- پیشگفتار 1
- مقدمه 3
- بیان مسئله و تعیین قلمرو آن 5
- اشاره 7
- فصل اول: مفاهیم و کلیات 7
- گفتار اول 8
- معنای لغوی 8
- 1. صاحب الزمان 8
- اشاره 8
- اصطلاحات و واژه شناسی 8
- معنای اصطلاحی 8
- معنای لغوی 9
- معنای اصطلاحی 9
- 2. آخرالزمان 9
- معنای لغوی 10
- 3. مهدی 10
- 4. مهدویت 11
- معنای لغوی 11
- معنای اصطلاحی 11
- معنای اصطلاحی 11
- معنای لغوی 12
- معنای اصطلاحی 12
- 5. اجتماع 12
- معنای اصطلاحی 13
- 6. جامعه 13
- معنای لغوی 13
- گفتار دوم 15
- الف) انواع جوامع 15
- بیان انواع جوامع 15
- اشاره 15
- اشاره 15
- 2. جامعه در حال رشد 16
- 1. جامعه مرده 16
- 3. جامعه ایده آل 17
- اشاره 20
- ب) چرایی و ضرورت الگوبرداری از جامعه مهدوی 20
- ادله جواز اقتدا به سیره مهدوی 21
- تعریف سیره و وجه دلالت آن 21
- فصل دوم: ویژگی ها و ابعاد جامعه آخرالزمان 25
- اشاره 25
- چیستی آخرالزمان 29
- 1. ویژگی اخلاقی و تربیتی 34
- اشاره 34
- گفتار اول 34
- وضعیت فرهنگی و اعتقادی جامعه آخرالزمانی 34
- 2. ویژگی دینی و تبلیغی 38
- 3. ویژگی علمی و فکری 49
- برخی ویژگیهای جاهلیت مدرن 50
- برخی از ویژگیهای جاهلیت الاولی 50
- جمع بندی 53
- اشاره 54
- وضعیت سیاسی اجتماعی جامعه آخرالزمان 54
- 1. عدم توفیق حکومت های مختلف 54
- گفتار دوم 54
- 2. تزلزل حکومت ها 54
- الف) ویژگی های سیاسی 54
- 3. استبداد حکومت ها 55
- 4. نا امنی و کشتارها 57
- 5. وقوع اختلافات و آوارگی شیعیان 59
- ب) ویژگی های اجتماعی 61
- 1. طرد صلحا 61
- 2. گسیختن روابط انسانی 61
- 3. رشد جهالت و دنیاپرستی 63
- 5. گسستن روابط خانوادگی 64
- 4. خودخواهی(فردگرایی) و عدم توجه به مشکلات بقیه افراد جامعه 64
- 6. انگیزه های غیرانسانی و سودجویانه در روابط اجتماعی 65
- جمع بندی 66
- گفتار سوم 67
- وضعیت اقتصادی جامعه آخرالزمان 67
- اشاره 67
- 1. ویژگی های تولیدی و عمرانی 68
- 2. ویژگی های توزیعی 72
- 3. ویژگی های مصرفی 75
- جمع بندی 77
- اشاره 79
- فصل سوم: ویژگی ها و ابعاد جامعه مهدوی 79
- عصر ظهور 80
- 1. ویژگی اخلاقی و تربیتی 82
- گفتار اول 82
- اشاره 82
- ویژگی فرهنگی اعتقادی 82
- 2. ویژگی دینی و تبلیغی 86
- 3. ویژگی علمی و فکری 90
- جمع بندی 94
- اشاره 95
- 1. تشکیل حکومت فراگیر جهانی 95
- گفتار دوم 95
- وضعیت سیاسی اجتماعی 95
- الف) ویژگی های سیاسی 95
- 2. مدیریت انقلابی و شایسته سالاری دینی 97
- 3. مساوات در برابر قانون 97
- 4. امنیت فراگیر 98
- 5. قانونمندی کامل 100
- 1. عدالت اجتماعی 101
- ب) ویژگی های اجتماعی 101
- 2. عدالت و پیشرفت های قضائی 103
- 3. حیات مجدد اجتماعی 104
- 4. رفاه اجتماعی 105
- 5. حفظ و ارتقاء محیط زیست 107
- جمع بندی 111
- گفتار سوم 112
- اشاره 112
- ویژگی های اقتصادی 112
- 1. ویژگی های تولیدی و عمرانی 113
- اشاره 113
- 2. ویژگی های توزیعی و اصلاحی 119
- 3. ویژگی مصرفی 121
- جمع بندی 124
- اشاره 125
- فصل چهارم: وجوه الگو گیری و زمینه سازی جامعه آخرالزمانی از جامعه مهدوی 125
- اشاره 126
- گفتار اول 126
- نقد جامعه آخرالزمانی 126
- اشاره 127
- یکم. شبیخون فرهنگی 127
- دوم. رواج لذت پرستی و بی حجابی 131
- سوم. شیوع گسترده مفاسد اخلاقی 132
- چهارم. بحران معنویت و گریز از دین 135
- اشاره 136
- الف) نقد وضعیت سیاسی 137
- ب) نقد وضعیت اجتماعی 138
- الف) چگونگی تولید ثروت (رشد اقتصادی پایدار)در جامعه آخرالزمانی 147
- اشاره 147
- اشاره 147
- نقض شاخص های عدالت اقتصادی مهدوی در جامعه آخرالزمانی 147
- 1. فراموشی مالکیت الهی 148
- 2. معاملات حرام و شیوع ربا در معاملات 149
- اشاره 149
- ب) چگونگی توزیع ثروت در جامعه آخرالزمانی 149
- 1. ترک تکافل و عدم حمایت از اقشار ضعیف جامعه 150
- 2. زیاده خواهی 150
- ج) چگونگی مصرف ثروت در جامعه آخرالزمانی 151
- 1. ترک زهد و ساده زیستی 151
- اشاره 151
- 2. رواج بت پرستی مدرن 152
- اشاره 153
- بعد سیاسی 153
- بعد فرهنگی 153
- بعد اقتصادی 153
- جمع بندی 153
- بیان تمایزات و وجوه برتری جامعه صاحب الزمان 154
- اشاره 154
- گفتار دوم 154
- اشاره 157
- 1. حاکمیت امام معصوم 157
- الف) بیان تمایزات و وجوه اختصاصی جامعه مهدوی 157
- 4. اجازه استفاده از امور ماورایی و داشتن نیروهایی ویژه 158
- 2. عمل بر اساس علم غیبی و حکم طبق باطن امور 158
- 3. شدت عمل و سخت گیری بر مخالفان 158
- اشاره 159
- ب) وجوه الگوگیری و برتری جامعه مهدوی 159
- وجوه الگوگیری در بعد فرهنگی _ اعتقادی 159
- 5. منابع مالی نامحدود برای اداره جامعه 159
- 1. بازیابی کرامت آدمی 160
- 2. حاکمیت ارزش های اخلاقی 161
- 3. نهادینه کردن فرهنگ ساده زیستی و دوری از تجملات و فخر فروشی 162
- 4. تلاش و استقامت در راه رسیدن به هدف 163
- 5. احیای دوباره اسلام، قرآن و سنت نبوی 164
- 6. تلاش برای حاکمیت عقل بر هوای نفس 165
- 7. تلاش برای ایجاد جامعه و فرهنگ قرآنی 166
- 8. برجسته کردن ماهیت عبادی انسان 167
- 1. وفاق ملت ها و امتها 168
- وجوه الگوگیری در بعد سیاسی اجتماعی 168
- اشاره 168
- 2. پرورش افراد مستعد 169
- 4. گسترش عدالت اجتماعی 170
- 3. پناهی برای مردم 170
- جلب خشنودی مردم و حفظ ارتباط مردمی 172
- اشاره 172
- 1. باز پس گیری حقوق مستضعفان از مفسدان اقتصادی و اجتماعی 173
- 2. نظارت دقیق و با شدت و حدت لازم بر عملکرد کارگزاران 174
- 3. شایسته سالاری و عزل کارگزاران غیر صالح 174
- 5. تلاش برای عمران و آبادی جامعه 175
- 4. بی نیاز کردن مردم با معنویات 175
- 6. حمایت از اقشار ضعیف و آسیب پذیر 176
- وجوه الگوگیری در بعد اقتصادی 177
- 1. سامان دهی اقتصاد 177
- اشاره 177
- 2. عدالت اقتصادی 178
- 3. تلاش برای ایجاد رفاه اقتصادی با محوریت ایمان به خدا 180
- 4. ایجاد اشتغال 181
- 7. مبارزه با سرمایه داری و ایجاد شکاف طبقاتی 182
- 5. تلاش برای بهره برداری بهتر از منابع طبیعی برای ارتقای سطح کیفی زندگی 182
- 6. گرفتن مالیات و بازگرداندن اموال غصب شده به صاحبان آنها 182
- جمع بندی و پیشنهادها 183
- فهرست منابع 187
- اشاره 187
- نشریات و مجلات 194
- نرم افزارها 194
واقعی نیست. عشق و علاقه واقعی وجود ندارد. دوستی ها بر اساس مسائل پوچ و زودگذر است. رابطه ها برای دستیابی به فساد و آلودگی و خوش گذرانی است. یگانگی ها زبانی و ظاهری است، و در باطن بیگانگی و دوری است. انسان در ارتباط با انسان دیگر، به سود و سرمایه می اندیشد، و با همین انگیزه به میدان پیوندهای اجتماعی وارد می شود. درصورتی که سود مادی در کار باشد با هر انسانی رابطه برقرار می کند. طبقات اجتماعی هرکدام به نوعی تلاش می کنند تا حق دیگران را ببرند، و با کار و تلاش دیگران بر ثروت خود بیفزایند. جامعه انسانی به جنگلی از حیوانات تبدیل می گردد که در آن مردمان گرگانی اند به جان هم افتاده و حکومت ها درندگانی که به جان ملت ها افتاده اند، و هرکسی دیگری را برای منافع خود می خواهد.
جمع بندی
در این گفتار با اشاره به برخی ویژگی های سیاسی و اجتماعی، در نهایت به این جمع بندی می رسیم که جامعه آخرالزمانی در بعد سیاسی علیرغم تجربه دولت ها و قدرت های مختلف به ساحل آرامش نرسیده، بلکه جامعه و افراد آن گرفتار حکومت های متزلزل متکی به ایدؤلوژیهای غلط شده است. که حاکمان برای بقای خود به استبداد و زورگویی متوسل می شوند. برخی افراد به خاطر اینکه از حقوق اولیه خود محروم شده و گرفتار مشکلات عدیده اقتصادی و رفاهی و امنیتی شده اند شورش کرده و از آنجا که در هر جامعه افراد آزاده ای وجود دارند، برخی ملت ها زیر یوغ استبداد و ظلم نمی روند و بر علیه حاکمان مستبد قیام می کنند، لذا ناامنی و کشتار در سراسر جهان فراگیر شده و حکومت های استعمارگر برای حفظ سلطه خود دست به هر کاری می زنند، مثلا به حربه معروف اختلاف بینداز و حکومت کن متوسل شده و بذر اختلاف و نفاق و کینه را در جوامع می پاشند، تا افراد آزاده را گرفتار کرده و با فرسایش قدرت آنها از غضبشان نجات یابند. که این ترفند، اختلاف بین خداپرستان و آوارگی افراد جامعه را در پی دارد.