چشم در چشم سکوت صفحه 61

صفحه 61

بر سواحل بغض های منتشر

بر سواحل بغض های منتشر

امشب، غمگین ترین ترانه تنهایی را در نای قناری ترین پرنده آواز می جویم؛ از گلوی زخمیِ احساس.

آسمان، بر خیمه نگاهم بال می گسترد و سایه های تودرتو، افق در افق ایستاده اند؛ سایه های سیاه.

کودک احساسم، بر مدار مدوّر بهتی عظیم می چرخد و سرگیجه التهاب، در سری نیست که نیست.

امشب، عَلَم های لرزانِ نوحه گر، بر سواحل ارغوانی بغض های منتشر چرخ می خورند و دسته های سوگوار اشک، بر مزار هفتاد و دو ستاره روشن، خاموش می شوند.

بیا با هم بگرییم؛ التهاب خنجرها و حنجرها را، هروله دست های از پا ننشسته را و دریغ نیزه های در دل نشسته را.

لب های تَرَک خورده احساس زمین، آبخوان جرعه ای آسمانی است و «محرّم»، چشمه سار همیشه جوشان عاطفه وعشق، بر عطشناکی دل های عاشقان خاک.

آه، چه قدر هوای گریه مراست و التهاب سوختنی بی صدا!

ای شمع های شعله ور! اشک آجین کدامین نگاه به نیزه نشسته اید و کدامین دلِ سوخته؟ اخگرهای کدامین خیمه بارورتان کرد و به دامان کدامین شب آویختید؛ آن گاه که دل و جان «سجّاد علیه السلام» را به تبی عظیم شعله ور کردند؟!

«زینب علیهاالسلام» کجا گریبان چاک زد و بر سر زنان دوید؟! و«اکبر علیه السلام» ثقل

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه