- بسم الله الرحمن الرحيم 1
- اهداء ترجمه 1
- مقدمة مؤلف 2
- انسان 3
- صلح در پرتو اسلام 9
- جنگ احد 19
- جنگ بدر 19
- جنگ بني مصطلق 20
- جنگ احزاب 20
- كوچ بني نضير 20
- جنگ بني قريضه 20
- صلح حديبيه 21
- جنگ موته و تبوك 21
- جنگ خيبر 21
- جنگ هوازن 21
- فتح مكه 21
- قضاوت در پرتو اسلام 22
- دين و دنيادر پرتو اسلام 33
- نيروها در پرتو اسلام 45
- حيوان و نبات در پرتو اسلام 51
- ازدواج در پرتو اسلام 60
- خانواده در پرتو اسلام 67
- نزديكان در پرتو اسلام 72
- معاملات در پرتو اسلام 79
- متعه در پرتو اسلام 86
- عظمت اسلام 87
- پيشنهاد راسل 87
- حكمت تشريع متعه 89
- محدوديت متعه 90
- احداث بدعت 91
- هدم بدعت و احياء سنت 92
- ثروت در پرتو اسلام 93
- توليد ثروت 94
- 2 كراهت ترك تجارت 96
- 1 استحباب شغل تجارت و انتخاب آن 96
- 4 مستحب است انسان با دست خود كار كند 97
- 3 استحباب گردآوري ثروت، و بي نيازي 97
- 6 استحباب كوشش براي دنيا و آخرت به يك اندازه 98
- 5 استحباب خريد خانه و كشتزار و … 98
- 9 زمين از آن كسي است كه آن را آباد سازد 99
- 10 استحباب مضاربه 99
- 8 استحباب آباداني 99
- 7 استحباب كشاورزي 99
- متون عربي روايات كتاب 108
- كراهة ترك التجارة 128
- استحباب جمع المال و طلب الغني 129
- استحباب طلب الدنيا علي حد طلب الاخرة 130
- استحباب الزارعة 130
- استحباب العمارة 131
- استحباب المضاربة 131
- پي نوشت ها 132
پس از آن پيامبر روميان را براي پذيرفتن اسلام دعوت نمود، آنان نسبت به حضرت اهانت كردند، و فرستادگان او را از روي ستم و بيدادگري كشتند، البته در نظر مردم روشن است كه جز سركشان و بيدادگران كسي فرستادة ديگري را نميكشد، پس از آن روميان و همراهانش خود را براي جنگيدن با پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) آماده ساختند، پيامبر نيز خود را براي دفاع و درهم كوبيدن حملات آنان آماده كرد، و در اين ميدان نيز سرانجام پيروز گرديد.
اين بود چند نمونه از جنگهاي پيامبر كه بيش از هشتاد جنگ بوده است، و همة اين جنگها جنبة دفاعي داشته، و پيامبر هميشه طرفدار صلح و دادگري بوده است، تا آنجا كه ميتوان گفت: روي هم رفته كشته هاي طرفين در تمام اين جنگها به هزار و چهارصد (1400) نفر نرسيد.
آيا هيچ ميدانيد كه تمام اين كشتهها باندازة يك كشتار وحشيانه در يك جنگ از زمان جاهليت هم نبوده است؟ انگيزة جنگهاي جاهليت چه بود؟ بيشتر بخاطر كارهاي بسيار جزئي و مطالب ساده اي بر پا ميشد، چنانچه بتاريخ جاهليت رجوع كنيد معلوم خواهد شد!
اين بود جهادهاي صدر اسلام، آيا شما در اين جنگهاي اسلام چيزي را كه برخلاف صلح و امنيت باشد ديديد؟ يا اينكه اعتراف خواهيد كرد كه تمام اين جنگها براي برقراري صلح و امنيت اسلامي در ميان توده هاي وحشي عرب جاهليت بوده است؟
اسلام بدين ترتيب از صلح جانبداري ميكند، امروزه هم اگر اسلام زمام عالم را در دست بگيرد، جهان بصورت ديگري درخواهد آمد، و صلح بمعناي واقعي خود (نه صلح استاليني و هيتلري) جلوه خواهد كرد، جهان راه نجاتي جز در پرتو صلح حقيقي ندارد، و اين گونه صلح نيز جز در پرتو اسلام يافت نخواهد شد …
قضاوت در پرتو اسلام
قضاوت
قضاوت در پرتو اسلام از روي حقيقت و عدالت، بطرز ساده اي انجام ميگيرد، بطوريكه تاريخ در اين جهت براي آن مانندي ياد ندارد، قوانين امروزي، با اين همه وسعت كه دارد (بقول خودشان!) باندازة ده يك مزاياي اسلام را هم در بر ندارد …
كار قضاوت كاري بس سنگين و پر خطر است، زيرا بارها ديده ايم در دادگاههاي نسبتا خوب كه اعضاء آن از افراد پسنديده اي تشكيل يافته، بازهم بسياري از حقوق پايمال ميشود، چه برسد بآنجا كه قانون خود ستمگرانه و مجري آن نيز ستم پيشه باشد.
روي همين اصل است كه اسلام پافشاري بسياري در سادگي دادگاه و عدالت قاضي نموده است.