آنگاه که فعالیت های فرهنگی پوچ می شود صفحه 119

صفحه 119

غیب و عالم معنا قرار می گیرد و چون باطن عالم، مجرد و پایدار است، آن عمل پایدار می ماند و همواره نور خود را به انجام دهنده آن می رساند، تا قیامت برسد که نور کامل آن عمل نصیب انجام دهنده آن می شود.

از نمونه چیزهایی که باطن و جنبه فوق مادی دارند سخنان و الفاظ انسان هاست که بر مبنای فکر ارائه می کنند. الفاظ من و شما از جهتی باطن دارند و باطن آن ها فکر من و شما است و این الفاظ در رابطه با اتصالشان به فکر ما، معنی پیدا می کند، برعکسِ حرکاتی که ریشه در باطن ندارند و صرفاً قراردادی است. حال اگر همه زندگی ما مثل خیابان یک طرفه بدون باطن گشت و عبارت شد از مجموعه ای از قراردادها برای رفع نیازهای دنیایی، دیگر از این زندگی نمی توان به نشاط آمد و امید اتصال به بیکرانه عالم غیب در آن می میرد. در این نوع زندگی همه چیز در حدّ قراردادهایی است برای زندگی دنیایی، حتی به نماز به عنوان عملی که برای روان ما مفید است نظر می شود، بدون آن که به حقیقت آسمانی آن توجه شود. دیوید هیوم می گوید: «البته خدا و قیامتی نیست، ولی اگر بود چیز مفیدی بود، چون در آن صورت مردم از ترس عذاب قیامت اعمال خلاف انجام نمی دادند، همچنان که اگر خدایی بود برای آرامش روان ها، چیز مفیدی بود و لذا ما تبلیغ اش را در نظام اجتماعی سیاسی خود می کنیم!!» در راستای همین طرز فکر است که شما ملاحظه می کنید فیلسوفان صد ساله اخیر در غرب بحثی در رابطه با توجه مردم به خدا دارند. جان لاک که پایه گذاران نظام سیاسی آمریکا تحت تأثیر افکار او هستند، چون معتقد است اعتقاد به خدا برای جامعه مفید است، تلاش دارد دلایلی را ارائه دهد که خدا هست، چون از نظر او و امثال او اعتقاد به خدا مفید است نه حق!

تفاوت مفید بودن با حق بودن

عنایت داشته باشید؛ خیلی فرق است میان حق بودن خدا و مفیدبودن او، هر چند مسلّم وقتی خداوند حق باشد اعتقاد به او مفید هم هست، ولی وقتی بحث مفیدبودن یک چیزی در میان است، لازم نیست آن چیز باطن داشته باشد و ما را به حقیقت خود متصل کند. شما قرار می گذارید این خیابان یک طرفه باشد، تا ترافیک به وجود نیاید، پس مفید است. اما آیا این

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه