- تقدیم به 1
- پیشگفتار 2
- مختصری از زندگی نامه مؤلّف کتاب 4
- تالیفات چاپ شده از مؤلّف. 7
- کتاب های آماده چاپ و در دست تألیف 10
- مجلس 1 توحید 12
- مجلس 2 وسعت رحمت خدا 19
- مجلس 3 هیچ چیز بر خدا پنهان و پوشیده نیست 27
- مجلس 4 می بخشم و از کسی ترس ندارم 39
- مجلس 5 یاموسی در چهارمورد به وصیّت من عمل کن! 52
- مجلس 6 خلقت شیطان و چند پرسش درباره او 62
- مجلس 7 توکل برخدا 75
- مجلس 8 غریقان نور اعظم خدا 95
- مجلس 9 بازجوئی از چهار چیز 109
- مجلس 10 چهار چیز پنهان در چهارچیز 125
- مجلس 11 بد گمانی و تجسس و غیبت ممنوع 136
- مجلس 12 لغو امتیازات طبقاتی 149
- مجلس 13 پنهان بودن علم چند چیز! 159
- مجلس 14 خرید و فروش خدا با مؤمنین 170
- مجلس 15 شکر مایه فزونی نعمت و کفر موجب فنا است 181
- مجلس 16 لشکریان مرئی ونامرئی خدا 196
- مجلس 17 آداب خوردنی ها و منافع سرشار و زوجیت گیاهان! 212
- مجلس 18 سند امضا شده بهشت 228
- مجلس 19 استقامت ورزان در دین 243
- مجلس 20 آرامش دلها با یادخدا 252
- مجلس 21 نور خدا خاموش نمی شود 261
- مجلس 22 ضرورت نبوت و امامت 271
- مجلس 23 تلاوت کودک چهار روزه، تمام کتاب های آسمانی را 287
- مجلس 24 انتخاب جانشین نقطه پایان رسالت 296
- مجلس 25 «مطالبی در باره مولا علیه السلام» 315
- مجلس 26 مولا علیه السلام در جنگ احزاب (خندق) 326
- مجلس 27 دوستی با علی علیه السلام و نمونه هائی از آن 343
- مجلس 28 معامله کنندگان باخدا 357
- مجلس 29 چرا با آنها نجنگید؟ 369
- مجلس 30 جریاناتی اعجازآمیز از امام رضا علیه السلام 383
- مجلس 31 مطالبی در باره انتظار 392
- مجلس 32 سکّان داران کشتی نجات 405
- مجلس 33 (مهربانتر از پدر و مادر) 419
- مجلس 34 دانش مهدی علیه السلام 432
- مجلس 35 معاد یا پایان راه 447
- مجلس 36 از مرگ فراری نیست 462
- مجلس 37 مکافات عمل و تجسم آن در قیامت 472
- مجلس 38 خواندن نامه اعمال و تأسف بر آن درقیامت 481
- مجلس 39 مسابقه ایمانی 493
- مجلس 40 مسابقه بابیان دیگر 505
- مجلس 41 ایمنان از عذاب خدا 522
- مجلس 42 مقام شهداء 530
- مجلس 43 علم و ارزش دانش و دانائی 546
- مجلس 44 فوق کلّ ذی علم علیم 563
عریان نماند ولی آن را هم بردند مولای متقیان علیه السلام زره پر قیمت عمرو را نبرد که بدنش در دید مردم لخت و عریان نماند اما پست فطرتان کوفه پیراهن کهنه را هم از بدن جگر گوشه زهراء و پاره تن رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم کندند و بردند!!!.
بدین جهت بود که خواهر بالای سر برادر، گریه کنان می گفت: برادر آن پیرهن چه شد؟! این ارذل ها آن را هم از بدنت کندند!.
در میان عرب رسم بر این بود پس از پایان جنگ، اسیرانی را که گرفته بودند اگر از خانواده محترم و با شخصیت بود، به کمرش شال یا کمربند ابریشم می بستند که از هرجا عبور کردند، مردم بفهمند این اسیر از خانواده یا قبیله بزرگوار است که اورا اذیت نکنند اما اگر از قبیله پست و خانواده گمنام بود، ریسمان قرمز به بازوانش می بستند که در مسیر راه هرچه بتوانند اذیتش کنند.
علیا مخدره زینب علیها السلام انتظار داشت که لا اقل به کمر اسیران آل اللّه کمر بند ابریشم ببندند که در راه مورد آزار و اذیت قرار نگیرند ولی بمیرم الهی وقتی دید ریسمان سرخ به بازوان آنها می بندند دیگر تاب نیاورد و گریه سر داد که خدایا با این رفتار در مسیر شهرها و روستاها، با اینها چه رفتار و برخوردهائی خواهد شد.
ألالعنه اللّه علی القوم الظالمین.
مجلس 27 دوستی با علی علیه السلام و نمونه هائی از آن
دوست داشتن علی علیه السلام و اولاد او از سفارشات اکید و مکرر خدا و رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم است.
در قرآن کریم می فرماید: إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاهَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاهَ وَ هُمْ راکِعُونَ (55) وَ مَنْ یَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا فَإِنَ