- پیش گفتار 1
- فصل اول: کلیات 5
- 2. ضرورت و هدف ها 5
- 1.تبیین موضوع 5
- 5. مفهوم شناسی 6
- 3. پیشینه موضوع 6
- 4. پرسش های پژوهش 6
- الف) اصل و شاخصه 6
- ب) تمدن 7
- ج) رابطه تمدن و فرهنگ 10
- د) تمدن نبوی 12
- فصل دوم: عوامل پیدایش، شکوفایی و گسترش تمدن نبوی 14
- اشاره 14
- 1. فطری بودن 14
- 2. جامع بودن 15
- 3. سهولت و سماحت 17
- 4. تأکید بر خردورزی و تعقل 18
- 5. دانش اندوزی و اهتمام به پیشرفت علمی 20
- 6 . تأکید بر برنامه ریزی و مدیریت صحیح 21
- 7. هدایت گری و ارشاد 23
- 8 . نقش تاریخی قرآن کریم 25
- فصل سوم: اصول و شاخصه های فرهنگی تمدن نبوی 28
- 1. خداباوری و احیای فطرت توحیدی 28
- اشاره 28
- 2. کرامت انسان و رهایی از وابستگی های مادی 31
- 3. معنویت گرایی در زندگی 34
- 4. استفاده از فن آوری برای گسترش تمدن 36
- 5. گسترش خردگرایی و پیراستن اندیشه ها از موهوم ها و خرافه ها 38
- 6. جامع نگری و اعتدال گرایی در ارزش های اخلاقی 43
- 1. حاکمیت ولایت الهی و خلافت منصوصه 47
- اشاره 47
- فصل چهارم: اصول و شاخصه های سیاسی تمدن نبوی 47
- 2. برابری 49
- 3. تحقق وحدت عمومی بر اساس آرمان های الهی 51
- 4. آینده نگری سیاسی 53
- 5. استکبارستیزی و نفی سلطه گری و سلطه پذیری 57
- 6 . شایسته سالاری 58
- 7. مسئولیت همگانی 62
- 8 . نظارت عمومی 64
- 9. مقبولیت و اقتدار نظام سیاسی 65
- 10. شورا و مشورت 68
- 11. صلح گرایی و پای بندی به پیمان های سیاسی _ اجتماعی 70
- 12. اندیشه سیاسی جهانی (جهانی بودن اسلام) 72
- 13. تولی و تبرّی 73
- 1. ثروت؛ دست مایه ای برای طاعت و بندگی 76
- فصل پنجم: اصول و شاخصه های اقتصادی تمدن نبوی 76
- اشاره 76
- 2. کوشش برای رفع فاصله های طبقاتی 79
- 3. تأکید بر کار و کوشش 80
- 4. توزیع عادلانه ثروت و درآمد 82
- اشاره 84
- 5. مبارزه با روابط ناسالم اقتصادی 84
- الف) کلاه برداری 84
- ب) ربا 85
- ج) کم فروشی 88
- د) رشوه خواری 88
- ه_ ) احتکار 89
- 6 . سفارش به کمک رسانی به نظام اسلامی (واجب و مستحب) 89
- 7. توجه به آبادانی و اعتلای سرزمین اسلامی 93
- 8 . تشویق به فعالیت های اقتصادی بر اساس صلاحیت ها 95
- 9. رعایت حریم مالکیت های خصوصی و عمومی 97
- 10. اعتدال در مصرف و پرهیز از اسراف و تبذیر 99
- فصل ششم: اصول و شاخصه های اجتماعی تمدن نبوی 101
- 1. تحکیم روابط اجتماعی بر محور ایمان 101
- اشاره 101
- 2. همکاری در امور خیر 103
- 3. مسجد، جایگاه تقویت روابط و فعالیت های اجتماعی 104
- 4. استحکام پایه های خانواده و تأکید بر نقش محوری خانواده و حفظ حریم 106
- 5. گذشت و چشم پوشی، زمینه بهبود روابط اجتماعی 110
- 6. پیش گیری از گسترش فساد و جرم های اجتماعی و برخورد با عوامل آن 114
- 7. تحقق عدالت اجتماعی 115
- 8 . اعتماد عمومی 118
- سخن پایانی 119
- کتاب نامه 120
[خدا را نافرمانی کرده است]؛ و نزد خداوند هیچ حرمتی ندارد. مگر
آنکه اظهار دوستی از روی تقیه باشد. (1) (آل عمران: 28)
علامه طباطبایی در رابطه با کلمه «اولیاء» که در این آیه مبارکه آمده، نکات
ارزشمندی را بیان می کند و می گوید:
این کلمه جمع «وَلی» است که از ماده ولایت است و در اصل به معنای
مالکیت در تدبیر می باشد ولی در مورد «حبّ» و دوستی نیز استعمال شده
که به تدریج استعمالش زیاد شد و دلیل اینکه به این معنا به کار رفته این است که غالبا ولایت، مستلزم تصرف یک دوست در امور دوست دیگر است، یک ولیّ در امور مولی علیه (کسی که تحت سرپرستی اوست)
دخالت می کند، تا پاسخ گوی علاقه او نسبت به خودش باشد، یک مولی
علیه اجازه دخالت در امور خود را به ولی اش می دهد تا بیشتر به او تقرب
جوید، به دلیل اینکه متأثر از خداست و سایر شئون روحی اوست، پس
تصرف محبوب در امور محب، هیچ گاه خالی از حبّ نیست.
در نتیجه، اگر مؤمنان کفار را به عنوان سرپرست و ولیّ خود بگیرند، خواه
ناخواه با آنها امتزاج روحی می یابد و این امر باعث رام شدن آنها در
مقابل کفار و تابعیت او از آنان می گردد و این موجب اثرپذیری او از
کفار در اخلاق و سایر شئون حیاتی است و به این دلیل خداوند مؤمنان را
از اینکه کافران را به ولی خود برگزیند برحذر داشته است، چون بین کفر
و ایمان تضاد و بینونت حقیقی برقرار است، قهرا همان بینونت و فاصله
صد در صد و تضاد به دارندگان صفت کفر با صفت ایمان نیز سرایت
می کند. در نتیجه، آن دو را از نظر معارف، عقاید، اخلاق از هم جدا
می کند و نتیجه این جدایی این است که ولایت و پیوستگی بین این دو
ممکن نیست، چون ولایت موجب اتحاد و امتزاج است و این دو صفت
که در این دو طائفه وجود دارد، موجب تفرقه و بینونت است. وقتی یک
1- . «لایَتَّخِذِ الْمُؤمِنُونَ الْکافِرینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤمِنینَ وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ فَلَیْسَ مِنَ اللّهِ فی شَیْءٍ إِلاّ أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقاهً».