- اشاره 1
- حکومت اسلامی 1
- خلأ سیاسی و فکریِ پس از دوران استبداد 3
- برنامه های نظام استبدادی برای خلأفکری و سیاسی 3
- بیداری و آگاهی سیاسی 4
- احساس و بینش 7
- اشاره 8
- علت وحشت از حکومت اسلامی 8
- 1. ابهام و عدم شناخت 9
- 2. تبلیغات غرض آلود 9
- مقایسه نادرست اسلام با مسیحیت 10
- 3. الگوهای غلط 10
- حکومت؛ موهبتِ الهیِ 12
- اقسام حکومت 14
- 1. استبدادی 14
- 3. استبدادی گروهی 15
- 4. دموکراسی اصلی 16
- 2. تأثیرگذاری اقلیت ها بر اکثریت 17
- اشاره 17
- 1. استثمار گروهی 17
- 4. دنباله روی، به جای رهبری 18
- چهار اصل مهم اسلامی 22
- اشاره 22
- 1. مشارکت مردم در امور اجتماعی 23
- 3. ولایت فقیه 23
- 4. ممنوعیت اختلال در نظام اجتماعی 23
- 2. مراجعه به اهل خبره 23
- نتیجه گیری 25
- 1. ضرورت هوشیاری در مرحله پس از پیروزی 26
- چند نکته مهم، چند هشدار 26
- 2. حفظ وحدت بین همه گروه ها 27
- 3. انحصاری نبودن حکومت اسلامی 28
- اهمیت امور قضایی 29
- 4. تفکیک ناپذیری سیاست از روحانیت 29
- تفاوت ارتش حکومت اسلامی با حکومت های دیگر 30
- دورنمای اقتصادی در حکومت اسلامی 32
- ویژگی های اقتصاد اسلامی 34
- 2. اقتصاد وسیله است، نه هدف 34
- 1. مالکیت خدا 34
- اشاره 34
- 3. کنترل درآمد و مصرف 35
- 4. مبارزه با ثروت اندوزی 35
- صنعت و تکنولوژی 36
- منابع زیر زمینی در حکومت اسلامی 37
- اقلیت های مذهبی 39
- حقوق زنان 40
- روابط بین المللی 40
- مقدمه 42
- ویژگی های اقتصاد اسلامی 44
- ویژگی اول: درآمیختن مسائل مادی با مبانی معنوی 44
- ویژگی دوم: پرورش هم زمان آزادی، عدالت و استقلال 45
- اقسام مالکیت 50
- رابطه معقول کار و درآمد 51
- اشاره 53
- 1. مبارزه با تمرکز 53
- 3. مبارزه شدید با اسراف و نظارت بر مصرف 54
- 2. مبارزه با احتکار 54
- تفاوت بانک داری استعماری و بانک داری اسلامی 55
- اشاره 57
- 2. تأسیس بانک های قرض الحسنه 57
- 1. تشکیل بانک های مضاربه 57
کنونی که بر اساس استثمار و بهره کشی از طبقات کم درآمد قرار دارد، دگرگون و اصلاح خواهد شد و نظامی عادلانه جانشین آن می گردد.
ویژگی های اقتصاد اسلامی
اشاره
از آنجا که گردش اقتصاد سالم جامعه، همچون گردش خون سالم در بدن انسان، اثر حیاتی در تمام دستگاه ها دارد، اسلام اولویت خاصی برای مسائل اقتصادی قائل شده است. برای آشنایی با الفبای اقتصادی اسلام باید توجه کنیم که چهار اصل، اقتصاد اسلامی را از سایر مکتب ها جدا می کند.
1. مالکیت خدا
در اسلام، مالکیت نه از آنِ فرد است، نه دولت و نه جامعه، بلکه از آنِ خداست و همه انسان ها به عنوان نمایندگان خدا در اموال و ثروت ها مداخله و تصرف می کنند. قرآن می گوید: (و أنفقوا مما جعلکم مستخلفین فیه)(1) به همین دلیل هر
مسلمانی موظف است در هر چیزی برای رعایت امانت، فرمان های الهی را در نظر بگیرد. این طرز تفکر، اثر عمیقی در طرز رفتار او در زمینه اموال و ثروت ها می گذارد.
2. اقتصاد وسیله است، نه هدف
در نظام اقتصادی اسلام به امکانات مادی به عنوان وسیله ای برای زندگی آبرومندانه نگاه می شود و این زندگی نیز به نوبه خود وسیله تحصیل کمالات انسانی و نزدیکی به خداست. نگریستن به مال و ثروت به عنوان یک وسیله، بینایی خاصی در همه مسائل به انسان می بخشد و عملاً مقدار اموال شخصی را به نیازمندی های معقول محدود می کند. این در حالی است که نگریستن به آن، به عنوان یک هدف، چنان چشم عقل را از کار می اندازد که او را به مسابقه احمقانه جمع ثروت بدون توجه به بیهودگی این تلاش ظالمانه می کشاند. پیشوای بزرگ اسلام علی(ع) در
1- سوره حدید، آیه 7.