نور هدایت : در نقد کتاب آن گاه که صحابه را شناختم صفحه 274

ای عایشه! روشی که تو انتخاب کرده ای، آن چنان مخالف شئون انسانی و زننده است که اگر من به جای تو بودم و به من دستور داده می شد به بهشت بروم، حیا می کردم که در آنجا با رسول خدا (ص) ملاقات کنم. تو نیز شرم و حیا را از دست مده. . . .

و بنا به نقل برخی مورخان، ام سلمه این جمله را نیز در پایان اضافه کرد: «ای عایشه! اگر آنچه دراین باره از رسول خدا شنیدم برای تو بازگو کنم، مانند مار گزیده از ناراحتی به خود می پیچی و فریادت بلند می گردد!» . (1)

عایشه ام المؤمنین و ام حبیبه ام المؤمنین

شدیدتر از آن، جریان «ام حبیبه» خواهر معاویه با عایشه است. وقتی که امّ المؤمنین عایشه از قتل برادرش محمد باخبر شد، به شدت گریست و معاویه و عمرو بن عاص را که عاملان این قتل بودند، در نماز نفرین می کرد. وقتی خبر قتل محمد و آتش زدن او، به ام حبیبه خواهر معاویه رسید، او گوسفندی را کباب کرد و نزد عایشه فرستاد و از این طریق کینه خود را از محمد بن ابی بکر برادر عایشه که متهم به قتل عثمان بود ابراز کرد. عایشه گفت: «خدا بکشد آن دختر زن بدکاره را، به خدا سوگند من هرگز گوشت بریان نمی خورم. . .» . (2)