: مفطرات روزه که گفتید روزه دار باید از آنها خودداری کند کدامند؟ ج: مفطرات روزه ده چیز است: 1 و 2 ـ خوردن و آشامیدن. 3 و 4 ـ جماع و استمناء 5 ـ تا طلوع فجر به حالت جنابت (و حیض و نفاس) باقی ماندن. 6 ـ اماله با مایعات. 7 ـ غبار غلیط به حلق رسانید. 8 ـ سرزیر آب فرو کردن. 9 ـ قی کردن. 10 ـ عمداً، به خدا و رسول و امامان دروغ بستن. س: اگر کسی عمداً یک روز از ماه رمضان را روزه نگیرد. چه باید بکند؟ ج: اولاً، یک روز، روزه قضا بجای آن باید بگیرد. ثانیاً، یکی از سه کفاره زیر را بدهد. ـ یا دو ماه پی در پی روزه بگیرد. ـ یا شصت نفر مسکین را خوراک دهد. ـ و یا یک برده مؤمن را آزاد کند. ثالثاً، حاکم شرع به خاطر جرمی که مرتکب شده است او را تادیب می‌کند. س: خمس چیست؟ ج: خمس عبارت است از اینکه انسان یک پنجم یعنی صدی بیست از در آمدش را در راه خدا بدهد. س: خمس به چه درآمدها و دارائی‌هائی تعلق می‌گیرد؟ ج: به هفت چیز: 1 ـ غنیمت‌های جنگی. 2 ـ آنچه از غواصی در دریا بدست می‌آید. 3 ـ معادن 4 ـ سود سرمایه و در آمد مستغلات و منفعت کسب. 5 ـ زمینی که کافر ذمی از مسلمان می‌خرد. 6 ـ مال حلال مخلوط به حرام. 7 ـ گنج. س: خمس به چه کسی باید پرداخت شود؟ ج: به حاکم شرع باید پرداخت شود، تا هر طور صلاح ببیند برای مصارف مورد نیاز مسلمانان هزینه کند، و به یتیمان و فقیران و در راه ماندگان از سادات و ذریّه پیغمبر اکرم (ص) داده شود. س: زکات از چه مالی باید داده شود؟ ج: از9 چیز: 1 و 2 و 3 ـ گاو، گوسفند و شتر. 4 و 5 و 6 و 7 ـ خرما و کشمش و گندم و جو. 8 و 9 ـ طلا و نقره. پرداختن زکات از اموالی که ذکر شد واجب است. دادن زکات از اموال دیگر نیز مانند مستغلات و املاک و سرمایه تجارت مستحب است. س: زکات به چه کسانی داده می‌شود؟ ج: به هشت طبقه: 1 و 2 ـ فقرا و مساکین (مسکین کسی را گویند که وضعش از فقیر بدتر باشد). 3 ـ عاملان وصول زکاة. 4 ـ تامین منافع و مصالح دینی و دنیوی مسلمانان (فی سبیل الله). 5 ـ بدهکارانی که نمی‌توانند بدهی خود را بپردازند. 6 ـ مسافران در راه مانده که از عهده هزینه بازگشت به وطن بر نمی‌آیند. 7 ـ کافران که به خاطر دلجویی و جلب محبت آنان بخشی از زکات به آنان تعلق می‌گیرد و سبب می‌شود که از منافع مسلمانان دفاع کنند. 8 ـ بردگان زرخریدی که در سختی بسر می‌برند، از محل زکات خریداری و آزاد می‌شود. س: جهاد چیست؟ ج: جهاد عبارت است از جنگ و کارزار در راه خدا. س: هدف از جهاد چیست؟ ج: دو چیز: 1 ـ رهایی بخشیدن مردم از دام خرافات در عقیده و عمل. 2 ـ رهایی دادن ستمدیدگان از چنگال ستمکاران. س: آیا اسلام، بدون مقدمه به جنگ کفار می‌رود؟ ج: نه، اهل کتاب را نخست میان اسلام آوردن و جزیه دادن و جنگ مخیرشان می‌گرداند و اگر اسلام یا جزیه را نپذیرفتند، آن وقت می‌جنگد، غیر اهل کتاب را هم ابتدا به آنان پیشنهاد می‌کنند که اسلام بیاورند و اگر نپذیرفتند، آنگاه با آنان کارزار می‌کند. س: اهل کتاب چه کسانی هستند؟ ج: یهود و نصاری و مجوس که دارای کتاب آسمانی بوده‌اند. س: غیر اهل کتاب چه کسانی هستند؟ ج: دیگر فرقه‌های کفار، مانند بت‌پرستان و غیره. س: جزیه چیست؟ ج: جزیه، مقدار کمی از دارایی افراد است که از اهل کتاب در برابر حمایت مسلمانان از آنان به دولت اسلامی پرداخت می‌شود. اهل کتاب وقتی جزیه مقرر را بپردازند در برگزاری مراسم دینی شان آزاد هستند، واز دادن زکات و خمس نیز معاف اند. س: بهتر نبود که با اهل کتاب عیناً مانند مسلمانان رفتار شود؟ این تبعیض بخاطر چیست؟ ج: درست بعکس، هیچ نوع تبعیضی در کار نیست. در حکومت اسلامی حقوق اهل کتاب بیش از هر نظام دیگری محفوظ است. شما به موازین حقوقی اسلام که به حقوق اهل کتاب مربوط می‌شود بنگرید: 1 ـ اهل کتاب، یک تبعه دولت اسلامی است و با مسلمانان هیچ فرقی ندارد. 2 ـ خون و مال و حیثیت اهل کتاب محترم است، عیناً مانند مسلمانان. 3 ـ اهل کتاب مانند مسلمانان حق دارند مراسم مذهبی خودشان را اجرا کنند. 4 ـ در مورد گرفتاریهای حقوقی و قضائی، اهل کتاب اگر بخواهند می‌توانند به دادگاههای اسلامی مراجعه کنند وگرنه به قضات خودشان. 5 ـ اهل کتاب جزیه می‌دهند و مالیات نمی‌دهند مسلمانان مالیات (خمس و زکات) می‌دهند و جزیه نمی‌دهند. بنا براین، در حکومت اسلامی چه فشاری به اهل کتاب وارد می‌آید؟ س: اگر اینطور است پس چرا مسلمانان بااهل کتاب می‌جنگند؟ ج: اگر جنگی بوده است با حکومتهای ستمگر و سفاک آنان بوده است نه با خود اهل کتاب. از این رو می‌بینیم مردم این مناطقی که مورد حمله اسلام قرار می‌گرفته‌اند، با آغوش باز به استقبال مسلمانان آمده، و آنان را نجات دهنده. خودشان از یوغ ستم و ظلم فرمانروایانشان دانسته‌اند. تاریخ بهترین گواه براین مدعا است. در مورد غیر اهل کتاب هم همینطور بوده است. هدف اصلی جنگ مسلمانان با غیر مسلمانان به اهتزاز در آوردن پرچم اسلام و ریشه کن کردن نفوذ استعمارگران و ساقط کردن زورگویان و فرمانروایانی که بازور و تهدید بر مردم حکومت می‌کنند(3). س: حج چیست؟ ج: حج، عبارت است از رفتن به شهر مکه واقع در عربستان به منظور انجام مناسک زیارت خانه خدا. س: حج برچه کسی واجب است؟ ج: برهرکس که مستطیع باشد. یعنی بتواند مخارج سفر حج را از دارایی خود بدهد و پس از انجام سفر حج به تهیدستی و سختی معیشت دچار نگردد. س: حج چند بار در عمر انسان واجب می‌شود؟ ج: فقط یک بار. س: حج مستحب هم داریم؟ ج: حج بیت الله برای کسی که مستطیع نیست، در صورتی که بخواهد به زحمت به حج برود مستحب است. همچنین برای کسی که سفر حج واجبش را رفته است برای بار دوم به بعد مستحب است. س: اعمال حج را شرح دهید. ج: حج به دو قسم تقسیم می‌شود: عمره و حج. عمره عبارت است از: 1 ـ احرام بستن از محل میقات. 2 ـ هفت شوط طواف دور خانه خدا، کعبه معظمه. 3 ـ دو رکعت نماز طواف در مقام ابراهیم (ع). 4 ـ هفت مرتبه سعی بین صفا و مروه. 5 ـ تقصیر، یعنی قسمتی از موی سر یا ناخن را چیدن. اعمال و مناسک حج عبارتند از: 1 ـ احرام در مکه. 2 ـ وقوف در عرفات، روز نهم ذی‌الحجه. 3 ـ وقوف در مشعرالحرام، شب دهم ذی‌الحجه. 4 ـ رفتن از مشعرالحرام به طرف صحرای منی روز دهم ذی‌الحجه (عید قربان). 5 ـ رمی جمره عقبه با هفت سنگریزه روز عید قربان. 6 ـ قربانی کردن شتر یا گاو یا گوسفند. 7 ـ تراشیدن سر یا تقصیر. 8 ـ هفت شوط طواف کعبه به عنوان زیارت خانه خدا. 9 ـ دو رکعت طواف، در مقام ابراهیم (ع). 10 ـ هفت مرتبه سعی بین صفا و مروه. 11 ـ هفت دور طواف نساء. 12 ـ دو رکعت نماز طواف نساء، در مقام ابراهیم (ع). 13 ـ ماندن شب یازدهم و شب دوازدهم و شب سیزدهم ذی‌الحجه در منی. 14 ـ رمی جمرات سه گانه در منی، هریک را با هفت سنگریزه، در روزهای یازدهم و دوازدهم و در صورتی که شب سیزدهم را بماند سیزدهم ذی‌الحجه. س: حج را چه وقت باید بجای آورد؟ ج: در ماههای حج که عبارتند از: شوال، ذی‌القعده و ذی‌الحجه که مناسک حج فقط در ماه ذی‌الحجه انجام می‌گیرد. س: عمره مفرده چیست؟ ج: عمره مفرده را در تمام اوقات سال می‌توان بجای آورد. این عمره با عمره‌ای که بعنوان قسمتی از مناسک حج ذکر کردیم تفاوتی ندارد جز اینکه در عمره مفرده طواف نساء و نماز طواف نساء هم جزو مراسم آنست. س: فایده حج چیست؟ ج: حج فواید بسیاری دارد، از جمله: 1 ـ فواید سیاسی: حج موجب وحدت مسلمانان و نشان داده شدن قدرتشان به جهانیان و واهمه کردن دشمنان اسلام از شوکت و اتحاد مسلمانان می‌شود. 2 ـ فواید اقتصادی: حج باعث می‌شود ثروتها در اطراف و اکناف جهان اسلام انباشته نشود و از این سوی جهان به آن سوی جهان برده شود و تجارت رونق گیرد. 3 ـ فواید معنوی: سفر حج بهتر از هر سفر دیگری غم و اندوه را از دل می‌زداید، و افسردگی را از بین می‌برد، و آرامش و اطمینان خاطر برای انسان به ارمغان می‌آورد. 4 ـ فواید اجتماعی: حج موجب می‌شود که مسلمانان یک دیگر را بشناسند و چند روزی ملتهای مختلف مسلمان از نژادهای گوناگون در کنار یکدیگر بسر برند و از نزدیک با اوضاع و احوال و مشکلات یکدیگر آگاه شوند. 5 ـ فواید عبادتی: طواف کعبه، سعی صفا و مروه، نماز وقوف در عرفات و مشعرالحرام و منی و غیره، همه عبادت است و انسان را به خدای جهانیان و کردگار عالمیان نزدیک می‌کند. بدیهی است فواید حج را نمی‌توان منحصر به آنچه ذکر شده دانست.


1 ـ این کتاب توسط دانشمند محترم مصطفی زمانی بنام فروع دین ترجمه و به چاپ رسیده است. 2 ـ رجوع شود به کتاب (مفاتیح‌الجنان) تألیف مرحوم محدث قمی (ره) به تهران. اسلامیه. ص38 ـ 46. 3 ـ کیف انتشرالاسلام: نوشته مؤلف که به نام گسترش اسلام در جهان توسط استاد علی کاظمی ترجمه و چاپ شده است، (ناشر).

معارف اسلامی

معارف اسلامی

طهارت

س: طهارت چیست؟ ج: طهارت در اسلام چهار قسم است؟ 1 ـ طهارت روح از رذائل اخلاقی مانند حسد، بخل، کینه، ترس و غیره. 2 ـ طهارت اعضای بدن از کارهای خلاف. مانند پاکی چشم از نگاه خیانت‌آمیز و پاک بودن زبان از یاوه‌گویی. 3 ـ طهارت بدن و لباس و ظرف و فرش و لوازم زندگی، اسلام تطهیر از بول و خون و غائط و نجاسات دیگر را واجب گردانیده است و نظافت و دوری از چرکی و کثافت را تشویق کرده است. 4 ـ طهارت روح و بدن باهم شامل وضو، غسل و تیمم. اول ـ وضو: بدنبال هر حدثی که از انسان صادر می‌شود. س: حدث‌ها کدامند؟ ج: حدث عبارت است از: بول، غایط، باد روده و معده، خواب، خون استحاضه قلیله برای زنان، استعمال هرچیزی که عقل را از کار بیندازد مانند شراب، هر عارضه‌ای که موجب بیهوشی و از کار افتادن عقل شود، مانند حالت اغما و غیره. س: چگونه باید وضو گرفت؟ ج: به این ترتیب: 1 ـ صورت را از بالای پیشانی (رستنگاه موی سر) تا چانه می‌شوییم. 2 ـ دست راست را از بالای آرنج تا سرانگشتان می‌شوییم. 3 ـ دست چپ را هم مانند دست راست می‌شوییم. 4 ـ با همان‌تری و رطوبت دست راست قسمتی از جلو سر را مسح می‌کنیم. 5 ـ با همان‌تری دست، با دست راست روی پای راست و با دست چپ روی پای چپ را مسح می‌کنیم. دوم ـ غسل: که بر دو نوع است: غسل واجب و غسل مستحب. س: غسل‌های واجب چندتا هستند؟ ج: شش تا: 1 ـ غسل جنابت: جنابت حالتی است که پس از آمدن منی از انسان یا نزدیکی کامل (دخول) برای انسان پیش می‌آید، و برای در آمدن از آن حالت باید غسل کند. 2 ـ غسل حیض: خون ماهیانه‌ای که زنان می‌بینند که پس از پاک شدن باید غسل کنند. 3 ـ غسل نفاس: خونی که زنان در هنگام زاییدن می‌بینند، که پس از پاک شدن باید غسل کنند. 4 ـ غسل استحاضه: خونی که زنان می‌بینند که نه خون حیض است و نه خون نفاس (و شرحش مفصل است). 5 ـ غسل مس میت: اگر کسی انسان مرده‌ای را که بدنش سرد شده باشد و هنوز غسلش نداده باشند، لمس کند باید غسل کند. 6 ـ غسل میت: وقتی انسانی می‌میرد واجب است که مسلمانان او را غسل دهند و بعد کفن کنند و به خاک بسپارند. س: غسلهای مستحب چندتا هستند؟ ج: غسلهای مستحب زیادند، مانند: غسل جمعه، غسل اعیاد اسلامی، غسل شبهای ماه رمضان. س: چگونه باید غسل کرد؟ ج: غسل را بدو صورت می‌توان انجام داد: ارتماسی و ترتیبی. غسل ارتماسی به این شکل است که یک دفعه تمام بدن را در آب فرو ببریم به نحوی که به همه جای بدن همزمان آب برسد. غسل ترتیبی به این شکل است که ابتدا سر و گردن را می‌شوییم و بعد، طرف راست بدن و پس از آن طرف چپ بدن را می‌شوییم. سوم ـ تیمم: در صورتی که آب برای وضو یا غسل پیدا نکنیم (یا آب برای بدنمان ضرر داشته باشد) به جای وضو یا غسل، تیمم می‌کنیم. س: تیمّم را چگونه باید انجام داد؟ ج: تیمّم را به این ترتیب انجام می‌دهیم: 1 ـ دو کف دست را روی زمین پاک و حلال و غیر غصبی می‌زنیم. بعد، گرد و خاک دستمان را می‌تکانیم و با دو دست پیشانی را از رستنگاه موی سر تا قسمت بالای بینی دست می‌کشیم. 2 ـ با کف دست چپ روی پشت دست راست می‌کشیم و با کف دست راست روی پست دست چپ. 3 ـ یکبار دیگر کف دو دست را به زمین می‌زنیم و به همان ترتیب قبلی پُست دو دست را دست می‌کشیم. لازم به تذکر است که طهارت (وضو، غسل و تیمم) احتیاج به نیت دارد و باید با توجه به اینکه وضو یا غسل یا تیمم برای در آمدن از حدث یا جنابت و غیره به منظور تقرب به خداوند متعال، انجام می‌گیرد، بجای آورده شود. علت لزوم نیت برای صحت طهارت این است که وضو و غسل و تیمم هم برای تطهیر ظاهر انسان است و هم برای تطهیر باطنش و این توجه به خداوند متعال است که طهارت ظاهر را به طهارت باطن سرایت می‌دهد.

عبادتگاهها

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه