- مقدمه 1
- اشاره 7
- اشاره 14
- اشاره 23
- داستان تغییر انسانِ «حکیم» به انسانِ «ابزارساز» 24
- تکنولوژی موجود در خدمت کدام انسان؟ 26
- هماهنگی انسان با طبیعت، یا هماهنگی طبیعت با انسان؟ 28
- تکنولوژی مدرن، جواب گوی وَهم 32
- اشاره 36
- غفلت از نظام طولی و ایجاد توهّم معرفتی 37
- تجدید عهد با حقایق 38
- ضرورت غرب شناسی 39
- غایت تعلیم و تربیت جدید 43
- آنگاه که طبیعت به حجاب می رود 46
- هنر رازگشایی از طبیعت 50
- فضاهای قابل سُکنی 52
- تنها هنوز خدایی است که می تواند ما را نجات دهد 55
- اشاره 62
- فرار از مظاهر مدرنیته راه چاره نیست 65
- اشاره 76
- بندگیِ کثرت ها یا جدایی از واقعیات 79
- اشاره 84
- چهره های کاذب مدرنیته 85
- اشاره 89
- خودآگاهی، شرط عبور از مدرنیته 94
- باید جهت قلب ها تغییر کند 96
- خاستگاه نقد مدرنیته 111
- رفع بحران توسط عامل بحران؟! 112
- چگونگی حکومت تصورات بر بدن 117
- حدّ و مرز تصرف در طبیعت 122
- خدا، انسان، عالَم، در منظر مدرنیته 124
- غرب مسیحی یا مسیحیت غربی؟ 128
- تفاوت پیامبران با فیلسوفان 130
- هبوط انسان در زمین و محجوب شدن از اسماء الهی 131
- آینده ای امیدبخش 132
- مدرنیته و انسان های بی عالَم 134
- مدرنیته اسلامی ممکن است؟ 143
- سنت و مدرنیته 145
کثرت می خواند، مسلّماً ازآن فرهنگی که به وحدتِ مبادی عالَم می خواند، فاصله گرفته ایم و نادیده گرفتن این دو نگاه، از بین بردن تعارض بین مدرنیته و اسلام نیست، بلکه عدول کردن از اسلام است و کسی هم که به گزینشی عمل کردن می اندیشد، متوجه فکر و فرهنگی که با آثار این تمدن گره خورده است، نیست و لذا به امید آن که بعضی را می گیریم و بعضی را رها می کنیم، سراسر فرنگی می شویم.
باید مدرنیته و فلسفه ای را که مبنای تفکر مدرن است ، به خوبی بشناسیم و به خوبی از آن ابهام زدایی کنیم تا آن کس که با مدرنیته موافق است، بفهمد با چه تفکری موافق است و آن کس هم که با آن مخالف است جایگاه مخالفت و لوازم مخالفت خود را بشناسد. گویا هنوز برای بسیاری معلوم نشده است که مدرنیته چیست، می پرسند مدرنیته «تکنولوژی» است؟ «لیبرالیسم» است؟ «دموکراسی» است؟ یا «لیبرال دموکراسی»؟! یعنی تا پرسش از مدرنیته در همین حد است، هنوز در مسیر نشناختن مدرنیته تلاش می شود و این خود حجابی است که مدرنیته بر روی حقیقت خود کشیده است.
چهره های کاذب مدرنیته
در این فصل؛ بحث روی چهره های کاذب مدرنیته است، چهره ها و ماسک هایی که مدرنیته بر چهره خود زده است تا افراد نتوانند صورت اصلی آن را ببینند؛ و آن ماسک ها عبارت است از: «تکنولوژی» یا «دموکراسی» یا «لیبرالیسم» و غیره، لذا مردم عادی گمان می کنند مدرنیته