تاریخ اسلام از وفات پیامبر اکرم (ص) تا سقوط بنی امیه صفحه 92

صفحه 92

روانۀ مدینه کرد. آن گاه به مسجد جامع بصره رفت و طی سخنانی، مردم این شهر را سرزنش کرد. همچنین ادارۀ آن را به عبدالله بن عبّاس سپرد و خود، رهسپار کوفه شد. (1)

ب) نبرد صفّین

وقتی علی (ع) به خلافت رسید، نامه های متعدّدی به معاویه نوشت و از او خواست تا همراه بزرگان شام به مدینه عزیمت کند؛ ولی معاویه به هیچ کدام از آنها پاسخ نداد. سرانجام او پس از سه ماه، جوابیّه ای فرستاد که موجب خشم امام شد و ایشان را بر آن داشت تا برای برخورد با وی، روش دیگری اتّخاذ کند؛ به همین دلیل، سپاهی فراهم آورد و پس از تعیین فرماندار مدینه، رهسپار شام شد. در این هنگام، نامه ای از برادرش عقیل دریافت کرد که نوشته بود طلحه و زبیر به سوی بصره در حرکتند. آن حضرت نیز سپاه خود را به سمت این شهر حرکت داد و آنان را برای جنگ با ناکثان و بیعت شکنان به کار گرفت؛ امّا پس از آن که از ماجرای جمل فراغت یافت، در رجب سال 36 ق به کوفه عزیمت کرد و از مردم خواست تا خود را برای نبرد با شامیان آماده سازند. (2)

همچنین بار دیگر نامه ای به معاویه نوشت و ضمن تحلیل مشروعیّت خلافت خود و لزوم بیعت همگان با ایشان، او را تهدید کرد که چنانچه به سرکشی خود ادامه دهد، با وی خواهد جنگید؛ امّا معاویه پس از دریافت نامه، ابتدا با سران بنی امیّه و نیز عمروبن عاص مکاتبه کرده و آنان را به یاری طلبید. آن گاه در جمع شامیان مدّعی شد که وی از سوی عمر و عثمان به حکمرانی شام منصوب شده و متولّی خون عثمان است. سپس به جریربن عبدالله - حامل نامۀ امام - گفت که اگر علی (ع) منطقۀ شام و مصر را به او وانهد و برای بعد از خود جانشینی تعیین نکند با وی بیعت خواهد کرد. (3)


1- الجمل، ص 21٧؛ الاخبارالطوال، دینوری، ص 151؛ البدایه و النّهایه، ابن کثیر، ج ٧، ص 2٧4؛ انساب الاشراف، ج1، صص 3٠٩ - 315.
2- الامامه و السّیاسه، ج 1، ص 53؛ الکامل فی التّاریخ، ج 3، ص 2٠1؛ تاریخ الامامه والملوک، ج 3، ص 465.
3- وقعه صفّین، منقری، ص 2٩؛ شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 3، ص ٨4؛ الامامهوالسیاسه، ج 1، ص ٨5.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه