- انوار حسيني() 1
- رهايي بخشي مردم از جهالت 2
- ويژگي هاي منحصربه فرد 2
- اهميت زبان در دستگاه سيدالشهدا عليه السلام 5
- مسئوليت همگاني 5
- تأثير كردار پيش از گفتار 5
- امر به معروف ونهي از منكر 6
- پرهيز از ياري ستمگران 7
- هدايت جهانيان به بركت امام حسين عليه السلام 7
- پادشاهان جائر 8
- عبرت آموزي از ستمگران 9
- توكل به خداي سبحان 10
- توكل وكوشش 11
- مهرورزي با دشمن 12
- پي نوشتها 13
چنان كه گفتيم شايد مهمترين شيوه لبيك گويي به نداي ياري طلبي سيدالشهدا عليه السلام، هدايت مردمان از تاريكي وحيرت به سمت نور وهدايت است.
هدايت جهانيان به بركت امام حسين عليه السلام
ماجرايي مربوط به سي الي چهل سال پيش برايم نقل كردهاند كه شنيدني است. يكي از روحانيون كه براي سفر تبليغي به هند رفته بود، به روستايي ميرود كه پيشتر نام آن را شنيده بود ولي از وضعيت آن آگاهي دقيق نداشت. در آن روستا مجلس عزاداري سالار شهيدان در حسينيهاي كه آن را سياه پوش كرده بودند برپا بود. مردم روستا از اين كه آن مرد روحاني در ايام عزاي سيدالشهدا عليه السلام به روستاي آنان آمده تا براي شان سخنراني كند خشنود بودند. هنگام اذان كه شد، آن روحاني ديد در حسينيه اذان نگفتند. علت را كه جويا شد فهميد آنان نه با اذان آشنايي دارند ونه نماز ميخوانند واصلاً هنوز به دين اسلام در نيامدهاند وبر عقايدِ كفرآميزِ گذشته خودند. آن مرد روحاني در اولين مجلس سخنراني به آنان گفت: «اي مردم، امام حسين عليه السلام به ده شما آمده است، اما همين امام حسين عليه السلام جدّي بزرگوار وپدري ارجمند ومادري گرامي وپاك دارد كه فوق العاده مورد علاقه واحترام وارادت امام حسين عليه السلام هستند ولي هنوز به ده شما تشريف نياوردهاند. خوب است حال كه امام حسين عليه السلام به ده شما تشريف آوردهاند، ديگر عزيزان ايشان هم تشريف بياورند». آن مرد روحاني گفت: تمام اصول وفروع دين را از ابتدا به آنان گفتم وچنان كه نقل ميكرد همه يا برخي از آنان مسلمان شدند.
در حقيقت دلهاي اين افراد صفحات سفيدي بود كه در آن هيچ چيز نوشته نشده بود وپس از ملاقات با نور اسلام، بيدرنگ پذيرفتند. باور كنيم دنيا ومردم دنيا با همه تيرگيها وسياهيها هنوز مانند صفحههاي سفيد نانوشتهاي است كه اگر در برابر پرتو تابناك سيدالشهدا عليه السلام قرار گيرد بيدرنگ پذيراي آن است. اگر ما از زير بار مسئوليت همگاني هدايت بخشي وامر به معروف شانه خالي نكنيم ورسم وراه سيد الشهدا عليه السلام را چنان كه بايد وشايد به جهانيان معرفي كنيم همگي آن را ميپذيرند وبدان دل ميسپارند.
بايد ستمهاي بنيعباس وبنياميه را براي مردم بازگوييم وكساني چون معاويه، يزيد، متوكل، مأمون وهارون را كه به صرف اتهامي واهي افراد را به كام مرگ ميسپردند به دنيا بشناسانيم واز سوي ديگر براي آنان بازگوييم كه امام حسين عليه السلام دشمني را كه به اشارتي ميتواند از پا درآورد، نميكشد، بلكه او واسبانش را از آب گوارا سيراب ميكند. اگر بتوانيم وظيفه خود را در باب شناساندن اهل بيت عليهم السلام به جهانيان به خوبي انجام دهيم، بيشك آنان شيفته ودلباخته آن بزرگواران شده وهدايت خواهند شد.
پرهيز از ياري ستمگران
نكتهاي كه بايد دائماً بدان توجه داشت دوري از گناه است.
دوري از گناه هميشه ضرورت دارد امّا اين ضرورت در ماه محرم وبراي عزاداران امام حسين عليه السلام بيشتر است. بايد از هر گناه هر چند كوچك به نظر آيد دوري جست وصد البته لازم است پيش از آن، محرمات وگناهها را شناخت، زيرا كسيكه مرز حلال وحرام را نميشناسد وبه اندازه لازم در اين زمينه معرفت حاصل نكرده است نميتواند خود را از افتادن در چاه معصيت نگاه دارد. بدين منظور لازم است انسان محرمات نامشهور را نيز بياموزد واز آنها دوري كند. براي مثال كمك به ستمگران به هر شكل، از جمله حرامهايي است كه كمتر شناخته شده است.
صفوان جمّال، از اصحاب امام صادق عليه السلام وحضرت موسي بن جعفر عليه السلام بود واز آن رو كه شغل شترباني داشت، جمّال «شتربان» خوانده ميشد واز راه كرايه دادن شترهايش به مسافران، روزگار ميگذراند. حضرت موسي بن جعفر عليه السلام روزي به او فرمودند:
كُلُّ شَيْء مِنْكَ حَسَنٌ جَميلٌ إلاّ إكْراؤُكَ جِمالَكَ مِنْ هذا الرَّجُلِ؛() همه چيز تو خوب است جز آن كه شترهايت را به اين مرد (هارون) كرايه ميدهي.