- دیباچه 1
- پیش گفتار 3
- رنگین کمان ستاره و سرود 4
- افق های آبی خیال 7
- خاک ز عطر قدمت مست شد 9
- چشم در چشم سکوت 11
- فرصتی برای گریستن 16
- بوی گل یاس 19
- در معبر غدیر 31
- ارّابه شکسته واژه ها 36
- سپهدار لشکر عشق 40
- پنجره ای برای تنفّس 47
- در اندیشه اتّفاقی سپید 55
- بر سواحل بغض های منتشر 61
- مسیح علیه السلام، مبشر مسیا صلی الله علیه و آله وسلم 78
- ای ماه خوب خدا، رمضان! 94
- شب های بی ستاره 96
- باده ای از خمّ غدیر 99
- زندانیِ بزرگ بصره و بغداد 103
- فصلی از نِی و ناله 106
- حقیقتی به گونه رؤیا 109
شب های بی ستاره
پا به پای غربت مولا علی علیه السلام
یا علی علیه السلام ! خدا چه قدر دامن مهربانی اش را برای تو وسعت داد و چه آغوش گرمی بر حیات سپید و شهادت سرخت گشود.
ای بهانه خلقت آدم علیه السلام !
حوّایی ترین سیب آرزو!
بهشت دمیده در گوشه دل فاطمه علیهاالسلام !
ستاره برآمده از دل یلدایی ترین شب های بی چراغ!
تو آمدی تا زمینِ سبکْ سیْر، وزنِ بودن خود را در گام های غرور تو احساس کند و آسمانِ بلند جز بر مدار دلتنگی های بزرگت نگردد.
تو آمدی تا عالم و آدم تمام بصیرت خود را خرج کشف زوایای پنهان سیرت شگرف تو سازد.
تو آمدی تا بشر، حیات والای خود را در قمار عقل و عشق، علم و جهل و کفر و ایمان درنبازد.
یاد دادی به مردمان زمین
که همه خوب و مهربان باشند
مثل آیینه، صاف و بی کینه
مثل باران آسمان باشند