- مقدمه 1
- اشاره 1
- سخنی با خواننده 1
- مقدمه ی مؤلف 6
- اشاره 15
- جلسه اول: آثار کور دلی تمدن غربی 15
- چگونگی ها؛ حجاب چرایی ها 17
- بی آیندگی تمدن حسّی 20
- ریشه های فکری تکذیب نبوت 23
- عقب نشینی نفس در مقابل بیماری ها 26
- بحرانی دیگر به بهانه ی رفع بحران 29
- معنی شغل در تمدن جدید 30
- رنسانس و گسیختگی از عالم قدس 33
- آفات فاصله گرفتن از طبیعت 36
- اشاره 40
- جلسه دوم: بحران غرب و انکار ِشهود و اشراق 40
- تکنیک؛ نقابِ ذاتِ غرب 41
- فرهنگ غربی و غفلت از عقل قدسی 45
- آفات غفلت از سنن ثابت 49
- فرهنگ غربی و عمل زدگی 50
- نزدیکی تمدن غربی به عدم 55
- تمدن غربی و روح های آهنی 57
- ریشه ی مشاجره ی روح ها 59
- زندگی دنیایی؛ پوچی و اضطراب 62
- خصوصیت تمدن دینی 65
- فرهنگ غربی و تغییر کمّی همه چیز 67
- اشاره 71
- جلسه سوم: تضاد تمدن غربی با حقایق قدسی 71
- پایان رؤیاهای غرب 73
- تفاوت منظر تمدن مادی و تمدن معنوی 74
- آیا گزینش تکنولوژی ممکن است؟ 77
- تفاوت علم غربی با علم حقیقی 79
- صنعت به جای علم 83
- گمان علمی یا یقین علمی؟ 84
- راز گسترش دنیای مدرن 86
- تفاوت علم گذشته با حال 88
- تفاوت پیشه وری گذشته با حال 91
- محدودیت علوم تجربی در فهم دین 93
- آثار بی حکمتی علوم جدید 97
- آفت اومانیسم 99
- حقایق؛ کهنه و نو ندارند 104
- انسان غربی و آرزوهای وَهمی 105
- تضاد روح غربی با دیگر ملّت ها 108
- جلسه چهارم: دموکراسی غربی و برگزیدگان کاذب 110
- اشاره 110
- بشر جدید و عدم توجه به ناتوانایی های خود 111
- تمدن غربی؛ متهم یا مدعی 113
- تحمیل جهالت بر حکمت 116
- غرب و ادعاهای بی دلیل 119
- جایگزینی حافظه به جای عقل 121
- دموکراسی و برگزیدگان کاذب 124
- آرامش در حاکمیت انسانِ به وحدت رسیده 130
- محدودیت دانش مدرن 135
- اشاره 139
- جلسه پنجم: انسان بی هویت 139
- مدرنیته و وارونه گشتن نظام طبیعی 140
- مدرنیته و معنویتِ به تاراج رفته 143
- ماشینیسم؛ رباینده ی درخشش حیات 146
- خاستگاه پدیده ی تبلیغات در عصر جدید 147
- عدم جدائی تکنولوژی از فرهنگ غربی 149
- چه باید کرد؟ 151
- نتایج نهایی اختراعات غربی 153
- اوقات فراغت هدیه ای الهی 155
- ایجاد نیاز یا قناعت 158
- جلسه ششم: آثار ناپایداری تمدن غربی 162
- اشاره 162
- شریعت الهی؛ امکان به ثمررسیدن زندگی 163
- تمدن غربی و گرایش های کاذب 166
- رفع نیاز یا ایجاد نیاز؟ 167
- روش مقابله با غرب 171
- روشنفکران دینی و غفلت از ابعاد قدسی دین 174
- تمدن غربی و غفلت از مرگ 177
- فرهنگ غربی، اوج خودخواهی پنهان 179
- عدم معنویت ملت ها و قدرت غرب 181
- بهترین موضع در مقابل فرهنگ غرب 184
- شرایط نفی غرب 188
- جلسه هفتم: عالم غربی، عالم بی عالمی 192
- اشاره 192
- اجرای سنن الهی در ماورای زمان 193
- شایستگی اجرای سنت الهی 195
- نفس ناطقه و استعداد ذاتی ساختن ابزار 199
- پیشه ها و شاهکارها 201
- پیشه های ضد انسانی 203
- سیر از کمّیت به کیفیت و راه نجات 205
- ترقی یا انحطاط؟ 207
- هنر مدرن و شهرت طلبی 208
- تصویر زندگی به جای زندگی 211
- مشابه؛ برابر اصل! 214
- همه چیز یکسان و بدون ابتکار 217
- جلسه هشتم: فرهنگ غربی وسطحی کردن حقایق 222
- اشاره 222
- آفت کمّیت گرائی صرف 224
- امور انسانی و عدم پذیرش ارزیابی کمّی 227
- کمّیت گرایی و سطحی شدن دین 229
- ساده کردن کمّیت ها یا کیفیت ها؟ 231
- تنبلی روحی و غفلت از ابعاد عمیق دین 233
- ناتوانی دین سطحی در مقابله با کفر 236
- فرهنگ رازآموزی دین 239
- آفات غفلت از عقل قدسی 242
- غرب و واژگونی ارزش ها 247
- محاسبه ای غلط 251
- ماورای شکوه ظاهری 253
- عقل حسی؛ دینِ تمدن غربی 258
- روح غربی و غفلت از لطائف عالم 260
- روح غربی و رازآموزی معکوس 262
- پرسش و پاسخ: جلسه اول، انسان معنوی، انسان بی ابزار 267
- اشاره 267
- هدف های آزاد از ابزار 271
- جولان خیال 277
- پرسش و پاسخ: جلسه دوم، چه نیاز به نقد فرهنگ تکنولوژی؟ 279
- اشاره 279
- نقد تکنولوژی و آماده گری 282
- علت انفعال ما 285
- امید رهایی 287
- اشاره 294
- پرسش و پاسخ: جلسه سوم، راه نجات 294
- انقلاب اسلامی؛ راهِ برون رفت 297
- تفاوت علم غربی با علم دینی 299
- علمِ جهت دار 301
- تمدن ماندنی 303
- الگویی مناسب 307
- عقیم شدن طبیعت 310
- اشاره 312
- پرسش و پاسخ: جلسه چهارم، تکنیک و فرهنگ برون گرا 312
- تیزهوشان برون گرا 313
- تکنیک و هدف خاص آن 315
- روحِ گرفتار تکنیک 319
- تأثیر حدّاقل 322
- هبوط در ابزارها 324
- پرسش و پاسخ: جلسه پنجم، نسبت تکنولوژی با فرهنگ 333
- اشاره 333
- شورش بر طبیعت 335
- نگاه عالمان دین 336
- پیچیدگی ابزارها و توهم 339
- دین در خدمت تجدد! 341
- جاهلیت مدرن 342
- غفلت بزرگ 344
- خودآگاهی رهبران جامعه 345
- تخیل و تسلیم 348
- منابع 353
همه چیز در آن جا به صورت جامع وجود دارد، و لذا با نظر به آن عالم - با یک نظر- به همه چیز نظر شده است. با داشتن چنین منظری هر چیزی ساخته شود، آن چیز در رابطه با همه ی عالم، ساخته شده است و از طرف دیگر ظهور آن چیز روح انسان را از جهتی به همه عالم مرتبط می کند. لذا هم سازنده ی اثر با آن اثر زندگی می کند و هم آن کسی که از آن ابزار استفاده می کند، گویا دارد در عالم غیب، با همه ی عالم به سر می برد. با توجه به این امر آیا شغل و پیشه ای که از جان انسان ریشه گرفته و تجلی پیدا کرده است، خستگی دارد تا بازنشستگی داشته باشد؟ چنین پیشه ای هیچ گاه روح انسان را در خود خُرد نخواهد کرد. انسان در شغلی که راهی است به سوی عالم غیب، با خودش بسر می برد، نه با غیر، در نتیجه موجب بیگانگی از خود نخواهد شد تا مارکس بخواهد برای نجات از «ازخودْ بیگانگی کارگران» نهضت ضد سرمایه داری راه بیندازد و باز کارش بی نتیجه بماند.
در کار صنعتی، کارگر نمی تواند از خویشتن خویش چیزی مایه بگذارد، فعالیت او به حرکت درآوردن ماشین است و از اظهار وجود در محصولِ به دست آمده به کلی عاجز است. زیرا ماشین است که شیئی را می سازد نه کارگری که ماشین را به کار می اندازد. بدین ترتیب انسانی که به خدمت ماشین درآمده است خود باید به صورت ماشین درآید و کار او نیز دارای جنبه ای که حقیقتاً انسانی باشد، نخواهد بود. در کار صنعتی، تولیدِ زنجیره ای هدف است، آن هم برای ساختن اشیایی همانند و برای مصرف کسانی که همگی همانند فرض شده اند و باید هرگونه تفاوت کیفی را فراموش کنند، و این بستری است که بخواهیم یا نخواهیم انسان را