تاریخ تحلیلی آندلس صفحه 349

صفحه 349

یحیی در زندان بود و بعد از وفات یحیی، به دستور برادر و جانشین او (ادریس) در ماه شعبان 427ه/حزیران 1036م در زندان کشته شد و جسدش را به پسرهایش (محمد و حسن) که در جزیره خضرا به سر می بردند، دادند. قاسم هنگام مرگ هشتاد سال داشت.

خلافت المستظهر

همان روز که قاسم و بربرها شکست خورده و از قرطبه گریختند، اهالی این شهر با یکی از «امویان» از نسل «بنی امیه» بیعت کردند و حکومت را به عبدالرحمن المستظهر که جوانی پرشور، پرعاطفه، دارای ذوق ادبی بالا و چهره ای فرهنگی که در رؤیای احیای شکوفایی عهد خلافت اموی بود دادند؛ اما وی از حکومت بر قرطبه ناتوان بود چون شهر، در اضطراب و آشوب می سوخت و درگیری سیاسی و طبقاتی و کینه نژادی نیز به آن دامن می زد.

گروهی از اشراف قرطبه، در توطئه ای مستظهر را دستگیر و زندانی کردند و حکومتی از رجال ادب تشکیل دادند. حکومت کوتاه مدت چند هفته ای آنها به برگزاری جشنواره های شعر گذشت. با این وجود یحیی، در استان مالقه، هم چنان حوادث قرطبه را دنبال می کرد که فتنه جدیدی قرطبه را فراگرفت و المستظهر در روز شنبه سوم ذی القعده همان سال (هفدهم کانون دوم 1040م) کشته شد.

المستکفی بالله

پس از مرگ المستظهر، شورشیان، حکومت را به اموی دیگری به نام امیرمحمد، نوه عبدالرحمن سوم (الناصر) که نامزد طبقه فقیر بود دادند. او لقب المستکفی بالله گرفت. یکی از مورخان او را در همه چیز با حَکَم عباسی (المستکفی بالله) که همین نام را داشت تشبیه کرده است. هر دو فاسق بودند و دو زن فاحشه بر امور آنها سلطه داشتند؛ هردو 51 سال عمر کردند و دقیقاً یک سال و پنج ماه نیز، حکومت کردند. هم چنین هر دو دوران کودکی خود را با یتیمی سپری کردند. مستکفی در واقع به خلاف خلیفه پیش از خود، فردی تنبل و خسیس بود و اراذل قرطبه اطراف او را گرفتند. او بسیاری از فرزانگان دربار مستظهر را طرد کرد و آنها از ترس جان خویش به مالقه پناه بردند و خود را در سایه حمایت یحیی قرار دادند.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه