تاریخ تحلیلی مغرب صفحه 110

صفحه 110

می شد.دولت بنی مدرار،دولتی صحرایی و همواره در عزلتی که طبیعت صحرا به آن تحمیل می کرد،به سر می برد و روابط سیاسی محدودی با دول مجاور داشت.

تا سال 168 ه/782 م ابوالقاسم به نام منصور و مهدی عباسی بر سجلماسه حکم راند (1)و بعد از او،پسرش الیاس(ابالوزیر)تا سال 170 ه حکومت کرد و بعد برادر او یسع بن ابی القاسم حاکم شد که دولت سجلماسه در عصر او به اوج قدرت خود رسید؛پس از یسع،پسرش مدرار(المنتصر)به قدرت رسید.دو پسر او مدتی بر سر قدرت دچار نزاع بودند. (2)بعد از مرگ مدرار در 253 ه/857 م،میمون بن مدارا ملقب به«الامیر»قدرت را به دست گرفت و تا سال 263 ه/877 م حکومت کرد؛سپس پسرش محمدبن میمون به سال 270 ه به قدرت رسید؛بعد از او،یسع بن منتصر بر سجلماسه حاکم شد؛در زمان این حاکم بود که او عبیدالله مهدی وارد سجلماسه شده و زندانی گردید.

با به قدرت رسیدن«فاطمیان»،عبیدالله(مهدی)سجلماسه را تصرف کرد و در پی آن،یسع حاکم سجلماسه در 296 ه کشته شد؛بعد از او فتح بن میمون(اباضی مذهب)و سپس احمدبن میمون و بعد از وی محمدبن یسع (3)که از اطاعت فاطمیان سرپیچیده و خود را خلیفه خواند و«معتز»لقب گرفت؛پس از معتز پسرش منتصر،به سال 321 ه و سپس محمدبن فتح به نام«عباسیان»خطبه خواند.سرانجام خزرون بن فُلفول وابسته دولت اموی به سال 366 ه/976 م،سجلماسه را تصرف و دولت بنی مدرار در پی آن سقوط کرد.

روابط خارجی صفریه

به طور کلی،روابط دولت«بنی مدرار»براساس دشمنی با«عباسیان»،«اغالبه»و«ادریسیان»و دوستی با«بنی رستم»و«امویانِ»آندلس استوار بود.مورخان خاورشناس معاصر اعتقاد دارند که دولت بنی مدرار تبعیت رسمی دولت عباسی را پذیرفته بود و خطبه به نام آنها می خواند؛ (4)اما،این نظر از حقیقت به دور است؛چون دو مورد نص ابن خلدون مبنی بر


1- (1) .سلاوی،الاستقصاء،ج1،ص171.
2- (2) .همان،ص157.
3- (3) .همان،ص173،172
4- (4) .باسورث،سلسله های اسلامی جدید،ترجمه بدره ای،ص84؛اسماعیل،الخوارج فی المغرب الاسلامی،ص95.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه