تفکر عقلی در کتاب و سنت صفحه 232

صفحه 232

معنی جنسی و لا نوعی.فلایحتاج اذن الی ان ینفصل(واجب الوجود)عنها بمعنی فصلی او عرضی بل هو(واجب الوجود)منفصل بذاته) (1)

ترجمه:واجب الوجود با هیچ چیزی در ماهیت آن چیز مشارک نیست.زیرا هر ماهیتی که برای ماسوای اوست مقتضی امکان وجود است و اما وجود نه عین ماهیت چیزی است و نه جزء ماهیت آن چیز.مقصودم این است که چیزهایی که دارای ماهیت اند وجود داخل در مفهوم آنها نیست،بلکه عارض آنهاست.بنابراین واجب الوجود با هیچ یک از اشیاء در معنای جنسی و نوعی مشارک نیست.از این رو نیاز ندارد که به معنای فصلی یا عرضی از آنها تمایز پیدا کند؛بلکه او به ذات خویش تمایز دارد.(پس ذات او حدّ ندارد چرا که جنس و فصل ندارد).

توضیح وجه سوم

«فقول القائل هو عز و جلَّ واحد یعنی لیس له فی الاشیاء شبهٌ کذلک ربُّنا».

«برای خداوند نه مثلی است و نه شبیهی.چرا که مکانت و منزلت رفیع حضرت حق،مثل بردار نیست».

خداوند در سوره توحید می فرماید: (وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ) . (2)و برای او هیچ گاه شبیه و مانندی نیست».و در سوره شوری می فرماید: (لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ ءٌ) 3 و هیچ چیز مانند او نیست.

«اَلشِبه»و«الشَبَه»به معنای مانند،مثل و شبیه و جمع آن اشباه است.


1- (1) .شیخ الرئیس،اشارات و التنبیهات،همراه با شرح خواجه طوسی و الجزء الثالث النمط الرابع،فصل 24،ص61.
2- (2) .توحید،آیه4.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه