هدف حیات زمینی آدم ملک، شیطان، هبوط صفحه 141

صفحه 141

رابطه به این معنا نیست که بنده انتخاب کنم که شیطان مرا گمراه کند. واقعاً در این عالَم یک شیطانی هست که مبنای همه گمراهی هاست، مثل آب که مبنای همه تری ها است. اساساً یک مقامی به نام خلیفه الهی است که شیطان برنامه دارد این مقام را تخریب کند و آدم موظف است آن مقام را برای خود حفظ کند و ملک موظف است که به آدم در حفظ آن مقام مدد کند. یک چنین برنامه ای در عالم مطرح است. می فرماید: آری شیطان هست و چنین شخصیتی هم دارد. هر چند همان شیطان در مرحله ای از وجودش وارد چنین فتنه هایی نشده بود، ولی از طریق آدم در معرض امتحان قرار گرفت و شخصیت اصلی اش مشخص شد و لذا از همنشینی با ملائکه که حقیقتاً مقامش نبود، خارج شد. و لذا «قَالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا یَکُونُ لَکَ أَن تَتَکَبَّرَ فِیهَا فَاخْرُجْ إِنَّکَ مِنَ الصَّاغِرِینَ»(1) خداوند فرمود: از آن مقام فرود آی، چنین نیست که در این مقام باشی و نسبت به حکم خدا تکبر بورزی، خارج شو که تو از خوارشدگان هستی.

در جواب بزرگ منشیِ غیر منطقی شیطان فرمود: چون هیچ موجودی از ناحیه خود دارای کرامتی نیست، مگر آن که خدا او را به شرافتی نایل کرده باشد، و لذا تکبر در مقابل خدا و قائل شدن به یک ارزش مَن درآوری مذموم است، پس به جرم همین ارزش گزاریِ بیجا و پیرو آن تمرد در مقابل حکم خدا، باید از آن مقام فرود آیی - چون در این مقام، خضوع شایسته بود و نه تکبّر- پس تو از ذلیلان و فرومایگان خواهی بود.

هبوطِ جزیی و هبوطِ کلی

تکبر شیطان باعث شد که دیگر نتواند نسیم عالم قدس را بچشد. «هبوط» یعنی محروم شدن از حضور در عالم معنا. ما گاهی با عصیان - اعم از گناه صغیره یا کبیره- به یک نحوه هبوط گرفتار شده ایم، نه تنها گناهِ علنی حتی یک نگاه به خود و خود را پسندیدن و خود را خواستن، عامل بسته شدن نور دریچه غیب بر قلب ما می شود، و دیگر از آن ارتباطِ راحتی که با خدا داشتیم محروم می شویم - این مشکل در نماز خود را خوب می نمایاند- با یک تکبر جزیی، به همان اندازه که تکبر واقع شود، نظر به عالم معنا را به انسان نمی دهند، یا با یک نگاه به نامحرم، به همان


1- سوره اعراف، آیه 13.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه