هدف حیات زمینی آدم ملک، شیطان، هبوط صفحه 7

صفحه 7

عدم به وجود نیامده است، اما عدمِ آن قبل از خودش بود. می گوییم «نبود»، و «بود» شد، چون قبلاً بودنِ این ساختمان، نبود، نه این که آجر و سیمان نبود. هیچ چیز از عدم درست نمی شود. همه چیز را خدا خلق می کند، اما قبل از این که باشید، شما نبودید. یعنی مبنای خلقتِ بدن شما، عالم ماده است، روحتان هم که در عالَم معنا بوده است. پس شما از «هیچی» درست نشدید، اما قبل از این که این گونه حیات انسانی را خدا به شما بدهد، از این نظر شما نبودید. گفت:

ما

نبودیم و تقاضامان نبود

لطف

او ناگفته ما می شنود

و لذا وسعت خودت را فراموش نکن. تو «نبودی» و «بود» شدی و این بودنت با مرگِ این چنین بودن، به بودنی برتر تبدیل خواهد شد به نام «بودن برزخی»، و بعد از بودن برزخی به بودن رجوع الی الحق تبدیل می شود، یعنی «ثُمَّ اِلَیْهِ تُرْجَعُون»؛ تو موجودیتی با این وسعت داری، حال چطور به خدا کفر می ورزی؟ «کَیْفَ تَکْفُروُن»؛ چرا وسعت خودت را فراموش می کنی؟ به این همه وسعت چگونه کفر می ورزی؟

عالَم در خدمت انسان

بعد در ادامه آن در سوره بقره آیه 29، خداوند خود را معرفی می کند و می فرماید: «هَوَ الَّذی خَلَقَ لَکُمْ مَا فِی الْاَرْضِ جَمِیعاً ثُمَّ اسْتَوی اِلَی السَّماءِ فَسَوَّیهُنَّ سَبْعَ سَمَواتٍ، وَ هُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ»

او خدایی است که کلّ آنچه در زمین است را برای شما آفرید، سپس بر آسمان، حاکمیت خود را اِعمال کرد و هفت آسمان را به اعتدال کشاند، و او به هر چیزی آگاه است.

شما به خدایی دارید کفر می ورزید که اوّلاً: خلقت هستی در قبضه اوست، ثانیاً: «هَوَ الَّذی خَلَقَ لَکُمْ مَا فِی الأرْضِ جَمیعاً» آسمان و زمین را برای شما آفریده است. آن وقت در مهد آسمان و زمین که برایتان آفریده است، آیا کفر ورزیدن منطقی است و یا برعکس، باید با پذیرفتن دستورات دین با نظام هستی هماهنگ شوید و به مقصد برسید؟

در واقع می فرماید در نظام تکوین، یعنی در نظام هستی، شرایط پروریدن شما را اراده کرده ام و در نظام تشریع، یعنی از طریق نبوت که باید با اختیار خود آن را انتخاب کنید،

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه