تاریخ تحلیلی مغرب صفحه 327

صفحه 327

مرابطین در المریه(عبدالله بن میمون)را مأمور کرد تا بیست کشتی (1)جنگی(جفن)در بندر وهران آماده نگه دارد تا هر زمان که عزیمت به آندلس ضروری بود،از آنها استفاده کند.عبدالمؤمن نیز،نیروهای خود را از تلمسان به سمت وهران انتقال داد (2)و جنگ بین نیروهای«مرابطین»و«موحّدین»به آن منطقه کشید و با استمرار جنگ،کار مرابطین رو به تیرگی گذاشت.

از زمانی که تاشفین در وهران مستقر شد،امور دولت مرابطین به کلی مختل گردید؛چهار سال و نه ماه جنگ با موحّدین او را مأیوس و خسته کرده بود. (3)او در سال 534 ه/1114 م با خواص دولت (4)و نزدیکان خود،به دژی که برای تدارک سریع نیرو به آندلس ساخته بود (5)پناه برد؛اما«موحّدین»اطراف دژ را به آتش کشیدند، (6)تاشفین شبانه از دژ فرار کرد؛اما هنگام فرار از دژ، (7)اسب سریع او(ریحانه)به علت تاریکی شب از بلندی سقوط کرد و تاشفین کشته شد. (8)

امارت ابراهیم بن تاشفین

ابراهیم،پسر تاشفین در وهران،عهده دار دولت محتضر«مرابطین»شد و جنگ با«موحّدین»را ادامه داد.جماعتی از مرابطین در اطراف مراکش با او بیعت کردند.عموی او(اسحق بن علی)بیعت را شکست و علی رغم هجوم موحّدین به مراکش که هر روز


1- (1) .سلاوی،الاستقصاء،ج2،ص254؛ده کشتی نوشته است.
2- (2) .همان،ص252.
3- (3) .ابن سیماک عامری،الحلل الموشیه،ص133.
4- (4) .سلاوی،الاستقصاء،ج2،ص254.
5- (5) .همان،ج2،ص255؛او در شب بیست و هفتم رمضان 539 ه به رباطی(رباط صلب الکعب)که در نقطه بلندی از ساحل دریا در وهران ساخته شده و پناهگاه اعیان و متعبدون بود پناه برد.موحّدین از تنها بودن تاشفین در آن رباط آگاه شده و رباط را به آتش کشیدند؛تاشفین خواست با اسب فرار کند،لگام اسب از دست او رها گشته،از صخره ای به دریا پرتاب و در دم کشته شد.
6- (6) .ابن اثیر،الکامل فی التاریخ،ج9،ص202.
7- (7) .ابن سیماک عامری،الحلل الموشیه،ص133.
8- (8) .همان،ص134.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه