کتاب راهنما ویژه تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی صفحه 44

صفحه 44

خدمت امام سجاد علیه السلام به هم سفرانش

خدمت امام سجاد علیه السلام به هم سفرانش

قافله ای از مسلمانان که آهنگ مکه داشت، وقتی به مدینه رسید، چند روز توقف و استراحت کرد و بعد از مدینه، به قصد مکه راه افتاد. در بین راه مکه و مدینه، در یکی از منازل، اهل قافله به مردی برخوردند که با آنها آشنا بود. آن مرد ضمن صحبت با ایشان، متوجه شخصی در میان آنها شد که سیمای صالحان را داشت و با چابکی و نشاط، مشغول خدمت و رسیدگی به کارها و برآوردن حوایج اهل قافله بود. آن مرد در همان لحظه اول، او را شناخت و با کمال تعجب از اهل قافله پرسید: «این شخصی را که مشغول خدمت و انجام کارهای شماست، می شناسید؟» گفتند: «نه، او را نمی شناسیم، این مرد در مدینه به قافله ما ملحق شد و مردی صالح و پرهیزکار است. ما از او تقاضا نکرده ایم که برای ما کاری انجام دهد، خودش مایل است که در کارهای قافله شرکت کند و به اهل قافله کمک دهد.» مرد گفت: «معلوم است که نمی شناسید؛ اگر او را می شناختید، این طور گستاخ نبودید و هرگز حاضر نمی شدید او مانند یک خادم به کارهای شما رسیدگی کند.» پرسیدند: «مگر این شخص کیست؟» گفت: «این شخص علی بن الحسین، زین العابدین است.» جمعیت، آشفته برخاستند تا برای معذرت خواهی، دست و پای امام را ببوسند. آنها به عنوان گله گفتند: «این چه کاری بود که با ما کردید؟ ممکن بود خدای ناخواسته، ما جسارتی به شما می کردیم و مرتکب گناهی بزرگ می شدیم.» امام فرمود: «من عمداً شما را برای هم سفری انتخاب کردم که مرا نمی شناختید؛ زیرا گاهی با کسانی که مرا می شناسند، مسافرت می کنم و آنها به من عطوفت و مهربانی می کنند و نمی گذارند که من عهده دار کار و خدمتی بشوم. ازاین رو، مایلم همسفرانی انتخاب کنم که مرا نمی شناسند و از معرفی خودم هم خودداری می کنم، تا بتوانم برایشان کاری انجام دهم».(1)


1- داستان راستان، صص 36 و 37.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه