علل تزلزل تمدن غرب صفحه 159

صفحه 159

نیازمندی به وجود می آورد، آن هم نیازمندی های وَهمی که در هیچ جایی توقف ندارد، و این در حالی است که طبق یک قاعده ی مسلّم هر چه نیازمندی آدمی افزون گردد احساس نداشتن برای او افزایش می یابد و خود را بیشتر فقیر حس می کند.

انسان غرب زده با تعریفی که از خود دارد، نمی پذیرد که با قناعت زندگی کند و زندگی با قناعت و پارسایی را بهترین زندگی بداند. این فرهنگ طوری زندگی و ارزش های آن را تعریف می کند که اگر کسی در حدّ کفافِ خود کار کند و بیشتر به امور فکری، اخلاقی و انسانی بپردازد به عنوان یک انسان غیر فعّال و غیر متعادل معرفی می شود، خیلی راحت قناعت و زهد را زیر سؤال می برد. در حالی که اولیای الهی به ما آموخته اند؛ «بالاترین داشتن، نخواستن است». با دقت در زندگی های غرب زده مشاهده می کنید بسیاری از چیزهایی که انسان ها جمع کرده اند هیچ نیازی به آن ها ندارند ولی چون بقیه دارند او هم خریده است و وسایل قبلی را بدون آن که غیر قابل استفاده شود به جرم آن که قدیمی شده، رها کرده و این است که برای به دست آوردن نیازهای کاذب و وَهمی صبح تا شب شروع به دویدن و فعالیت و کار و تلاش می کنند. در حالی که خداوند از طریق انبیاء الهی چشم ها را بصیر می کند تا مواظب باشیم نیازهای کاذب، ما را نَرُباید و در همان راستا انسان ها را دعوت به زهد و قناعت می کنند، زهد و قناعتی که نه تنها زندگی را محدود نمی کند بلکه عامل ورود انسان به عرصه های وسیع تری از زندگی می شود.

در سیره ی زندگی حضرت علی علیه السلام داریم که؛ یک بار حضرت در بالای منبر پیراهن شان را تکان می دادند. از حضرت علت آن کار را سؤال

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه