هدف حیات زمینی آدم ملک، شیطان، هبوط صفحه 171

صفحه 171

شیطان و توجه دادن به نیازهای پست

«فَدَلاَّهُمَا(1) بِغُرُور(2)خصف: جمع کردن.(3)سوره اعراف، آیه 22.


1- تدلیه: نزدیک کردن، رساندن.
2- غرور: اظهار خیرخواهی کردن و نهان داشتن قصد سوء.§ٍ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَهَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْءَاتُهُمَا وَطَفِقَا یَخْصِفَانِ
3- عَلَیْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّهِ وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَکُمَا عَن تِلْکُمَا الشَّجَرَهِ وَأَقُل لَّکُمَا إِنَّ الشَّیْطَانَ لَکُمَا عَدُوٌّ مُّبِینٌ».

می چشید، جوانی را می چشید. آن ها را که نمی خورید که جزء وجود شما شود، بلکه آن ها را می چشید، برای همین هم باز شما، خودتان هستید و از کودکی و جوانی عبور می کنید.

مثلاً بنده وقتی این فرش را دوست داشته باشم جزء وجودم نمی شود، فقط برایم یک خوشی و خیالات به وجود می آورد. اگر این فرش پیش شما باشد یک تصوری دارم که مال من نیست، اما پیش من که باشد یک تصوری برایم هست که پیش شما نیست و در نتیجه مال من است و این یعنی چشیدن. می فرماید: «فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَهَ» وقتی که شجره را چشیدند، یعنی نظر به دنیا انداختند «بَدَتْ لَهُمَا سَوْءَاتُهُمَا» خیلی عجیب است می فرماید: قسمت های پست آن ها برایشان جلوه کرد، نیازهای پست برایشان رخ نمود، نقص هایشان که باید در مورد آن فکری نکنند ظاهر شد. تا قبل از این واقعه، این نیازها بود، ولی زیر پرتو لطف پروردگار، خودبه خود رفع می شد، خداوند شرایط رفع آن را خودبه خود فراهم کرده بود، کار آن ها نظر به بالاتر از این ها بود. ولی آن ها خودشان هم خواستند تقلایی بکنند تا خودی نشان دهند، و لذا همه چیز عوض شد، گرفتار جمع آوری وسایلی شدند که به کمک آن وسایل رفع نیازهای مادی و پست خود را به عهده گیرند. به گفته مولوی:

طفل

تا گیرا و تا پویا نبود

مرکبش

جز گردن بابا نبود

چون

فضولی کرد و دست وپا نمود

در

عنا افتاد و در کور و کبود

همین که خواست خودش باشد و خودی نشان داد، حالا پدرش او را به زمین گذاشت که برو هرکاری می خواهی بکن، حالا به چه کنم چه کنم افتاد. در ادامه می گوید:

جان های

خلق پیش از دست و پا

می

پریدند از وفا سوی صفا

که همان زندگی قبل از نزدیکی به شجره بود، ولی با نزدیکی به شجره و هبوطی که به همراه آورد، ما ماندیم و خودمان که از این به بعد باید مشکلاتمان را رفع کنیم. می گوید:

چون

به امر اِهْبِطُوا بندی شدند

حبس

حرص و خشم و خرسندی شدند

آدم ها چون خود را از زیر پرتو نور پروردگارشان خارج کردند، تا خودشان با نزدیکی به شجره خود را سیر کنند، حرص ها و خشم و خوشحالی ها شروع شد، تا قبل از آن در یک حالت غنایِ به وجود حق بودند، و از این به بعد باید با دنیا غنی شوند و با دنیا خوشحال گردند.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه