نور هدایت : در نقد کتاب آن گاه که صحابه را شناختم صفحه 148

صفحه 148

دستوری به آنها نداده ام و آن دو چون خشم حضرت را دیدند رفتند. . .» . (1)

می بینیم شرایط چنان ناهنجار بوده است که حضرت صادق (ع) حتی دستور معرفی خود را نداده است.

پیمان رازداری

شاهد دیگر جریان شک و حیرت «هشام بن سالم» و «محمد بن نعمان» بعد از رحلت حضرت صادق (ع) است. هشام می گوید:

در کوچه بودیم که ناگهان مردی که او را نمی شناختم به من اشاره کرد. ترسیدم از جاسوس های منصور باشد؛ زیرا او در مدینه جاسوس هایی گماشته بود که ببینند مردم بعد از امام صادق (ع) چه کسی را می پذیرند، تا او را گردن بزنند. ترسیدم این مرد از آنها باشد. به اَحول (محمد بن نعمان) گفتم: «از من دور شو که من بر خود و بر تو بیمناکم. این مرد با من کار دارد. از من دور شو تا هلاک نشوی» . وی از من فاصله زیادی گرفت و من دنبال آن مرد رفتم و فکر می کردم که نمی توانم از دست او رها شوم و تن به مرگ داده بودم تا مرا به در خانه موسی بن جعفر (ع) راهنمایی کرد و رفت. خادم خانه گفت: «رحمت خدا بر تو! داخل شو» . وارد شدم و حضرت موسی بن جعفر (ع) را دیدم. حضرت بدون آنکه سؤالی کرده باشم، فرمود: «به سوی من، به سوی من، نه مرجئه، نه قدریه، نه معتزله، نه خوارج و نه زیدیه. . .» در ادامه با آنکه امام (ع) با آن جمله، خود را به اشاره معرفی

کرده بود، هشام پرسید: «بعد از امام صادق (ع) امام کیست؟» فرمود:


1- الارشاد، مفید، ج ٢، ص ١٨٧.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه