ضیافت : فضیلت و آداب میهمانی صفحه 40

صفحه 40

مردم آمدند. رسول خدا فرمود تا بیرون از خانه نشستند و خودش با علی ما وارد خانه شد. به تنور نگاه کرد و نان ها را دید و آن را متبرک ساخت. سر دیگ را برداشت و نگاه کرد و به همسرم گفت: نانها را از تنور در بیاور و یکی یکی به من بده. زن نانها را در می آورد و رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم و علی علیه السلام آنها را در آب گوشت خرد می کردند. همسرم وقتی دوباره دستش را به تنور می کرد، می دید جای نان ها پر شده است. تا این که ظرف پر شد. سپس فرمود: «ده نفر وارد شوند و بخورند». ده نفر می آمدند و می خوردند و سیر می شدند، اما غذا به حال خود بود.

جابر می گوید: به من هم می فرمود: «ذراع گوسفند بده». پس از آن ده نفر دیگر وارد می شدند و می خوردند و سیر می شدند و از غذا چیزی کم نمی شد و پیوسته می فرمود: «ذراع بده». سه گروه آمدند و غذا خوردند. آخر گفتم: یا رسول الله، گوسفند چند ذراع دارد. فرمود: «دو ذراع» گفتم: تا به حال سه ذراع به شما داده ام.

فرمود: «اگر ساکت می ماندی، تمام مردم از ذراع می خوردند». همه خوردند و سیر شدند. سپس به من فرمود: «بیا با هم بخوریم». من، پیامبر و علی غذا خوردیم، ولی از نان و گوشت چیزی کم نشده بود. و بدین منوال چند روز از آن غذا خوردیم.(1)

سه نکته کلیدی

اشاره

امام صادق عیله السلام می فرمودند: روزی فاطمه سلام الله علیها نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم رفت و


1- الخرائج و الجرائح، ج 1، ص 152؛ بحار الأنوار، ج18، ص 32.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه