فمینیسم صفحه 48

صفحه 48

1- همان.

2- همان.

3- همان.

4- نک: تفصیل وسائل الشیعه، ج29، ابواب القصاص فی النفس، باب 33، صص 80 _ 87 .

1. فمینیست های رادیکال

اینان معتقدند که شریعت پاسخ گوی تمام سؤال های جامعه زنان نیست و باید برخی از نیازها و پرسش های آنان از طریق دیگری پاسخ داده شود. این گروه معتقدند قانون گذاری تحت نظام مردسالاری بنا شده است و برای رفع مظلومیت زنان، چاره ای جز تغییر قوانین مربوط به زنان وجود ندارد. در عمل نیز خواهان افزایش مهارت و فنون زنان برای استقلال کامل و خود اتکایی و عدم وابستگی به مردانند.

دیدگاه های این دسته به تدریج جنبه سیاسی یافته به طوری که محدودیت های اجتماعی را ناشی از ساختار حکومتی می دانند. شیرین عبادی در این باره می گوید:

به نظر من مهم ترین مسئله زنان ما در کشور، تفکر مردسالارانه حاکم بر نظام حقوقی است و همه می دانیم که قانون، زبان گویای حکومت هاست. قوانین ما به شدت ضد زن هستند. حتی تا آنجایی که حق حیات که مهم ترین منشأ حقوق انسان است در مورد زن و مرد یکسان نیست. (1)

2. فمینیست های میانه رو

این عده خواستار حضور زنان در عرصه های مختلف ورزشی، مدیریتی، ایجاد فرصت های شغلی و تحصیلی برابر، عدم تبعیض در ارتقای شغلی بین مرد و زن، حضور زنان در پست های عالی دولتی، تعریف مجدد از حجاب سنتی و اسلامی و کسب مهارت های اجتماعی اند و برای تحقق ایده خود به همایش های مختلفی مانند «زن و برنامه ریزی توسعه» و شرکت در کنفرانس های داخلی و خارجی پای می فشارند.

3. فمینیست های محافظه کار

این گروه دیدگاه هایی تقریبا مشابه میانه روها دارند؛ ولی در خط مشی و روش ها با یکدیگر متفاوتند. به همین جهت، نتوانسته اند تشکیلات مشترکی با میانه روها ایجاد کنند.

این دسته خواستار تعدیل برخی قوانین و تصویب قوانین معتدل تر درباره زنان هستند. بیشتر فعالیت آنها در رابطه با حقوق زن در خانواده و حمایت های قانونی از زن در برابر شوهر، ایجاد تغییراتی در قوانین مربوط به طلاق، مهر، اجرت المثل و نیز قوانین مربوط به زنان کارمند است و البته به نقش های سنتی زن در جامعه نیز تاکید می ورزند.

رد پای این دیدگاه ها به شدت در رسانه های جمعی، به ویژه در آثار ادبیات معاصر، مانند زنان بدون مردان، طوبا و معنای شب، خواب زمستانی، خاطره های پراکنده و نیز برخی از مطبوعات داخلی به شکلی نامتعارف و ضد هنجارهای اجتماعی در قالب شعارهای اجتماعی استقلال طلبانه، رواج بی بندوباری و آزادی مطلق و برتری طلبی زنانه، مخالفت با ازدواج و نفی نقش همسری و مادری و در نهایت تضعیف نهاد خانواده دیده می شود.

در رمان های نام برده، اغلب قهرمانان داستان را زنان تشکیل می دهند که این امر به تازگی در برنامه های مختلف رسانه های تصویری نیز جایی برای خود باز کرده است. در این آثار، مردان به عنوان ستمگران تاریخ حیات بشری، همواره زنان را در اسارت و بردگی خود دارند.

شهرنوش پارسی پور در رمان های زنان بدون مردان، طوبا و معنای شب اغلب شخصیت های محوری را به زنان و دختران داده است و در پس زمینه های آثارش به نظام مردسالاری ناشی از سنت های اجتماعی و مذهبی اعتراض می کند. نسخه رهایی وی برای زنان ایرانی، تقلید آنها از غرب است. این نویسنده در طوبا و معنای شب، در واقع، به بن بست رسیدن مذهب در پاسخ گویی به سؤال های انسان، به خصوص زنان را به تصویر می کشد و بیش از همه بر ضرورت استقلال زنان و آزادی از قیدهای مذهبی و سنت های اجتماعی تاکید می کند.

در داستان های خواب زمستانی و خاطره های پراکنده، نوشته گلی ترقی، شخصیت های مرد و زن، جداگانه مورد بررسی قرار می گیرند و شخصیت های مردان، ناتوان، غافل، ضعیف، احمق، پلید، سرخورده، ضدقهرمان و... معرفی می شوند و در مقابل، زنان، عاقل، اندیشمند و با احساسند که همواره در طول تاریخ تحت سلطه نظام مردسالاری بوده اند و به دلیل نظام حاکم بر جامعه، مردان با استفاده از خشونت بر زنان حکومت کرده اند.

مهشید امیرشاهی نیز در باران و تنهایی جلوه دیگری از فمینیسم را ارائه می دهد. در این رمان، زنی منتظر است تا شوهرش برگردد و او را از تنهایی نجات دهد؛ اما در پایان

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه