- تربیت کدام انسان؟! 16
- نتایج انسان شناسی در حوزه های مختلف معرفتی 17
- تفاوت انسان شناسی اسلامی با آنتروپولوژی 20
- اهمیّت انسان شناسی و ارتباط آن با معارف دینی 22
- ارتباط انسان شناسی با نبوت 25
- ارتباط انسان شناسی با معاد 26
- انسان شناسی و ارتباط آن با مسائل اخلاقی 27
- انسان شناسی و ارتباط آن با علوم انسانی 28
- مراتب وجودی انسان در منظر قرآن 29
- حقیقت روح و ابزار بودن بدن 33
- جایگاه قوای نفس 35
- مراحل تکمیل نفس 36
- حقیقت نفس 39
- اصل روح انسان 40
- رابطه ی نفس ناطقه با بدن و چگونگی مرگ 44
- اشاره 47
- انسان شناسی و ارتباط تازه با خداوند 57
- هدف نهایی حقیقت انسان 62
- نفس مطمئنّه 64
- لطافت نفس انسان 65
- سبب محرومیت نفس از حقایق 72
- اشاره 82
- مفاهیم اختیار 83
- احساس اختیار به صورت بدیهی 85
- نقد اندیشه ی جبر 86
- مغالطه بین ضرورت علت و معلول و جبر 91
- جهان قانونمند و مشیّت خدا 94
- نقش عالم ربوبی در عالم ماده 96
- شقیّ، خودْ شقیّ است 98
- توصیف ارزشی انسان در قرآن 100
- انسان در عالی ترین افق 107
- علم و حقیقت انسان ساز 109
- انسان در منظر دین 112
- مراحل کمال انسان و نقش دین در تحصیل آن 113
- انسان کامل و ولایت تکوینی 114
- انسانِ کامل؛ پیوند دو سر حلقه ی هستی 121
- اشاره 126
- تحلیل کلام ابن عربی در مورد انسان کامل 133
- جایگاه انسان کامل در نظام هستی 141
- ظهور خلافت الهی در انسان کامل 144
- معیّت و احاطه ی علمی انسان کامل 145
1- سوره ی فجر، آیات 27 و 28.
پروردگارت برگرد. چنین دعوتی حکایت از آن دارد که نفس در این حالت همواره نظر به حضرت رب دارد و آزاد از نظر به خود، همه چیز را در آینه ی ربوبیت حضرت حق می یابد.
در حالت رجوع به حق و قرب الهی، منتهای لذّت نصیب انسان می شود، لذّتی که با هیچ لذّت نفسانی قابل مقایسه نیست. به طوری که در وصف آن گفته اند:
اگر
لذّت، ترک لذّت بدانی
دگر
لذّت نفس، لذّت نخوانی
لطافت نفس انسان
لازم است این مطلب را با تمام وجود در نظر داشته باشید که نفس ناطقه ی انسانی، وجودی بسیار لطیف است، به طوری که به هر چه روی آورد، به صورت او درمی آید. لذا اگر به عالم عقل نظر کرد، عقل می شود و اگر به عالم محسوس نظر نمود، صورت محسوس در جان او ثبت می گردد. زیرا در تمام عوالم بین عالِم و معلوم اتّحاد هست، همچنان که بین عاقل و معقول اتّحاد می باشد و اتّحاد بین حاسّ و محسوس نیز از همین قرار است، و چون ممکن نیست هیچ کس طالب مجهول مطلق باشد و مسلم نفس ناطقه هرگز مجهول مطلقی را طلب نمی کند و از آنجایی که عقل، حق را می طلبد، باید حق را اجمالاً بشناسد و یک نحوه اتّصالی با او داشته باشد و تزکیه موجب می شود که این اتّصال و معرفتِ اجمالی شکوفا شود. وقتی متوجه شدیم نفس ناطقه به جهت لطافتی که دارد به هر