فمینیسم صفحه 52

صفحه 52

1- نیره توحیدی، فمینیسم اسلامی چالشی دموکراتیک یا چرخشی تئوکراتیک، ص106.

2- همان، ص 108.

3- _ سعید محسن زاده، شیوه استنباط در مکتب فقهی مدون، پیام هاجر، ش 335.

4- فمینیسم اسلامی و جنبش اسلامی ایران، ص 612.

5- هایده مغیثی، «فمینیسم پوپولیستی و فمینیسم اسلامی»، کنکاش، آمریکا، 1376، ص 57.

زنان می دانند. به نظر آنان، با تفسیر زن مدارانه از متون اسلامی، نمی توان روی ماهیت زن ستیز دین اسلام سرپوش گذاشت. (1)

بر این اساس، گروهی از فمینیست های اسلامی که جمعی از ایرانیان خارج از کشور و گروهی از زنان داخلی را تشکیل می دهند معتقد به جدایی حوزه دین از سیاستند و گروهی دیگر _ که بعضی از آنها سابقه انقلابی دارند و متدینند _ بر اساس گرایش های نواندیشانه دینی به دفاع از زنان می پردازند.

فمینیست های اسلامی، فمینیسم غربی را به صورت انتقادی مورد مطالعه قرار می دهند. انتقاد عمده فمینیست های مسلمان را می توان در تاکید بر خانواده، انتقاد از فردگرایی افراطی فمینیست های غربی و لزوم توجه به شرایط فرهنگی و منطقه ای زنان هر کشور و در نتیجه عدم امکان ارائه راهبردهای واحد برای تمام زنان، پی گیری کرد. در مورد اخیر، فمینیست های مسلمان بیش از آن که به تحولی در مفهوم فمینیسم دست زده باشند، به تحولاتی اساسی در روش ها و برخی راهبردها چشم دوخته اند. به گفته برخی از فمینیست های مسلمان، باید با استفاده از تجربه های گذشته، سعی در تلفیق و تطبیق خلاّق و نقادانه تئوری ها بر واقعیت های جامعه داشته باشیم.

ناگفته نماند که برخی، فمینیسم اسلامی را به «روش ها و رفتارهایی در زمینه مساوات و عدالت جنسی در قالب ارزش های اسلامی» تفسیر کرده اند. (2)بر این اساس، فمینیسم اسلامی می کوشد تا در چارچوب آموزه های دینی به دفاع از حقوق زنان و ارزش های مورد نظر دست یابد. بسیاری از فمینیست های اسلامی نیز در مقام اظهار نظر، خود را متدین و مقید به شرع می دانند و در عمل هم سعی در اجرای احکام دینی دارند.

اما بر اساس آرای نظریه پردازان در صحت این امر، باید با دیده تردید نگریست؛ زیرا کسانی که به طور صریح به ارائه نظر پرداخته اند؛ معتقدند که باید بین دین سالاری و دین داری تفکیک نمود.(3) از نظر آنان، دین پدیده ای قابل احترام است و می تواند در ترسیم رابطه خالق و مخلوق نقش آفرین باشد؛ اما اعتقاد به دین الزاما به معنای حاکم بودن دین در شؤون اجتماعی بشر نیست. سکولاریسم؛ یعنی جدایی حوزه دخالت دینی از حوزه امور اجتماعی بشر، جانشین مناسبی برای دین مداری است، پس باید از دخالت دادن گرایش های مذهبی در حوزه مسائل سیاسی پرهیز کرد.

فمینیست های گروه دوم (نوگرایان دینی) هم به قرائتی نواندیشانه از دین فکر می کنند که همسویی دین را با فرهنگ جدید تا حدود زیادی تضمین می کند و آن، قرائتی از دین است که امور اجتماعی را جایگاه جولان عقل و امری عرفی می داند. پس، پسوند اسلامی به معنای آن نیست که این گروه تمام آرمان ها و راهکارهای خود را از اسلام گرفته باشد؛ بلکه می کوشند تا راهکارهای مورد نظر خود را با ادبیاتی کم و بیش دینی پی گیری نمایند؛ نه آن که دین را پالایشگاه اندیشه بشری بدانند.

از سخنان و نوشته های صاحب نظران و مروجان این نظریه برمی آید که در صددند تا به تفسیر مجدد آموزه ها و احکام دینی پرداخته و به تغییرات وسیعی در احکام دین تن دردهند. جا دارد به بخشی از این تفسیرها اشاره کنیم:

4. تفسیرهای نامناسب احکام و مفاهیم دینی

1. مفهوم عدالت

آنان عدالت عرفی را می پسندند نه عدالت عقلی را. در اعتقادات شیعه، عدالت یک اصل محوری است که بر تمام دین، تکوین و تشریع حاکم است. مفهوم عدالت در دیدگاه اسلامی عقلی است و در بستر زمان و مکان تغییر نمی کند؛ زیرا از مستقلات عقلیه است؛ یعنی عقل بدون کمک گرفتن از شرع به حسن آن حکم می کند. در مقابل، به مفهومی از عدالت بر می خوریم که عدالت عرفی نام دارد؛ تعبیری از عدالت که جامعه علمی هر زمان بر آن(4) صحه بگذارد اگرچه در زمان های دیگر مورد تایید نبوده

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه