- انوار حسيني() 1
- ويژگي هاي منحصربه فرد 2
- رهايي بخشي مردم از جهالت 2
- مسئوليت همگاني 5
- اهميت زبان در دستگاه سيدالشهدا عليه السلام 5
- تأثير كردار پيش از گفتار 5
- امر به معروف ونهي از منكر 6
- هدايت جهانيان به بركت امام حسين عليه السلام 7
- پرهيز از ياري ستمگران 7
- پادشاهان جائر 8
- عبرت آموزي از ستمگران 9
- توكل به خداي سبحان 10
- توكل وكوشش 11
- مهرورزي با دشمن 12
- پي نوشتها 13
لَقَدْ كانَ في قَصَصِهِم عِبرَةٌ لأوليِ الأَلْبابِ؛() به راستي در سرگذشت آنان براي خردمندان عبرتي است.
كسيكه يك نگاه تند او يكي از اطرافيانش را تا اين حد ميترساند، در نهايت او را با يك چشم دفن ميكنند(). به راستي كه انسان بايد از اين حكايات درس بياموزد وبداند كه خداي متعال ميخواهد فرجام آن ملك ظالم را به جهانيان نشان دهد تا براي آنان موجب عبرت شود.
توكل به خداي سبحان
حضرت سيد الشهدا عليه السلام در روز عاشورا فرمودند:
اللّهُمَّ أنتَ ثِقَتي في كُلِّ كَرْب؛()خدايا، تنها تكيه گاه من در هر پريشاني تويي.
لفظ «ثقه» معناي عميقي دارد؛ مثلاً ميگوييم زرارة بن اعين ومحمدبن مسلم ثقهاند، يا مطالب علمي شيخ انصاري(رحمه الله) مورد وثوق علماست. شايد بتوان كلام حضرت را با توجه به معناي عميق «ثقه» اين گونه معنا كرد: «خدايا تنها تكيه گاه ومايه خاطرجمعي وايمان واطمينانِ من تويي». كرب نيز معناي ظريفي دارد واز ميان واژگانِ مترادفِ بسياري كه معناي پريشاني واندوه ميدهد اين واژه انتخاب شده است. تقديم ضمير خداوند متعال در اين عبارت داراي بار معنايي ودلالت ويژهاي است وحصر واختصاص را ميرساند. شايد معناي حاصل شده چنين باشد: «خدايا، تنها تويي كه مرا در هر اندوهِ جان گداز وفروبستگيِ جان فرسا مايه آرامش واطميناني وباعث آسودگي خاطر پريشاني». انصافاً اين گونه چينش الفاظ وافاده اين معناي والا در كلام فصحاي عرب سابقه نداشته است.
اين، مطلبِ بسيار مهمي است كه انسان نسبت به خدا وثوق يابد. كسب اين فضيلت هر چند دشوار است با تصميم، تمرين وتعليم حاصل شدني است. اگر انسان به خدا اعتماد كرد، از نظر روحي تكامل مييابد وسعه روحي پيدامي كند. بسياري از ما وقتي كار خوبي انجام ميدهيم، نفسِ ما دوست دارد ديگران اين كار نيك ما را ببينند. اگر هم زيركي به خرج دهيم وبراي آن كه ديگران از كوچكيِ نفس ما آگاه نشوند، شيفتگي خود را نشان ندهيم ووانمود كنيم كه اعتناي چنداني به اين كار نداريم، در اندرون خود دوست داريم ديگران از اين كار نيك ما باخبر شوند ومي گوييم كاش فلاني بود ومي ديد! اگر انسان يكسره اعتمادش به خدا باشد، بزرگ جان وبلند نظر ميشود واز اين قبيل پوچيها رهائي مييابد.
امام حسين عليه السلام زماني اين سخن را فرمودند كه از نظر ظاهري برادران، فرزندان، ياران، مال وهمه چيز خود را از دست داده بودند واين هنگامي بود كه مجروح وخاك آلود وتشنه روي خاكِ تفتيده كربلا افتاده واز بدن مباركشان خون بسيار رفته بود وچشمانشان سو نداشت وتاب وتوان از دست داده بود. در اين لحظه، برادران وفرزندان وتمام ياران فداكارشان به خاك افتاده بودند وتنها اهل وعيال ايشان مانده بودند. در چنين هنگامه دشوار ووصف ناشدني است كه حضرت به خدا عرض ميكنند: «الّلهم أنت ثقتي في كلّ كرب». اگر اين نيروي عظيم روحي واين بزرگواري را به درياهاي بيكرانه وكوههاي سر به فلك كشيده توصيف كنيم، حق مطلب را چنان كه بايد وشايد ادا نكرده ايم. اين معجزه بزرگ خداست كه حضرت سيدالشهدا عليه السلام در چنين اوضاع واحوال جان فرسا وجان گداز با خدا اين گونه سخن بگويند.
چنان مينمايد كه اين سخن از دهان كسي بيرون آمده كه سالها در ميان انواع نعمتها متنعم بوده واز اصناف خيرات برخوردار. همين است كه برخي از راويان مستقيم حادثه كربلا درباره استواري قلب ايشان گفتهاند:
فَوَاللهِ ما رَأَيْتُ مَكْثوراً قَطْ قَدْ قُتِلَ وُلْدَهُ وَأَهْلُ بَيتِهِ وَصَحْبِهِ أَرْبَطُ جَأشاً مِنْهُ؛()به خدا سوگند، هيچ كس را نديدم اين گونه دشمنان گرد او را گرفته، فرزندان وكسان ويارانش راكشته باشند، اما چنين دلير وجسور وجگرآور باشد.