- اشاره 19
- تفاوتِ جهل، آگاهی و خودآگاهی 21
- چگونگی ارتباط با انقلاب اسلامی 23
- روش امام خمینی«رضوان الله تعالی علیه» در مقابله ی با غرب 26
- مغالطه ای آشکار 30
- امام خمینی«رضوان الله تعالی علیه» و زندگی در زمانه 32
- خطر اصلی 35
- دل آگاهی 37
- برنامه های مقابله با حکومت دینی 42
- اشاره 48
- عهد انسان با خدا 50
- انسان بی ذکر 52
- امام خمینی«رضوان الله تعالی علیه» و احیاء عهد الهی انسانی 54
- عهد با امام خمینی، عهد با خود 59
- امام خمینی«رضوان الله تعالی علیه» و زبان تفکر دوران معاصر 71
- ریشه ی مشکلات 72
- تضاد ذاتی فرهنگ غرب با اسلام 75
- اتمام حجت 76
- ریشه ی بحران های جهان 78
- تجلیل واقعی؟ 79
- زندگی در واقعیات 84
- اشاره 87
- عدول قرن 88
- ثابتات ابدی 93
- امام خمینی«رضوان الله تعالی علیه» ثابت عصر 95
- مقام جامعیت ثابت عصر 99
- فرهنگ مدرنیته و عدم درک عقل قدسی 101
- برگشت به معنی زندگی 105
- سکولار پنهان 107
- باطن های غیر انقلابی 111
- شاخصه های انقلاب اسلامی 113
- نجات از فرسودگی 115
- مدینه الله، مدینه الشیطان 116
- آشتی با جهانِ خدا 120
- پلورالیسم و مدینه ی أهواء 122
- مدینه الله و به وحدت رسیدنِ کثرت ها 123
- انتظار ما از انقلاب اسلامی 125
- اشاره 129
- علم به جای دین! 130
- انقلاب اسلامی؛ گمشده ی مردم جهان 136
- انقلاب اسلامی و تغییر مبنای سیاست در جهان 139
- رسالت تاریخی ملت ایران 143
- روح حاکم بر تکنولوژی غربی 146
- امام خمینی«رضوان الله تعالی علیه» خط توحیدی قرن معاصر 151
- انجام وظیفه تا مرز خطرناک ترین شرایط 161
- رمز احیاء عزت اسلامی 164
- اشاره 168
- هنر شناخت زمانه 169
- انقلاب اسلامی و عبور از فرهنگ شرک 172
- اراده ی بشر در عبور از مدرنیته 173
- آینده ی جهان و انقلاب اسلامی 175
- انقلاب اسلامی و توان نفی موانع 177
- جهانی بودن و همیشگی بودنِ انقلاب اسلامی 181
- سیری به سوی پیش بینی توطئه ها 184
- ضعفی که از آن رنج می بریم 188
- ریشه ی تاریخی شخصیت امام خمینی«رضوان الله تعالی علیه» 190
- مبانی علمی و عقلی ولایت فقیه 192
- تضاد فرهنگ غربی با تفکر حکیمانه 193
1- مجله ی موعود، شماره ی 53.
خدایشان سست شود، نه این که اصل نگرانیشان را امور دنیوی تشکیل دهد.
تضاد ذاتی فرهنگ غرب با اسلام
فرهنگ غربی به جهت ذات ضد قدسی که دارد حتماً با انقلاب اسلامی درگیر می شود و چون وابستگان به فرهنگ غرب در داخل کشور از آشکارکردن درگیری خود با معنویت ابا دارند، درگیری با معنویت را در زیر پوشش درگیری با مواردی مثل روحانیت ظاهر می کنند. همان طور که در دوره ی رنسانس ضعف های چند کشیش را بهانه کردند و به دین و خدا پشت نمودند، چیزی که در عملِ بعضی از روشنفکرهای غرب زده در کشور ایران می توان دید، این است که حقیقتاً آن ها رابطه ی خود را با عالم قدس و معنویت قطع کرده اند، ولی آن را زیر پوشش مخالفت با ولایت فقیه پنهان می نمایند.
اگر نتوانیم عهد خود با دین را قوت بخشیم و دینداری در حاشیه زندگی قرار گیرد، به جهت غلبه ی روح غربی بر اندیشه و احساسمان، نه مزّه ی وفاداری به انقلاب اسلامی را و نه مزّه ی اعتقاد به ولایت فقیه را، و نه از همه مهم تر، مزّه ی ولایت عالیه ی ائمه ی هدی علیهم السلام را می چشیم.
کسی که از عهد الهی خود فاصله گرفت از خودش ناراضی است، چون ارتباط خود را با حقیقتِ بیکرانه ی جانش منقطع کرده و حیطه ی وجود خود را در محدوده ی دنیا و اعتبارات دنیا متوقف کرده، بدون آن که از حقایق عالم معنا تغذیه کند، برای چنین آدم هایی اگر صد کانال