شبهات جدید صفحه 206

صفحه 206

و اگر برای آگاهی بر وحی از کلمه غیب استفاده شود از این نظر نیست که معنی مستقیم غیب، وحی است بلکه به خاطر این است که وحی از حواس مردم پوشیده است و یکی از مصادیق غیب، وحی است(1).

اقسام غیب

اصول و ریشه های غیب را می توان در سه قسمت خلاصه کرد.

1 - موجوداتی که از افق حس او بیرون بوده و هیچ گاه در قلمرو حس او قرار نمی گیرد مانند ذات پروردگار جهان و حقیقت اسماء و صفات وی، و سربازان غیبی خدا یعنی فرشتگان و شیوۀ کار آنان مانند تدبیر عالم خلقت و جهان ارواح و جن و عالم برزخ و فرازهای مختلف آن و رستاخیز و مواقف گوناگون آن. حقایق این موجودات و کیفیات و خصوصیات آن ها از افق حس و ادراک انسان بیرون بوده و هیچ گاه بشر از حقیقت و خصوصیات کمی و کیفی آن ها، آگاه نخواهد گشت و در برابر آن ها وظیفه ای جز ایمان به وجود آن ها ندارد و اگر قرآن یکی از صفات افراد پرهیزگار را ایمان به غیب می شمارد مقصود ایمان به این گونه از غیب هاست آنجا که می فرماید: (اَلَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ )(2) ، «(همان) کسانی که به غیب (= آنچه از حسّ پوشیده) ایمان می آورند» و انسان فقط در یک صورت از حقیقت برخی از موجودات غیبی آگاه می گردد و می تواند فرشتگان و مواقف برزخ و عرصه های محشر و نعیم های بهشتی و عذاب های دوزخی را از نزدیک مشاهده کند و آن وقتی است که ظرف زندگی را دگرگون سازد و گام در عالم غیب بگذارد و به تعبیر قرآن دیدۀ او نیز بینا گردد(3).


1- (1) سبحانی جعفر، آگاهی سوم ص 17-18.
2- (2) بقره / 3.
3- (3) (فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدِیدٌ)، «و امروز دیده ات تیزبین است»؛ ق / 22.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه