هدف حیات زمینی آدم ملک، شیطان، هبوط صفحه 71

صفحه 71

پس مشخص شد چرا می فرمایند:

«درختی که نباید آدم به آن نزدیک می شد، درختی بود که نزدیکی بدان مستلزم تعب است (و نه گناه) و موجب بدبختی در زندگی دنیایی می شود و موجب غفلت از پروردگار می گردد».

با قرب به شجره ممنوعه شرایط آن چنان مشکل می شود که در آن، شرایطی که دینداری موجب قرب به خدا است، در تنگنا قرار می گیرد. حالا در نظر بگیرید در چنین شهر های گسترده چگونه می توان آرامش در عبادت را برای خود حفظ کرد و دائم قلب را آماده تجلیات نور پروردگار قرار داد؟ در حالی که کثرت در مقابل وحدت است، و شجره در آن بهشت تمثّل کثرت است و نزدیکی به آن به عنوان دوری از دستور خدا است و مساوی است با فاصله گرفتن از انوار حضرت اَحد. عین همین مسئله در زندگی زمینی با نزدیکی به دنیا پیش می آید، چون هر چه به دنیا نزدیک شویم، به کثرت نزدیک شده ایم و نزدیکی به کثرت مساوی است با فاصله گرفتن ازحضرت اَحد، به همین دلیل دلی که مشغول دنیا است امکان مأنوس شدن با حضرت اَحد برایش غیرممکن است.

نهی ارشادی و ظلم به خود

علامه«رحمه الله علیه» می فرمایند:

«ظلم آدم و همسرش با نزدیکی به آن درخت، ظلم به خود بود».

نزدیکی به طبیعت کار آدم را سخت کرد. مثلاً الآن با امید به جاده های گسترده و ماشین های تندرو، خانه خودش این طرف شهر است و خانه پدر و مادرش آن طرف شهر، حالا اگر نسبت به والدینش بی توجهی کند، به دستور الهی پشت کرده است، اگر بخواهد به آن ها به نحو شایسته احسان نماید، مجبور است راه طولانی را طی کند و زحمت زیادی را تحمل نماید.

پس نزدیکی به طبیعتِ شاخه شاخه «ظلم به خود بود، و نه نافرمانی خدا. مثل تعب و سختی در زندگی دنیا به جهت گرسنگی و تشنگی و عریانی و ...» که این ها همه در اثر نزدیکی آدم ها به شجره به وجود آمد. شجره را چشیدند، دل را متوجه کثرت ها کردند، حالا گرسنگی و

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه