پایان نامه کارشناسی ارشد رشته علوم سیاسی: مهدویت و آینده سیاست (دولت) از دیدگاه شیعه صفحه 232

صفحه 232

مقدمه یک. پیوند اخلاق و سیاست (دولت)

در فصل پیشین، پیوند میان سیاست و دولت مورد پژوهش قرار گرفت و بر ارتباط ناگسستنی آن دو و جایگاه اساسی دولت در سیاست تأکید شد. در این گفتار، ابتدا ارتباط اخلاق و سیاست مورد بررسی قرار می گیرد و از این طریق، جایگاه والای اخلاق در سیاست (و دولت) آشکار می شود.

اخلاق در اسلام عبارت است از مجموعه ملکات نفسانی و صفات و خصایص روحی که انسان را به سمت تعالی و سعادت هدایت می کند. سیاست نیز غالباً به شکل توصیفی برای اشاره به هر جنبه ای از امور حکومتی و زندگی سیاسی در کلّ و نیز علم و هنر حکومت کردن به کار می رود.

تأکید بر ارتباط و پیوند اخلاق و سیاست، پیشینه ای دیرین در فراخنای زندگی بشری دارد. سقراط حکیم معتقد بود: دانش سیاسی باید مقدّم بر هر چیز، مردم را با وظایف اخلاقی خود آشنا سازد. افلاطون سیاست را جزئی از اخلاقیات می دانست. از نظر ارسطو که علم سیاست را ارباب علوم می دانست هدف دولت، عملی کردن «زندگی خوب» است. ارسطو اخلاق را به عنوان مدخلی بر سیاست می شناسد و غایت آن را خیر انسان تلقی می کند.

در سراسر سده های میانه در اروپا، دین و الهیات بر مطالعه سیاست مسلّط بود. پس از این دوره، متفکّران مکتب ایده آلیستی نظریه سیاسی جدید مانند روسو، کانت و هگل دولت را نهادی اخلاقی می دانستند که از رشد اخلاقی انسان ها جدایی ناپذیر است. در جهان اسلام نیز، ابو نصر فارابی، اخلاق و سیاست را یکسان و جزء حکمت عملیه یا فلسفه عملی می دانست. اغلب فیلسوفان جهان اسلام نیز اخلاق و سیاست را جدایی ناپذیر می دانستند.(1)

سیاست و اخلاق، دو عنصر ضروری و جدایی ناپذیر زندگی جمعی است و اخلاق اگر چه یک امر فردی است؛ ولی وقتی رفتار فرد در گروه های سازمان یافته سیاسی اجتماعی مطرح


1- ر.ک: عبدالرحمان عالم، بنیادهای علم سیاست، ص 74؛ علی اصغر کاظمی، هفت ستون سیاست، (تهران: دفتر نشر و فرهنگ اسلامی، 1379)، ص 292.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه