- اشاره 1
- مقدمه مؤلف 1
- پیش گفتار 1
- اقتصاد اسلامی 1
- دوره های تاریخ از نظر مارکس 2
- علم اقتصاد 2
- ثروت 2
- کمونیسم ساقط میشود 3
- بردگی 3
- سرمایه داری غربی و مالکیت فردی 3
- بالا بردن سطح اجتماعی 4
- مسائلی چند 4
- فرصتهای یکسان و ملاحظه نسبت 4
- نکاتی پیرامون صنعت و کشاورزی 4
- تورم 5
- آسیب تورم 5
- قدت پول در معامله 5
- مثلث اختناق 6
- چگونگی حل مشکل تورم 6
- بانک 6
- ارزش کالاها 7
- استعمار 7
- عرضه و تقاضا 7
- بهره افزوده 7
- شمه ای از زبانهای استعمار 8
- زمین و منابع طبیعی 8
- خاتمه 8
- واما مسأله کشاورزی در اسلام 9
اشاره
بهترین قانونها آن است که با طبیعت بشر، و سازمان آفرینش او سازگار باشد، و نیازمندیهای همه جانبه طبیعی و فطریش را برآورد، و الا.. نه قابل عمل است و نه میتواند آدمی را خوشبخت و سعادتمند سازد. این شعور فطری انسان همواره بایستی در مقام قانونگذاری مورد توجه قانونگذاران قرار گیرد، تا با تنظیم قوانین و برنامههائی متناسب با سرشت و فطرت آدمی، بتواند نیازمندیهای طبیعی او را رفع کرده، و سعادت فردی و اجتماعیش را تأمین نماید، و اینکه میبینیم در طول تاریخ بشر قوانین گوناگون پدید آمده، و بزودی از درجه اعتبار ساقط شده است به علت عدم انطباق آن قوانین با قوانین تکوین و سرشت آدمی بوده است، زیرا انسان موجودی است ناشناخته، و تاکنون أسرار خلقت عجیب خود را باز نیافته، و أز قوانین و مقررات طبیعت سررشتهای ندارد، از نظام دقیق جهان و نظم آن اطلاعی ندارد، آیا چگونه ممکن است چنین انسانی قانونگذار باشد؟!.
پیش گفتار
پیش گفتار
بهترین قانونها آن است که با طبیعت بشر، و سازمان آفرینش او سازگار باشد، و نیازمندیهای همه جانبه طبیعی و فطریش را برآورد، و الا.. نه قابل عمل است و نه میتواند آدمی را خوشبخت و سعادتمند سازد. این شعور فطری انسان همواره بایستی در مقام قانونگذاری مورد توجه قانونگذاران قرار گیرد، تا با تنظیم قوانین و برنامههائی متناسب با سرشت و فطرت آدمی، بتواند نیازمندیهای طبیعی او را رفع کرده، و سعادت فردی و اجتماعیش را تأمین نماید، و اینکه میبینیم در طول تاریخ بشر قوانین گوناگون پدید آمده، و بزودی از درجه اعتبار ساقط شده است به علت عدم انطباق آن قوانین با قوانین تکوین و سرشت آدمی بوده است، زیرا انسان موجودی است ناشناخته، و تاکنون أسرار خلقت عجیب خود را باز نیافته، و أز قوانین و مقررات طبیعت سررشتهای ندارد، از نظام دقیق جهان و نظم آن اطلاعی ندارد، آیا چگونه ممکن است چنین انسانی قانونگذار باشد؟!. قانونگذار باید کسی باشد که از همه رموز و ریزهکاریهای این نظم عظیم مطلع باشد، که او فقط (خدا) است، اگر انسان برای خود قانون وضع کرد.. به علت شناخت محدودش، آن قانون صد درصد کامل و بینقص نخواهد بود. (موریس مترلینگ) دانشمندی که انیشتن در بارهاش میگوید: ((شاید قرنها بگذرد و در کره خاک مانند مترلینگ بوجود نیاید)) در کتاب ستارگان مینویسد: ((عمر من از هشتاد سال گذشته، و عزرائیل در آستان در ایستاده، و من هنوز نظیر دوره45 سالگی نادان هستم، و هیچ چیز نفهمیده، از این جهان میروم، آوخ... که هشتاد سال عمر من تلف شد و هیچ چیز نفهمیدم، آوخ.. که اسرار جهان نخواست گوشهای از چهره خود را به من نشان بدهد، و من با سالخوردگی و نادانی از این جهان میروم و چیزی جز یک مشت نادانیها، و فرضهای میان تهی از من باقی نمیماند، و آنهم بعد از چند هفته و یا چند ماه دستخوش حوادث جهان گردیده.. از بین میرود، اکنون خود را بسی حقیر و بیچاره میبینم و بر سرنوشت سنگی که کنار راه افتاده تأسف میخورم زیرا او چون باقی میماند امیدوار است که به اسرار جهان راه پیدا کند، و من چون از بین میروم، امیدی به ادراک اسرار دنیا ندارم)) ( ستارگان نوشته موریس مترلینگ ص111) از نظر اسلام قانون گذار (خدا) است که برای کلیه شئون زندگی انسان قانون وضع کرده، و قانون الهی همیشه بر قوانین بشری تفوق داشته، چون خدا که آفریننده انسان و جهان است.. مصالح بندگان خود را بهتر از آنان میداند، و چون قانون خدا از روی حکمت و برای مصلحت انسان تشریع شده، همیشه قابل اجرا است، به خلاف انسان که هنوز نه خود و نه جهان را شناخته،((تمام انسانها مانند ذرات متناهی و محدودی هستند که بر یک ذره خاک نقش بسته، و آن ذره خاک در عالمهای نا متناهی غیر محدود پرت شده باشد)) (الانسان ذلک المجهول ص22 نوشته دکتر الکسیس کارلی). اسلام قبل از اینکه یک ایدئولوژی و دین باشد، یک مکتب انسان ساز است، و همیشه در مرحله اول به انسان اهمیت میدهد، بعد به مادیات، قرآن مجید میفرماید: ((ما پیامبران را با دلایل آشکار فرستادیم و با آنان کتاب و ترازوی عدالت را نازل نمودیم، تا مردم در سایه عدل و داد زندگی کنند)) (سوره حدید آیه25). اما.. از روزی که امت مسلمان عملا دست از قوانین اسلامی برداشته،و دنبال تجدد غربی رفتند، آنهم تجدد در مصرف نه تولید.. یعنی توانستند بهترین بازار مصرفی برای کالاهای شرق و غرب شوند، ولی از نظر تجدد تولیدی عقب افتادهتر شدند، پیوسته به عقب باز گشته و با تمدن و فرهنگ مصرفی و وارداتی راضی شدند. امروزه بهترین منابع ثروت از کشورهای اسلامی به شرق و غرب صادر، و بجای آن بهای اندکی عارضشان میشود که چند صباحی بتوانند لقمه نانی به دست آورند و به پیشبینی ناظران سیاسی و اقتصادی.. اگر روزی منابع طبیعی کشورهای اسلامی تمام شد به خاک سیاه خواهند نشست. اضافه بر استعمار اقتصادیای که به آن اشاره شد... استعمارگران توانستند فرهنگ پوسیده خود را به کشورهای اسلامی صادر نموده، تا امت مسلمان با دنبالهروی از آن بطور عملی اسلام را از یاد ببرند، و لذا مشاهده میکنیم که در حال حاضر یک جوان مسلمان نمیداند، اصولا اسلام نظام اقتصادی دارد یا خیر؟ چه اینکه از روز نخست جز فرهنگ وارداتی شرق و غرب چیزی نشنیده و حتی در دانشگاههای کشورهای اسلامی اقتصاد سرمایهداری و کمونیستی تدریس میشود، و از اقتصاد اسلامی خبری نیست. ((اسلام با گسترش آزادیها، جلوگیری از افزایش دستگاه و افراد حکومتی و باقرار دادن بیت المال.. توانست از نظر اقتصادی سطح مردم را بالا ببرد، و به همین جهت اقتصاد اسلامی بهترین انواع اقتصاد است.. نه مانند اقتصاد سرمایهداری که تقسیم ثروت در آن ظالمانه و ناموزون است، و نه مثل اقتصاد کمونیستی که حتی نیازمندیهای اولیه انسان را هم نمیتواند تأمین کند)) (هکذا الاسلام ـ نوشته آیتالله شیرازی ص80). اسلام مکتبی است کامل و پاسخگوی تمام نیازهای انسان و به همین جهت از نظر اقتصادی دارای سیستم اقتصادی مستقلی است که به هیچ مکتبی وابسته نیست و خطوط آن بوسیله قرآن و سنت بیان شده است. قبلا کتاب (نگاهی به مکتبهای اقتصادی) نوشته حضرت آیة الله العظمی سید محمد شیرازی را از زبان عربی به فارسی ترجمه نموده که در آن خطوط اصلی اقتصادهای جهانی مورد بررسی قرار گرفت، و کتاب حاضر (الاقتصاد للجمیع) کتابی است عمیق و علمی، و در عین حال سلیس و جالب و با سبک خیلی ساده و روان به رشته تحریر در آمده... امید است مورد رضای خاطر مبارک امام زمان حجة ابن الحسن (ارواحنا فداه) قرار گیرد. محمد باقر فالی
مقدمه مؤلف
مقدمه مؤلف
الحمد لله ربالعالمین.. والصلاة والسلام علی محمد و آله الطاهرین و لعنةالله علی أعدائهم الی یومالدین. (اقتصاد برای همه) کوشش مختصری برای شرح قسمتی از جنبههای اقتصادی که در جهان به آن مواجهیم، خواه در جهان غرب به پیشتازی آمریکا، با جهان شرق به سرکردگی شوروی و یا جهان سوم.. که سهمی از این و نصیبی از آن قسمتش شده، و با این کوشش میخواهیم نظری بر اقتصاد اسلامی و نظری بر اقتصاد توزیعی ـ که عدهای از روشنفکران به آن دعوت میکنند ـ بیفکنیم. این کتاب راهنمای سادهای است، برای این جنبه مهم از زنگی انسان، از خداوند متعال مسئلت داریم که آن را قرین رضای خویش نموده، و برای کسانی که خواهان راه مستقیماند تبصرهای قرار دهد و هوالموفق المستعان. محمد بن المهدی الحسینی الشیرازی