س: امور خیریه از نظر اسلام کدامند؟ ج: اسلام هرکار نیکی را (خیر) نامیده است و مردم را امر فرموده که داعی خیر باشند: (ولتکن منکم امه یدعون الی الخیر)(5) و همچنان که خود در کارهای خیر میکوشند، دیگران را نیز به امور خیر ارشاد میکنند. اسلام ثواب ارشاد و دعوت به کار خیر را با ثواب خود عمل خیر یکسان دانسته است. در حدیث آمده است: (الدال علیالخیر کفاعله) یعنی: کسی که مردم را دلالت به کارهای خیر میکند مانند آن است که آن کارهای خیر را خودش شخصاً انجام داده باشد. کارهای خیر دو نوع است: یک دسته از کارهای خیر را اسلام صریحاً نام برده و انجام آنها را از مسلمانان خواسته است. مانند:، نماز، دستگیری درماندگان و سیر گردانیدن گرسنگان. دسته دیگر کارهای خیری هستند که جزء به جزء مورد تأیید و تأکید قرار نگرفتهاند، ولی مصداق عنوان کلی خیر هستند. مانند: ساختن مدارس، درمانگاهها، تشکیل انجمنهای خیریه به منظور پوشاک و خوراک رسانیدن به فقیران و فراهم کردن وسائل ازدواج جوانان مستمند و بیبضاعت. بنا بر این از نقطه نظر اسلام، مسلمان کسی است که هم خود در امور خیریه تلاش کند و هم دیگران را به امور خیریه دعوت کند. از سوی دیگر در منطق اسلام حتی کنار زدن پاره آهن یا تخته سنگ از کوچه و خیابان صدقه و کار خیر به حساب میآید. براستی، اگر همه جهانیان رهنمودهای اسلام را در زمینه عمل خیر و دعوت به کار خیر، سرمشق زندگی خویش قرار میدادند یک نفر نیازمند هم پیدا نمیشد، دنیا بهشت برین میشد و خیر و آسایش و انس و الفت از کران تا کران جهان را در بر میگرفت.
جشنها و سوگواری ها
س: منظور از برگزاری جشنها و سوگواریهای مذهبی چیست؟ ج: اسلام، جشن گرفتن و به سوک نشستن در سالروزهای ولادت و شهادت پیغمبر اسلام (ص) و ائمه طاهرین (ع) را مستحب گردانیده، و تعظیم شعائر مذهبی را تشویق و تأیید قرار داده، و برای بعضی از آنها اجر و ثواب فراوان مقرر فرموده است. در حدیث آمده است: (شیعتنا منا یفرحون لفرحنا، و یحزنون لحزننا) یعنی: شیعیان ما از ما هستند. در شادی ما شادمانند و در اندوه ما اندوهگین. س: فایده این کارها چیست؟ ج: فواید بسیاری دارد از جمله: 1 ـ تشویق مردم به کار خیر: وقتی مردم میبینند که از نیکوکاران و مصلحان جهان چگونه تجلیل میشود، به کارهای خیر تشویق میشوند، و در صدد بر میآیند کاری کنند که مورد عزت و احترام مردم قرار گیرند. نیاز به توضیح ندارد که تجلیل از بزرگان دین، مردم را به خیر و صلاح تشویق میکند و از شر و فساد برحذر میدارد، و روح حق پرستی و مبارزه با فساد را در جامعه زنده میکند. 2 ـ سرمشق زندگی: وقتی کسی در نظر انسان بزرگ جلوه کند انسان خواه ناخواه زندگی خود را به رنگ زندگی او در میآورد و در همه امور به او تأسی میکند. این خاصیت روح و روان آدمی است که به ترقی و تعالی تمایل دارد، و میکوشد تا والاترین رتبه انسانیت را به خود اختصاص دهد و در سطح بالاتری از معنویت و فضیلت قرار گیرد. 3 ـ تجلیل از مصلحان جهان: این حق مسلم یک مصلح اجتماعی است که مردم از زنده و مرده او تجلیل به عمل آورند. 4 ـ اجتماعات: جشنها و سوگواریها معمولاً در اجتماعات پرشکوهی انجام میشود، و همان فوایدی را که در باره حج و نماز جماعت بر شمردیم، در بر دارد. از این گذشته اصولاً یادبود تولد یا وفات و شهادت بزرگان دین، همیشه با ارشاد و اصلاحات و تبلیغ دین همراه است. 5 ـ مظاهر عظمت: وقتی اعیاد یا سوگواریهای اسلامی با آثاری در وضع ظاهر افراد مانند پوشیدن زیورآلات در اعیاد و پوشیدن لباس سیاه در سوگواریها همراه باشند، اثر مطلوب بهتر گرفته میشود، و چشم به کمک گوش میآید و از آنچه میبیند الهام میگیرد، و مردم خود بخود بسوی کارهای نیک سوق داده میشوند، و از کارهای بد اجتناب میکنند. س: اعیاد و سوگواریهای مهم مذهبی کدامند؟ ج: برخی از اعیاد و سوگواریهای مهم اسلامی، عبارتند از: ـ عید مولود حضرت رسول اکرم (ص)، حضرت فاطمه زهرا(س) و دوازده امام (ع). ـ عید مبعث روزی که حضرت رسول اکرم (ص) مبعوث به رسالت اسلام گردید.27 رجب. ـ عید غدیر روزی که حضرت رسول اکرم (ص) علی (ع) را در محل غدیر خم در روز 18 ذیالحجه به عنوان خلیفه و جانشین خویش منصوب فرمود و به مردم معرفی کرد. ـ سالروز رحلت پیغمبر اکرم (ص)، حضرت فاطمه زهرا(س)، و یازده فرزند آن حضرت. ـ عید فطر اول ماه شوال. ـ اربعین امام حسین (ع) 20 صفر. ـ عید قربان. دهم ذیالحجه.
تولی و تبری
س: تولی و تبری چیست؟ ج: انسان، کسی را که دوست دارد سعی میکند به او نزدیک شود و از کردار و گفتارش پیروی میکند. از کسی هم که دوستش ندارد و نفرت دارد، دوری میکند و کوشش میکند که در اعمال و رفتار درست نقطه مقابل او باشد. دوستی و پیروی، تولی است و نفرت و دوری، تبری. س: با چه کسانی بایدتولی داشت، و از چه کسانی تبری؟ ج: تولی با خدا و پیامبران و امامان و نیکان. و تبری از دشمنان خدا و پیغمبران و امامان و نیکان. کسی که خدا و بندگان شایسته او را دوست بدارد، از دل و جان به آنان نزدیک میشود و از آنان پیروی میکند، و به سعادت دنیا و آخرت میرسد. همچنین کسی که از دشمنان پاکان و نیکان دوری میگزیند، از کارهای زشت آنان عبرت میگیرد و میکوشد که اثری از کردار و رفتار و صفات ناپسند آنان در وجودش نباشد. عشق و نفرت دو غریزه انسانی هستند که زندگی هیچکس خالی از آثار این دو غریزه نیست. از دیدگاه این دو غریزه، مردم به سه دسته تقسیم میشوند: 1 ـ نیکان و پاکان و بندگان شایسته خدا. 2 ـ دشمنان خدا و اولیای خدا. 3 ـ بیطرفها و بیتفاوتها مانند: جاهلان قاصر، روستاییان و بیابان نشینان. مسلمان باید غریزه عشق را با دوستی و محبت بندگان شایسته خدا، و غریزه نفرت را با کینه دشمنان خدا و اولیای خدا، سیر گرداند. بنا بر این، تولی و تبری در اسلام نوعی پاسخگویی به این دو غریزه انسانی است که منافع و مصالح دنیا و آخرت بشر را نیز در بر دارد. س: آیا غریزه سیر شدنی است؟ ج: غریزههای دوستی، نفرت، اندوه، و دیگر غریزههای انسانی درست مانند شکم باید سیر شوند. اسلام خوراک لازم و مفید را برای غرائز در نظر گرفته تا انسان مایه بدبختی و رمز خوشبختی خود را دریابد، و به آنچه سودمند میبیند روی آورد و از آنچه زیانآور است دوری کند.
1 ـ سوره اعراف: آیه 29. 2 ـ سوره غافر: آیه 60. 3 ـ ترجمه این فرازها از دعای مکارمالاخلاق عینا از ترجمه عالم جلیل مرحوم حاج میرزا ابوالحسن شعرانی(ره) نقل شده است (صحیفه کامله سجادیه با ترجمه و شرح فارسی: ص67، 68، 69، 72) تهران، اسلامیه، 1378ق. 4 ـ سوره آل عمران: آیه 110. 5 ـ سوره آل عمران: آیه 104.
آزادی در اسلام
آزادی در اسلام
س: آیا در اسلام آزادی وجود دارد؟ ج: البته اسلام دین آزادی و آزادگی به تمام معنی کلمه است. وسعت دامنه آزادیهای فردی و اجتماعی در دین اسلام با هیچیک از ادیان آسمانی و قوانین بشری قابل مقایسه نیست. س: دلیل این مطلب از کتاب و سنت چیست؟ ج: در قرآن کریم، رسالت پیغمبر اسلام (ص) اینطور توصیف شده است: (و یحل لهم الطیبات و یحرم علیهم الخبائث و یضع عنهم اصرهم والاغلال التی کانت علیهم)(1). زنجیرهایی که روابط اجتماعی دوران جاهلیت، و خرافاتی که در آن زمان رواج داشت و برگردن مردم انداخته بودند و آزادی را از آنان سلب کرده بودند، پیغمبر اسلام (ص) همه را به یکسو افکند و مردم را آزاد ساخت. مردم برده مقیدات اجتماعی و نادانی هایشان بودند. پیغمبر اسلام (ص) همه را آزادی و آزادگی بخشید. این قاعده مشهور فقهی نیز که از کتاب و سنت گرفته شده است: (الناس مسلطون علی انفسهم و اموالهم) یعنی: مردم اختیار جان و مالشان را دارند حاکی از این است که انسان هر طور که میخواهد میتواند در بدن و اموال خود تصرف کند، البته مشروط بر اینکه تصرف او از نظر شرع مقدس اسلام حرام نباشد. س: برای تصرف حرام در بدن، از نظر اسلام مثال بزنید. ج: تصرف حرام در بدن، مانند خودکشی یا خود را ناقصالعضو کردن مثلاً کسی دست خود را قطع کند یا خود را نابینا سازد و یا گوش خود را کر کند. تصرف حرام در مال، مانند اینکه انسان پول خود را در دریا بریزد، یا اسکناسهایش را آتش بزند، یا جنس حرامی مانند شراب بخرد، یا به زنان بدکاره بدهد، یا قمار کند. محرمات در اسلام بسیار اندکاند. چیزها و کارهایی هم که تحریم شدهاند، به خاطر مصالح فردی و اجتماعی بوده است. بنا بر این، از میان تصرفات بیشماری که شخص میتواند در بدن و اموال خود بکند، همین چند گونه تصرف حرام شده است. اسلام از نظر کمی محرمات، در مقایسه با ادیان آسمانی دیگر و قوانین بشری بینظیر است. س: آزادی در اسلام چند نوع است؟ ج: آزادیها در اسلام قابل برشمردن نیست. ما در اینجا10 نوع آزادی که در اسلام مورد توجه قرار گرفته و نسبت به موارد دیگر کلیتر است، یادآور میشویم: 1 ـ آزادی بازرگانی: همهکس میتواند هر کالایی را که بخواهد بخرد و بفروشد مشروط بر اینکه حرام نباشد، مانند: شراب و خوک و هر وقت که بخواهد تجارت کند، و به هرجا که بخواهد کالایش را بفرستد، و از هرجا که بخواهد کالا وارد کند گمرک و مرز وجود ندارد و هیچ قید و شرطی در کار نیست. 2 ـ آزادی کشاورزی: همه میتوانند با آزادی کامل به کشاورزی بپردازند. هیچ قید و بندی ندارد. مالیات به در آمد کشاورز تعلق نمیگیرد. هر قدر بخواهد و در هر مقدار زمین که بخواهد میتواند کشت کند. زمین از آن خدا و از آن کسی است که آبادش کند. چنانکه در حدیث آمده است: (ان الارض لله و لمن عمرها). 3 ـ آزادی صنعت: هر کس میتواند کارخانه احداث کند، کارخانه وارد و یا صادر کند، هرچیزی که بخواهد بسازد و برای صنایع هم هیچگونه مالیات و شرط و قیدی وجود ندارد. 4 ـ آزادی تملک اراضی و دیگر منابع طبیعی: زمین و آب و هوا از آن خدا است. پس ثروتهای درون آنها هم از آن کسی است که استخراجش میکند مانند: ماهی، معادن، گنج، چوب جنگل، هوا و غیره. 5 ـ آزادی آباد کردن زمین: هر شخص میتواند هر زمینی را که بخواهد آباد کند، ساختمان بسازد، نهر جاری کند، چاه حفر کند و هر نوع سودی از آن ببرد. به دلیل قاعده (الارض لله و لمن عمرها) یعنی: زمین ملک خداست و کسی که آبادش ساخته میتواند آن را تملک کند. 6 ـ آزادی سفر: انسان میتواند به هرجا که بخواهد مسافرت کند و نیازی به تذکره و ویزا گرفتن و دادن مالیات و عوارض ندارد. هیچکس نمیتواند کسی را از مسافرت به هرسوی جهان که بخواهد باز دارد، انسان میتواند هر اندازه که بخواهد در سفر بماند. مدت سفر محدودیتی ندارد. اسلام مرزهای کشورها را برسمیت نمیشناسد. زمین از آن خدا است. انسان در روی کره زمین هر طور که بخواهد زندگی میکند و به سیر و سیاحت میپردازد. جالبتر اینکه، اسلام بودجه مخصوصی برای کسانی که در راه میمانند و خرجی آنان تمام میشود یا دچار دزد و راهزن میشوند، قرار داده است و از این راه مردم را به سفر تشویق میکند و به آنان جرأت سفرهای طولانی را میدهد. 7 ـ آزادی اقامت: انسان میتواند در هر نقطهای از جهان که بخواهد اقامت کند، وهیچ قید و شرطی ندارد. ویزا، تابعیت، هویت و مانند آن در اسلام جایی ندارد. انسان از نظر اسلام آزاد است و هیچ چیز نباید از او سلب آزادی کند. 8 ـ آزادی بیان: همه آزادند هرچه میخواهند بگویند، هر نوع خطابهای میخواهند ایراد کنند، هرنوع شعاری میخواهند بدهند و هیچ قید و شرطی هم در کار نیست. البته دشنام و غیبت و سخن چینی و امثال آن که به حیثیت و آبروی مردم لطمه وارد میکند، مجاز نیست. 9 ـ آزادی تألیف و مطبوعات: همه میتوانند هرچه بخواهند بنویسند، چاپ و منتشر کنند و هیچگونه محدودیتی وجود ندارد، فقط مشروط به اینکه به حیثیت و آبروی مردم لطمه نزند. 10 ـ آزادی اشتغال: اگر کسی بخواهد دو یا سه شغل و درآمد بیشتری داشته باشد، اسلام به هیچ وجه ممانعتی ندارد. در صورتی که در دنیای امروز، از نظر قانون داشتن بیش از یک شغل مثلاً هم کارمند دولت بودن و هم بازرگانی کردن ممنوع است. س: آیا مسلمانان پیش از آنکه حکومتهای اسلامی در جهان رو به ضعف گذارند، از این آزادیها برخوردار بودهاند. ج: آری، نه تنها مسلمانان بلکه غیر مسلمانان هم زیر سایه پرچم اسلام، از این آزادیها برخوردار بودند. گاهگاهی هم که غیر از این میشده حالت استثنائی داشته و بعضی آزادیها برای مدتی محدود ـ آن هم نه با عنوان شرعی و بطور قانونی و رسمی ـ از مردم سلب میگردیده است. اما با سقوط دولتهای اسلامی، امپریالیسم جهانخوار غرب زمام امور ساکنان نیمی از جهان را به دست گرفت. اختناق و اسارت انسانها را قانونی کرد. آزادی و آزادیخواهی جرم و جنایت به حساب آمد. هزاران قید و شرط برای زندگی بشر در نظر گرفته شد، صدها زنجیر به دست و پای انسان گذاشته شد و عملاً آزادی انسانها سلب گردید. شگفت اینجاست که با این همه، امپریالیسم آمریکا و جهان غرب مدعی است که بشریت را نجات بخشیده است و همواره سنگ حقوق بشر را به سینه میزند.
1 ـ سوره اعراف: آیه 157.