- مقدمه 1
- 1 توكل بر خدا 2
- 4 مؤسسهها و بنيادها 3
- 2 بهره گيري هر چه بيشتر از دانش 3
- 3 سرچشمه هاي سه گانه علوم 3
- 5 طلاب علوم ديني 4
- 6 معاشرت با مردم 4
- 7 معروف و منكر يا نيكيها و پليديها 5
- 8 همكاري در كارهاي خير 5
- 9 بالا بردن سطح فرهنگ 6
- 10 بالا بردن سطح صنعت و كشاورزي 6
- 13 توجه به مسئله اقتصاد و در آمد 7
- 12 ميهمانداري 7
- 11 وقار 7
- 14 شناسائي منطق روز 8
- 15 با دشمنان 8
- 17 نويسندگي 9
- 16 روش سخن 9
- 18 آداب و رسوم اسلامي 10
- 19 تأسيس صندوقهاي تعاوان 10
- 21_تاسيس حوزه هاي عليمه 11
- 20 فراهم نمودن مقدمات ازدواج جوانان 11
- 22 جلب اعتماد 12
- 23 مناسبتها و رويدادها 13
- 24 زيارت 13
- 25 اخلاق 14
- 26 سطح بهداشت 14
- 27 رسيدگي به خويشاوندان 14
- 28 برنامه ريزي 15
- 29 پخش كتاب 16
- 30 ايجاد روحيه اي توانا و نيرومند در مردم 17
- 31 حاشيه يا اطرافيان 17
- 32 انتقاد از خويشتن 18
- 33 كسب اطلاعات 18
- 34 ميانه روي در زندگي 18
- 35 تعاون و همكاري 19
- 37 آزردگي و خشم 20
- 36 هدايت و راهنمائي منحرفان 20
- 40 هنگام اختلافات بيهوده 21
- 39 تعمير قبور صلحا و نيكان 21
- 38 حقوق شرعي 21
- 41 شجاعت 22
- 42 زدودن منكرات 22
- 43 خدمات اسلامي 23
- 44 قانون 23
- 45 جهاد 24
- 46 مسلمانان جهان 25
- 47 حل مشكلات مردم 25
- 48 تكثير مبلغين و ائمة جماعت 25
- 49 آسان نمودن راههاي تبليغ 26
- 50 پسران و دختران 26
- 51 وسائل جديد 27
- 52 بدست آوردن نيرو 27
- 53 رسيدگي بموقوفات 28
- 54 آگاهي در كارها 29
- 56 تقسيم بندي اوقاف 30
- 55 توجه به زندگي رسول اكرم(صلي الله عليه و آله) 30
- 57 موضوعات جالب 31
- 58 توجه به آخرت 31
- 60 ريشه هاي اجتماع 32
- 59 گزارش فعاليتها به پيشگاه امام زمان(عج الله) 32
- 62 بهره گيري از فرصتهاي مناسب 33
- 61 درمورد مراكز حساس 33
- 64 برتري بنيادهاي اسلامي 34
- 63 بهترين روشها 34
- 65 يك دستگاه سازنده و كامل 35
- 67 نشاط و خروش 36
- 66 پاكيزگي و آلودگيها 36
- 68 محكم كاري 37
- 70 اقامة شعائر و مستحبات 38
- 69 رسيدگي به شهرها و دهات 38
- 72 نيروها 39
- 71 مشورت 39
- 73 دعا و صدقه و توجه 40
- 74 مجلس مبلغ دين 42
- 75 مراجع تقليد و مؤسسات اسلامي 43
- 77 حسن انتخاب 44
- 76 مكان و زمان عبادت 44
- 78 شعارها 45
- 79 احترام به همگان 45
- پي نوشتها 46
بسم الله الرحمن الرحيم
مقدمه
سپاس مر خداي را و درود بر محمد (صلي الله عليه و آله) و آل پاك او و نفرين بر دشمنان آنان باد.
از فضل و نعمت خداي بزرگ بر بشر است كه براي آنان پيامبراني راهنما فرستاد، و بر ايشان اماماني پيشوا گمارد، و ميانشان علما و دانشمنداني مصلح بر انگيخت تا آنان را بسوي حق و راه راست رهنما گردند، و نيكيهاي دنيا و خوشبختي آخرت را بر ايشان به ارمغان آورند. پيامبر و امام جانشين خدا در زمين ميباشند، همانطور كه خداي بزرگ در قرآن ميفرمايد: اي داود! ما تو را جانشين خود در زمين گمارديم و پيش از آفريدن آدم (عليه السلام) به فرشتگان خطاب مينمايد: من چنين اراده نموده ام كه در زمين جانشين بيافرينم.
و سپس پيامبر اسلام(صلي الله عليه و آله) و امامان پس از وي، علما را جانشينان خود قرار دادند، آنجا كه پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله) ميفرمايد. پروردگارا جانشينان مرا بيامرز. پرسنده اي سؤال ميكند. اي پيامبر جانشينان تو كسيتند؟ رسول اكرم (صلي الله عليه و آله) در پاسخ ميفرمايد. آنان كه پس از من ميآيند و حديث و سنت مرا براي ديگران بازگو ميكنند. و در حديث ديگري ازامام زمان (عجل الله فرجه) رسيده است كه هنگاميكه حوادث و پديده هائي براي شما رخ ميدهد و (حكم اسلامي آن را ميجوئيد)، به بازگو كنندگان احاديث ما رجوع نمائيد، زيرا آنان حجت من بر شما و من حجت خدا ميباشم و در روايت ديگر چنين آمده است؟ از فقها آنكس كه لگام نفس خود را باز داشته و دين خود را نگهداشته وبا هوسهاي خويش مخالفت ورزيده و فرمان مولا و سرور خود را فرمانبردار بوده باشد، بر عوام مردم است كه از او پيروي و تقليد نمايند.
در نتيجه … علما مركز مراجعات جهانيان و جانشينان ائمه اطهار (صلوات الله عليهم) ميباشند و با داشتن اين سمت مسئوليتهاي دين و دنيا بر گردن آنان افتاده است و وكلا و نمايندگان علما در شهرها و دهات كساني هستند كه از طرف آنان براي نشر تعاليم اسلام و بر پا داشتن احكام قرآن و راهنمائي مردم و نگهداري شهرها و رسيدگي به بندگان خدا و پيشبرد زندگي آنان گمارده ميشوند. و لذا بر علما و مراجع و نمايندگان ايشان واجب است رعايت مقام خود و خواسته هاي بيشمار آن را بنمايد و در انجام وظيفه اي كه بر عهدة آنان است، بي توقف كوشش نمايند و در راه آن از هيچ نيرو و نشاط و فعاليتي دريغ نكنند؛ زيرا اگر چنين نباشد كار مسلمانان به گمراهي و وضع مردم به تباهي خواهد كشيد.
و چونكه خداوند متعال با لطف بي پايان خود، نه به استحقاق من از او؛ بلكه چنانكه در دعاي كميل آمده است كه (چه بسا سپاس نيكوئي را كه من اهل آن نبوده ام منتشر نموده اي) ما را محل اطمينان مردم قرار داده و برخي از امور مسلمانان را در دستمان گذارده است. بسيار انديشيدم و دربارة مسائل بيشمار زندگي و اراده كارهاي شهرها و مردم با بسياري مشورت نمودم كه چگونه بر ما سزاوار است خداي متعال را براي سپاس اين نعمت بزرگي كه وي به كرم محض و لطف بي دريغش بر ما ارزاني داشته است شكر گزار باشيم؟ و چه سان بر ما لازم است كه بار اين مسئوليت بزرگ را تحمل كنيم و وظيفة خود را ادا نمائيم؟
و در نتيجة تفكر فراوان و مشورت بسيار، اين كتابچه (پيام به نمايندگان مذهبي) را نگاشتم، تا خود و نمايندگانم در پرتو اين اساسنامه در راهي كه در پيش داريم واقعبينانه تر سير كنيم، شايد خداي متعال كوشش ما را نيكو بپذيرد و ما را براي خدمت باسلام و مسلمين توفيق روز افزوني عنايت فرمايد.
و من درست نميدانم كه نقصها و كمبودهاي اين كتاب نسبت به آنچه ميبايستي بنگارم چه اندازه ميباشد؟ بلكه هرفم از اين جزوه آن بوده است كه روزنه اي بر بعضي از جنبه هائي كه پس از تفكر و مشورت بسيار دستگيرم شده است بگشايم و خواستة من از نمايندگانم كه خداوند عزت آنان را در دنيا و آخرت بيافزايد اين استكه بمواد اين كتاب بي دريغ عمل كنند و خواهش بيافزايد اين استكه بمواد اين كتاب بي دريغ عمل كنند و خواهش ديگرم اينست كه مرا بنقاط ضعف آن آگاه ساخته و سپس مرا به نقاط ضعف شخصي خودم كه ميانديشند لايق اين سمت نيست مطلع نموده تا شايد خداي بزرگ ما را براي تدارك كمبودها توفيق دهد و ضعف را به نيرو و نقص را به كمال مبدل سازد، و بر خاي توانا سخت و دشوار نيست.