هدف حیات زمینی آدم ملک، شیطان، هبوط صفحه 338

صفحه 338

فلسفه ارسال رسولان

بعد از این جمع بندی، بحث فلسفه حیات زمینی آدم علیه السلام را با آیات مطرح شده در سوره مبارک طه ادامه می دهیم به امید این که نکات جدیدی به بحث های قبلی اضافه شود.

می فرماید:

«وَ لَقَدْ عَهِدْنا اِلی آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِیَ وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً».(1)

با تمام اطمینان بدان که ما با آدم عهد کردیم و از قبل به او سفارش کردیم، ولی او آن عهد را فراموش نمود و ما در او اراده ای برای انجام تعهدش ندیدیم.

این که می فرماید: از قبل با آدم عهد کردیم، یعنی در ذات و بنیان وجودش، این سفارش را کردیم، و باید آن عهد و سفارش یک نوع عهد تکوینی باشد و نه تشریعی. قبل از این که آدمی به وجود آید بر بنیان آدم و آدمیت یک چنین چیزی نهادیم که به این شجره ممنوعه نزدیک نشود. و این همان مقام ذاتی آدم است. این عهد در مقام تشریعی نیست، چون تازه وقتی آدم در این دنیا آمد، بحث تشریع پیش آمد. آیه می فرماید: ذات انسان چنین توانایی را دارد که ما به آن بگوییم در ذات خودت به شجره ممنوعه نزدیک نشو و نشود، ولی اقتضای آدمیتش این طور بود که نزدیک شد و آن نهی را فراموش کرد. همان طور که در فطرت همه انسان ها این اصل نهفته است که بدی نکنند، ولی همیشه به فطرت نظر نمی کنند، ریشه آن در آدمیت آدم هاست. و لذا فرمود: «فَنَسِیَ وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً» و او آن عهد فطری را فراموش کرد.

علامه طباطبایی«رحمه الله علیه» در ذیل این آیه می فرمایند:

«در این قسمت نیز فلسفه تشریع دین و ثواب و عقاب را با داستان آدم علیه السلام مطرح می کند. صورتی از زندگی دنیا در بهشتِ برزخی برای آدم متمثّل شد و حال برای بنی آدم مجسّم می سازد که در بهترین قوام خلقش کرد و در بهشت اعتدال منزلش داد و از تعدّی به سوی افراط یا تفریط که همان پیروی هوای نفس و دوری از خدا است، تهدیدش نمود زیرا موجب از بین رفتن همه سرمایه هایش می شود، تا آن جا که به او بگویند از بهشت نعمت ها به کلّی بیرون گشته، به مهبطِ شقاوت هبوط کن. لذا آیه می فرماید: سوگند می خورم که آدم را


1- سوره طه، آیه 115.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه