- مقدمه 1
- اشاره 5
- اشاره 52
- یوحنا بن ماسویه 54
- ابن رَبَن طبری 55
- ابن بختیشوع 57
- خلف الطولونی 57
- زکریای رازی 58
- ابن سیار 60
- احمد طبری 61
- بُخاری 62
- اهوازی، علی بن عباس 63
- ابن مَندویه 65
- جبرائیل بن بختیشوع 65
- ابومنصور موفق هروی 67
- ابن هندو 70
- عمار موصلی 72
- ابن سینا 73
- جرجانی، اسماعیل بن حسن 78
- ابن زُهْر، عبدالملک 83
- ابن الیاس شیرازی 88
- داود انطاکی 89
- نَجیب سمرقندی 89
- طیباتی، فرزاد 90
- اشاره 92
- العشر فی مقالات فی العین 94
- معرفه محنه الکحالین 94
- المسائل فی العین 95
- تعریف امراض العین 95
- الحاوی 96
- فردوس الحکمه 97
- امراض العین 97
- المعالجات البقراطیه 98
- ما الفارق او الفرق 98
- الابنیه عن حقایق الادویه 98
- النهایه و الکفایه 98
- هدایه المتعلمین 99
- کتاب الطب الملکی یا الصناعه الطبیه 99
- عصب العین 100
- المنتخب 100
- مفتاح الطب و منهاج الطلاب 101
- البصر و البصیره 101
- کتاب التصریف لمن عجز عن التألیف 101
- تذکره الکحالین 102
- القانون 102
- ذخیره خوارزمشاهی 103
- نور العین یا نور العیون 103
- الکافی فی الکحل 104
- العمده فی الجراحه 104
- منابع سده هفتم و هشتم 104
- نور العیون و جامع الفنون 105
- کتب سده نهم 106
- اشاره 108
- کتاب العین، المعروف بدغل العین 113
- کتاب تشریح العین و اشکالها و مداواه اعلالها 115
- تذکره الکحّالین 117
- کتاب المنتخب فی علم العین و عللها و مداواتها بالادویه و الحدید 120
- کتاب فی ترکیب العین و عللها و علاجها علی رأی ابقراط و جالینوس 129
- کتاب البصر و البصیره فی علم العین و عللها و مداواتها 131
- فی تشریح العین 132
- صلاح الصّحاح فی حفظ الصحه 144
11. فی التحلیل، رساله کوتاهی است در فلسفه که نسخهای از آن باقی مانده است.
آثاری نیز به جرجانی منسوب است که تاکنون نسخهای از آنها یافت نشده است. از آن جملهاند: الطب الملوکی، و ترجمه قانون ابن سینا.(1)
ابن زُهْر، عبدالملک
پزشک، وزیر و نویسنده اشبیلی در سده 6ق.
ابن زُهر نام خاندانی نسبتاً بزرگ است که در سدههای 4 تا 7ق پزشکان، فقیهان، ادیبان و وزیران نامداری از آن برخاستند. این خاندان منسوب به ایاد بن مَعَدّ بن عدنان است و شاخهای از این خاندان با هجرت زُهْر نامی به اندلس (اسپانیا) در سده 4ق شکل گرفت و تا 645ق/1247م که مسیحیان بر شاطبه تسلط یافتند، در اندلس تداوم داشتند. یکی از شخصیتهای نامدار این خاندان، ابومروان عبدالملک بن زهر (درگذشت 557ق/1162م) است. ابن زهر نخست نزد پدر خود به فراگیری دانش پزشکی پرداخت. در این فن مهارت بسیاری کسب کرد و صاحب نظر شد. او دیگر علوم چون ادبیات و فقه را نزد ابومحمد ابن عذب فرا گرفت و ابومحمد حریری بصری نویسنده کتاب مقامات از بغداد از راه مکاتبه به او و پدرش اجازه داده است، اما ابومروان که بیشتر همت خود را صرف آموزشهای نظری و عملی پزشکی کرده بود، از همان دوران نوجوانی همراه پدر خود در عیادت بیماران و درمان آنها شرکت میکرد و از وی شیوه شناخت بیماری ها و ساخت داروها را فرا میگرفت. ابن زهر به تصریح خود در همان دوره ابتدای آموزش پزشکی نزد پدر خود سوگندنامه پزشکی یاد کرده است. او که در این رشته از مهارت فوقالعادهای برخوردار شده و تجربیات گرانقدری به دست آورده بود، به زودی در مجامع علمی و میان دانشمندان آن دیار از شهرت بسیاری برخوردار شد، چنانکه طالبان فن پزشکی برای تحصیل نزد او میشتافتند. بزرگترین شاگردان وی در این فن عبارتند از: ابوالحسین بن اسدون معروف به مصدوم، ابوبکر بن ابوالحسن
1- . دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، ج17، ص 705-707.